به خاطر جدا نماندن از رفقا، بالاخره خودش را راضی کرد که برای اولین بار از سهمیه جانبازی اش استفاده کند. مدیر کل بنیاد ذیل درخواست کتبی اش این طور نوشت:

«اختصاص یک قبر از سهمیه جانبازان در مجاورت قطعه شهدا به نامبرده بلامانع است.»

کفش های نو

هیچ کدام از همکلاسی ها حرفش را باور نمی کردند...

«کفش چرمی هرچقدرم خوب باشه بیشتر از سه چهار سال دووم نمیاره..چه برسه به ده سال!! »

« تازه توکه میگی بابات همیشه همین یه جفت کفش پاشه..این دیگه اصلا امکان نداره!»

یک هفته بعد که بابایش به مدرسه آمده بود، بچه ها خیره شده بودند به کفش های نویی که روی پایی های ویلچر تکان نمی خوردند...!

هدیه ای است ناقابل به جانبازان بزرگوار