پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- سعيد برند- مي گويند ايراني ها شوخ طبع هستند، راست هم مي گويند چون کمتر جماعتي را مي توان پيدا کرد که درباره معضلات اجتماعي هم جوک بسازند! از گراني گوجه فرنگي، پرايد و پسته بگيريد تا رويدادهاي سياسي.

البته اين مسئله آسيب هايي دارد که قبلا در باره آن نوشته شده است، اصولا هر وقت يک شوخي صورت مي گيرد يک نفر هست که حد و مرز تعيين کند، حد و مرزي که البته بايد باشد. بچه که بوديم مي گفتند با هم قد خودت شوخي کن، بزرگتر که شديم گفتند با دم شير بازي نکن، حالا که روزنامه‌نگار شديم و گاهي تلاش مي کنيم مطلب طنزي بنويسيم، مي گويند با دکترها، پليس ها، کارمندها، قصاب‌ها و ... شوخي نکن. کار به جايي رسيده است که حتي با پرايد و پژو هم نمي توان شوخي کرد! شخصيت هاي حقيقي هم که قربانش بروم، با خودشان که هيچ با سايه شان هم نمي شود شوخي کرد! پس بفرماييد با کي مي شود شوخي کرد؟! چه کسي دم شير نيست؟ هم قد «مخاطب» ما کيست؟ جواب مردمي که توقع دارند وقتي يک مطلب طنز مي خوانند يا يک فيلم طنز مي بينند از خنده روده بر شوند که البته اين اتفاق به دليل داشتن همان روحيه شوخ طبعي معمولا اتفاق نمي افتد - را چطور بايد داد؟!

کافي است مثلا در يک مطلب طنز با قشر زحمت کش و فرهيخته معلمان شوخي کنيم – اميدوارم براي همين مثال، آموزش وپرورش جوابيه نفرستد که چرا شغل ديگري را مثال نزديد و بعد موج اعتراض ها را نظاره گر باشيم.

روي صحبتم با وزير بهداشت است، وزيري از جنس مردم، مردمي که اقدامات او در طرح تحول سلامت، مقابله با زير ميزي، عمل جراحي دختر نابينا، کمک به درمان قربانيان اسيد پاشي، ورود به ماجراي روغن پالم و ... را فراموش نکرده اند. حالا همين وزير محبوب، معترض سريالي شده که هنوز پخش نشده است! به اين خاطر که نگران است: تصوير کلي حاصل از اين سريال از بيمارستان، پزشک، پرستار و ساير اجزاي نظام سلامت در ذهن مخاطب، نمايي غيرقابل اعتماد، نااميد کننده و آکنده از انواع ناهنجاري ها و فسادها ايجاد کند. گويي مردم تا کنون به بيمارستان ها نرفته اند و هيچ شناختي از نقاط قوت و ضعف نظام سلامت ندارند و تنها کانال ارتباطي آنان با بيمارستان همين سريال «اتاق عمل» است که حالا به «در حاشيه» تغيير نام داده است. اعتراض وزير در شرايطي مطرح مي شود که مدت هاست طنزسازان تلويزيوني به خاطر پول بيشتر به شبکه نمايش خانگي کوچ کرده اند و تلويزيون و مخاطبانش را با «ستايش ها» تنها گذاشته اند، در شرايطي که مردم منتظرند دوباره هر شب، نظاره گر سريالي باشند تا شايد کمي آن ها را از دغدغه هاي روزمره دور کند. هر چند مهران مديري پيش از اين در «مرد هزار چهره» خوب و در «مرد دو هزار چهره» تا حدودي خوب توانسته بود نشان دهد که حد و مرز شوخي با مشاغل و حرفه ها را مي شناسد، طوري که نه به اقتدار پليس لطمه وارد شود، نه روحيه حساس شعرا آسيب ببيند، نه خدشه اي به کار پزشکي بيفتد و نه هنرمندان و ورزشکاران و کارمندان و اقشار ديگر ناراحت شوند، اما فارغ از اين که او در کار جديدش هم موفق خواهد بود يا نه، به نظر وقت آن رسيده که يک روز خيلي جدي بنشينيم و کمي با تريج قبايمان صحبت کنيم که اين قدر نازک نارنجي نباشد و کمتر بابت شوخي‌هاي معقول و درست و حسابي ناراحت شود.