محمدکاظم انبارلویی
ریاضیات جنگ!
۱- استراتژیستهای نظامی جهان معتقدند جنگ فارغ از محاسبات سیاسی و اجتماعی دارای یک محاسبات ریاضی و هندسی است. اگر ژنرالهای پای کار جنگ از آن بیاطلاع باشند، شکست آنها قطعی است. جنگ یک صفحه هندسی دارد که اضلاع «خطوط عملیات» و «نقاط تعیین کننده» در آن مهم است.
هنر یک فرمانده نظامی، شناسایی این نقاط و درک درست از خطوط عملیاتی است.
اندازهگیری قواره خطوط عملیاتی و نقاط تعیینکننده در حوصله حوزه ریاضیات جنگ است.
فرمول ریاضی جنگ از تمرکز روی نقطههای تعیینکننده و درک خطوط عملیاتی به دست میآید.
۲- عملیات طوفانالاقصی که در آستانه دوسالگی آن هستیم یک اتاق فکر داشت که «یحیی سنوار» و ژنرالهای حماس ازجمله «محمد ضیف» روی ریاضیات جنگ و هندسه نبرد تمرکز داشتند. بیرون از صحنه نبرد اسماعیل هنیه و کادرهای سیاسی به صلاحیتهای علمی و عملی فرماندهان جنگ اطمینان داشتند.
در همان ساعات اولیه نبرد دژ پولادین خطوط دفاعی رژیم صهیونیستی سقوط کرد. آنها با گرفتن دهها اسیر و صدها کشته از صهیونیستها کلید پیروزی جنگ را پیدا کرده بودند.
آنها امنیت ملی اشغالگران و آرامش خیالی آنها را هدف قرار دادند و دهها هزار آواره جنگ روی دست تروریستهای کابینه نتانیاهو به جای گذاشتند.
بمبارانهای وحشیانه، ویران کردن خانهها، قتلعام کودکان و زنان، گرسنگی دادن به مردم و کوچ آنان، مشکل آنها را حل نکرد. ژنرالهای شکستخورده صهیونیستی خود را به در و دیوار سوریه و لبنان و یمن زدند. حتی هزینه جنگ با ایران را قبول کردند، مشکل آنها حل نشد.
اکنون دولت حماس در غزه پس از دو سال نبرد هنوز مستقر است. ارتش حماس از صهیونیستها تلفات میگیرد. مردم با استقامت و پایداری حیرتانگیزی پای هزینههای مادی و معنوی جنگ ایستادهاند.
این حقیقت نشان میدهد تمرکز حماس روی «خطوط عملیات» و «نقاط تعیینکننده» حفظ شده و محاسبات ریاضی و فهم هندسی جنگ آنها درست بوده است.
۳- سالگرد شهید سیدحسننصرالله و شهید سیدهاشم صفیالدین فرصتی بود در کنار سفر برخی گروههای جهادی که از ایران به لبنان رفته بودند، حال و هوای لبنانیها و بچههای حزبالله را از نزدیک درک کنم. آنجا جوانانی با گردنهای افراشته و بازوان ستبر و فولادین خود را فاتح نبردهای اخیر در ضلع خطوط عملیاتی هم مرز رژیم صهیونیستی میدانستند و منتظر فرمان جدید برای حضور در این خطوط و اضلاع بودند.
همین آرایش در یمن، غزه، کرانه باختری و نهایتا ایران وجود دارد. اتاق جنگ ناتو در غربآسیا و چکمهپوشان تروریست ارتش رژیم صهیونیستی از این حجم از آمادگی بیخبر است. دلش را به شکستن چند دیوار صوتی، بمبارانهای بیهدف و ترور رهبران مقاومت خوش کرده است. لذا در دره «بیچارگی» و «لهشدگی» دست و پا میزند.
۴- طوفانالاقصی افسانه «شکستناپذیری» صهیونیستها را ابطال کرد. طوفانالاقصی «نفوذناپذیری» صهیونیستها را بر باد داد. طوفانالاقصی «ضربهپذیری» راهبردهای آمریکا در غرب آسیا را نشان داد.
صهیونیستها و ناتو پس از دو سال جنایت جنگی و کشتار جمعی و کاربرد بمباران در حجم سه بمب اتمی در غزه آثار این تمرکز حماس روی «نقاط ضعف» رژیم صهیونیستی را نتوانستند از بین ببرند.
حزبالله در لبنان هنوز قدرت فائقه است. در عراق گروههای جهادی دست به ماشه هستند. در یمن صهیونیستآزاری در سرزمینهای اشغالی یک جیره روزانه برای نقض امنیت اشغالگران است.
ایران سه ضربه کشنده در سه وعده صادق، چکش موشکی و پهپادی خود را روی پایگاههای نظامی آمریکا و صهیونیستها در سرزمینهای اشغالی تست کرده است.
آمریکا و رژیم صهیونیستی عملا وارد یک گودال جنگ فرسایشی شدند. هر چه جلوتر میرویم «قدرت معنایی» ایران و جبهه مقاومت از میان گردوخاک و خاکستر این جنگ در سپهر سیاست منطقه و جهان رخ نشان میدهد.
۵- بازی کودکانه «اسنپبک» سه کشور شرور اروپایی و دلخوش بودن ترامپ به این بازی، آنها را از محاسبات «ریاضیات جنگ» و درک ابعاد هندسی این نبرد دور کرده است. آنها هیچ تمرکزی روی «خطوط عملیات» ندارند و مدام از «نقاط تعیینکننده» ضربه میخورند.
ما اکنون وسط معرکه این نبرد هستیم. وضعیت ما آمادگی برای هر نبردی است وضعیت آنها تردید در ادامه شرارت!
پاییز آغاز شده است جوجه جنگ را آخر پاییز میشمرند. آمریکاییها و صهیونیستها هیچ افق روشنی از پایان جنگ ندارند.
ارسال نظر