هر چند پیاده روی دکتر ظریف با وزیر خارجه آمریکا را شخصا نمی پسندم و آن را عملی سبک سرانه و نافی اصول دیپلماتیک حاکم بین دو کشور با مختصات جدلی الطرفینی مانند ایران و آمریکا می دانم. خصوصاً آنکه از آشنائی دکتر ظریف نسبت به این ظرائف دیپلماتیک مطلعم و می دانم دکتر ظریف بخوبی به یاد دارند که تیم مذاکره کننده ایران در مذاکرات قطع نامه 598 که ایشان نیز عضو آن بودند چقدر و به درستی بر روی رعایت ظرائف دیپلماتیک وسواس داشتند تا جائی که هیئت ایرانی بمنظور رعایت شان و منزلت ایران با دقت نسبت به نوع و چگونگی چینش صندلی ها و میز مذاکره بین ایران و عراق و دکوئیار (دبیر کل وقت سازمان ملل) اعمال نظر می کرد حتی تا نحوه چگونگی ورود هیئت ها و این که کدام طرف اول وارد اتاق مذاکرات شوند ، تصریح و تاکید داشت!

با علم به وقوف دکتر ظریف به این ظرائف است که قدم زدن ایشان با همتای آمریکائی غیر قابل توجیه و سبک سرانه تلقی می شود.

اما در این میان مته به خشخاش گذاشتن بیش از حد برخی از نمایندگان مجلس و احضار و استنطاق از ظریف به بهانه این عمل، هم تراز با اقدام ناموجه دکتر ظریف «ناشی از حذق نیست»

رفتار نابخردانه نمایندگان مجلس در استنطاق ظریف کمتر از رفتار دکتر ظریف در قدم زدن با وزیر خارجه آمریکا اسباب سرشکستگی نیست!

نمایندگان مزبور به لوازم اعمال خود متفطن نیستند.

اگر دکتر ظریف در ملاقات بعدی خود با «کری» مواجه با این متلک زننده از جانب همتای آمریکائی خود شود که:

آیا این بار برای گفتگو و قدم زدن با من از مجلس تان اجازه گرفتی یا نه!؟

چنین طعنی کمتر از رفتار قبلی دکتر طریف اسباب ذلت و سرشکستگی برای نماینده ارشد مردم ایران در مذاکرات هسته ای را فراهم نمی آورد!

نمایندگان مزبور در صورت برخورداری از حسن نیت می توانستند غائله را با یک تذکر خصوصی ختم بخیر کنند.

رویکرد فعلی ایشان بمثابه خاموش کردن شعله های آتش یک محروق با ضربات بیل است که در چنین حالتی محروق زبان بسته اگر هم از گزند آتش برهد قطعاً مصون از ضربات خرد کننده بیل نخواهد ماند!