پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- سینا کلهر- روزی از یکی از همکاران ام در پروژه تحقیقاتی درباره ازدواج کودکان پرسیدم تا چد نظراتی که فعالان و متخصصان این حوزه درباره پیامدها وآثار منفی این نوع ازدواج ها می گویند، با واقعیت ها و شواهد تجربی سازگار است.؟  آیا واقعا ازدواج در سنین پایین باعث چنین پیامدهایی می شود؟

او قبل از این که جواب این سئوال را بدهد، فهرستی از آثار و پیامدهای این نوع ازدواج ها را که از نظر فعالان و متخصصان این حوزه مطرح شده بود را خواند:

طلاق بیشتر:

ازدواج هایی که در سنین پایین انجام می شوند، بیشتر از سایر ازدواج ها به طلاق منجر می شوند.

 رضایت کم تر:

افرادی که زودتر ازدواج می کنند، از رابطه جنسی خود رضایت ندارند

 ترک تحصیل:

افرادی که زود ازدواج می کنند، معمولا ترک تحصیل می کنند

 احتمال مرگ و میر بیشتر:

آنهایی که زود ازدواج می کنند، اگر در سنین پایین باردار شوند، احتمال مرگ شان بیشتر است.

 خشونت بیشتر:

آن هایی که زودتر ازدواج می کنند بیشتر مورد خشونت همسر و یا نزدیکان قرار دارند

 زندانی شدن:

ازدواج در سنین پایین باعث می شود برخی از پسران به دلیل ناتوانی در پرداخت مهریه زندانی شوند.

 تضیع حق کودکی:

آنهایی که زودتر ازدواج می کنند از کودکی کردن باز می مانند.

 ناتوانی در اداره زندگی:

کسانی که زودتر ازدواج می کنند توانایی اداره زندگی خود را ندارند.

 احتمال بیماری بیشتر:

کسانی که زودتر ازدواج می کنند، در خطر ابتلا به بیماری ها مختلفی هستند.

تقریبا همه این موارد عقلانی و منطقی به نظر می رسیدند و از آن جایی که از زبان متخصصان و فعالان این حوزه که سال ها در این مورد فعالیت داشته اند مطرح شده بود به نظر می رسید که طرح سئوال اول درباره این موارد بی مورد است.

 در واقع مهم ترین دلیل مطرح شدن موضوع ازدواج های سنین پایین، آثار و پیامدهای منفی آن بود. پیامدهای که از نظر فعالان این حوزه تا آن حد غیر انسانی، غیر عقلانی و ظالمانه هست که باید به لحاظ قانونی از چنین ازدواج هایی جلوگیری شود. چهره های سیاسی و نمایندگان مجلسی که به دنبال ممنوعیت ازدواج در سنین پایین هستند نیز اغلب با اشاره به این پیامدهاف به دنبال این طرح بود و هستند

 

سفارش تحقیق در خصوص این موضوع نیز توسط یکی از چهره های سیاسی با هدف توصیف  این پیامدها و آثار منفی انجام شده بود.

 از آن جایی که نظام تصمیم گیری در جمهوری اسلامی بر اساس نوعی نظر خواهی از کارشناسان استوار است، شیوه مرسوم در این تحقیقات، برگزاری جلسات کارشناسی با متخصصان و صاحب نظران این حوزه، اخذ نظر آن ها و در نهایت جمع بندی و تدوین آن ها در قالب گزارش های کارشناسی است.

مخصوصا به این دلیل که در جمهوری اسلامی همواره برای تصمیم گرفتن عجله وجود دارد! این روش به دلیل سرعت بالا در ارایه نظر، در همه نهادهای تصمیم گیر نظام از قوه مجریه گرفته تا مجمع تشخیص مصلحت، مبنای تصمیم گیری است. هر چند نتیجه آن وضعیت اسفبار فعلی نظام تصمیم گیری و وضعت کلی جامعه است و علی رغم نتایج منفی و ویرانگر این شیوه تصمیم گیری،  استفاده از این روش در نظام تصمیم گیری و سیاست گذاری کشور که با عنوان کار کارشناسی معروف است، همچنان مهم ترین معیار برای ارزش گذاری تحقیقات و گزارش های سیاستی است.

بر اساس این روش کار تحقیق ما تمام شده بود و صرفا باید در قالب گزارش کارشناسی ارایه می شد تا مبنای کارشناسی! ممنوعیت ازدواج در سنین پایین قرار گیرد. با این حال تجربه تناقض گویی ها در گفته های کارشناسی باعث شد تا ما یک بار دیگر پرسش نخست را مطرح کنیم: آیا واقعا ازدواج در سنین پایین باعث طلاق بیشتر، رضایت کم تر و... می شود؟

یکی از اعضای گروه تلاش کرد تا این موارد را بر اساس داده ها و شواهد تجربی راستی آزمایی کند.

نخستین یافته این تلاش این بود که درباره برخی از این نظرات اساسا هیچ نوع اطلاعات و شواهد تجربی و تحقیق علمی وجود نداشت و درباره برخی دیگر شواهد تجربی و اطلاعات بسیار محدود و در مواردی متناقض وجود داشت. در این جا این پرسش پیش آمد که فعالان و متخصصان این حوزه بر چه اساسی اظهار نظر کرده اند؟ با این حال بر اساس همان شواهد محدود نتایج حیرت انگیز و بسیار عجیب بود: طلاق ها بر خلاف نظر کارشناسی! کم تر بود، درصد بالایی از  رضایت جنسی گزارش شده بود، ازدواج تاثیرمعنا داری در ترک تحصیل نداشت، گزارش خشونت ها البته بالا بود،میزان مرگ میر ها در زایمان ها نسبت به سن 35 سال به بالا بسیار پایین تر بود و....