سال 1387 و بازی با صبا بود که افشین قطبی بهانه خوبی دستش آمد.او که از هفته ها قبل ساز جدایی از پرسپولیس را کوک کرده بود پس از شکست مقابل صبا با واکنش تند دو آتشه های پرسپولیس روبرو شد.در آن شب همسر قطبی هم بیرون از ورزشگاه منتظر افشین ایستاده بود و اتفاقی افتاد که باعث شد او را در رفتن از پرسپولیس مصمم کند.عده ای از دوآتشه هایی که طاقت شکست پرسپولیس را نداشتند اتومبیل قطبی را دوره کرده و با مشت و لگد به آن کوبیدند.صحنه ای که این واکنش قطبی را به همراه داشت:«من و همسرم دیگر اینجا امنیت نداریم.»

آن زمان پرسپولیس در ورزشگاه راه آهن تمرین می کرد و گلایه ی قطبی این بود که این ورزشگاه شیر آب ندارد و نمی شود در اینجا دوش گرفت.او البته بهانه های دیگری هم برای خودش دست و پا کرده بود اما وقتی دوره کردن اتومبیلش توسط عده ای تیفوسی پیش آمد افشین چند روز بعد و به بهانه اینکه در ایران امنیت ندارد شبانه تهران را به حالت قهر ترک کرد و عطای کار در پرسپولیس را به لقایش بخشید.

پس از رفتن از ایران قطبی گفت و گوهای زیادی را انجام داد.حتی در مصاحبه با شبکه بی بی سی ،از ایران و مشکلات تیم های ایرانی گفت و...اما تنها چند هفته پس از این اظهار نظرها بود که پای قطبی یک بار دیگر به ایران باز شد.شاید او خودش هم فکرش را نمی کرد که پس از آن اظهار نظرها روزی دوباره به ایران برگردد.اما این اتفاق افتاد و او این بار با عنوان سرمربی تیم ملی به ایران آمد.اتفاقی که باعث شد تا واکنش شدید پرسپولیسی ها را به همراه داشته باشد.«چطور آن زمان که از ایران می رفت اینجا امنیت نداشت،حالا چه شده که ایران امنیت دارد و برگشته است؟»

قطبی بی توجه به انتقادهای وارده آمد،کارش را شروع کرد و تا پایان جام ملت های 2010 قطر هم سرمربی ایران ماند.او پس شکست مقابل کره جنوبی و حذف از گردونه این رقابت ها(فارغ از اختلاف هایی که با بازیکنان تیم ملی داشت)راهی ژاپن شد و هدایت تیم شیمیزو اس پالس این کشور را بر عهده گرفت.از همان زمان بود که قطبی روزه سکوت گرفت.او با هیچ رسانه ایرانی حرف نمی زد و ترجیح می داد تا درباره فوتبال ایران اظهار نظر نکند.

البته گاهی نقل قولی از او که با رسانه های خارجی حرف زده بود منتشر می شد و حتی یک بار هم عادل فردوسی پور او را از طریق اسکایپ روی خط برنامه نود آورد،اما افشین دوست نداشت تا زمانی که سرمربی این تیم ژاپنی است درباره فوتبال ایران اظهار نظر کند.چشم بادامی ها همان ابتدا قراردادی سه ساله با قطبی بستند و با وجود اعتراض ها و طومارهایی که هواداران شیمیزو علیه قطبی می نوشتند روی قراردادشان پایبند بودند و تغییری در کادر فنی ایجاد نکردند.اما در پایان سه سال دیگر حاضر به تمدید قرارداد با قطبی نشدند.حالا چند وقتی می شود که قطبی بی کار است و به همین دلیل بیشتر فرصت می کند تا سری به سایت های اجتماعی بزند.او آنقدر در این سایت ها فعال شده که...اما نکته ای که در این قصه وجود دارد این است که صفحه رسمی قطبی در فیس بوک چند وقتی است که با عکس های پرسپولیس به روزرسانی می شود.او که آخرین قهرمانی پرسپولیس در لیگ برتر به نامش سند خورده هر روز عکس های قدیمی و زمانی که در این تیم حضور داشت را به روزرسانی می کند تا این قضیه سوالی را در ذهن همه آنهایی که با افشین در فیس بوک دوست هستند را مطرح کند:«آیا دل قطبی هوای آمدن به پرسپولس را کرده است؟»

او از روزی که از هدایت تیم شیمیزو اس پالس کنار گذاشته شده زیاد مصاحبه نکرده است اما چند هفته پیش و در گفت و گویی با خبرگزاری فارس از ایران گفت،از دلتنگی هایش و از وطن پرستی.ضمن اینکه نباید از فراموش کرد پرسپولیس این روزها نتیجه نمی گیرد و شکست احتمالی در دربی بزرگ پایتخت ممکن است تاج و تخت درخشان را به هم بریزد.ضمن اینکه زلاتکو کرانچار که می گفتند در آب نمک خوابیده است تا اگر درخشان رفت جای او را بگیرد گزینه تیم امید است و همه این ها که کنار هم چیده شود تکه پازل کامل می شود.قطبی دلش هوای پرسپولیس را کرده است.حتی اگر او جزو گزینه های مسئولان این تیم هم نباشد او می تواند دلتنگی خودش را در مصاحبه هایش،در صفحه های اجتماعی و در مکالماتی که می کند بروز دهد.

آخرین قهرمانی پرسپولیس در لیگ برتر با افشین قطبی بوده و او هواداران زیادی در ایران دارد.البته مخالفانش هم کم نیستند.آنها ادعا می کنند که قطبی مردی است که فقط وعده و وعید می دهد و رویا فروشی می کند.ضمن اینکه افشین خیلی از پل های پشت سرش را هم خراب کرد و هنوز آن مصاحبه های تندی که علیه پرسپولیس انجام داد از یاد هواداران نرفته است.

البته شاید قطبی مصاحبه کند و منکر همه چیز شود.خیلی ها هم می توانند بگویند صفحه ای که در فیس بوک است مربوط به قطبی نیست اما افشین زمانی که در ایران بود کلی از دوستان ایرانی اش و آدم های نزدیک به او عضو این صفحه بودند و از این طریق با او ارتباط بر قرار می کردند.