پايگاه خبري تحليلي «پارس»- محمدرضا يل- دولت روحانی در تاریخ دولت های بعد از انقلاب به عنوان ضعیف ترین دولت جمهوری اسلامی به لحاظ نسبت کسب آرا شناخته می شود. گاه بعضی دولت ها در زمان شروع همچون دولت تدبیر و امید با مقبولیت چندانی بر کرسی قدرت نمی شینند ولی در ادامه با تحقق وعده ها و خدمات گسترده، مورد حسن ظن عمومی قرار می گیرند. هر دولت در ابتدای دوران خود به صورت کاملا طبیعی انگیزه انباشته خود را فعال می کند و سیر خدمات و اقدامات در آغاز شروع بکار اکثر دولت ها با شیب تندی روند صعودی را طی میکند.

دولت روحانی نیز از این قاعده مستثنی نبود. دولت تدبیر و امید تمام سرمایه انگیزشی خود را بر دیپلماسی و مذاکرات هسته ای متمرکز نمود و از صدر تا ذیل برنامه های خود را منوط به این مسئله کرد. گذر زمان و فرسایشی شدن روند مذاکرات و متاسفانه مواضع تحقیرآمیز 5 +1 و همچنین عدم توازن شعار ها با دستاوردهای برای دولت، خیلی زود تب پرکاری دولت را پایین آورد و دولتی که قاعدتا باید در ماههای شروع بکار، قبراق و سرزنده پیش رود را تبدیل به دولتی خموده، حاشیه ساز و بی انگیزه کرد.(همچون سالهای آخر یک دولت)

اتفاق دیگری که «ضعیف بنیان بودن دولت» را در عرصه اجتماعی و سیاسی نشان داد، «نه» بزرگ مردم به درخواست دولت برای انصراف از یارانه ها بود. در این بین حتی هواداران ایدئولوژیک اصلاح طلبان و اعتدالگرایان نیز حاضر به ایثار و از خود گذشتگی برای کمک به دولت متبوع خود نشدند. این اتفاق در کنار پیری بیش از حد دولت روند ضعیف تر شدن وجه دولت در جامعه را افزایش می دهد.

 البته نباید از «طرح سلامت» به عنوان طرحی فراگیر و گسترده غافل شد. اما نمی توان ادعا نمود که این طرح به تنهایی می تواند ویترین دولت روحانی را پر کند. در این بین، «حاشیه سازی»های متفاوت در مقولات فرهنگی و سیاسی و «هجمه گسترده نسبت به منتقدان» و همچنین «ایجاد تنش با مجلس» نیز دلیل دیگری بر ناکارآمدی دولت تدبیر و امید است چرا که دولتی که مداوما در تکاپوی خدمت باشد هرگونه حاشیه را برای خود مضر می داند و هیچ گاه خود محور حاشیه سازی نمی گردد.

حال با توجه به شعارهایی که دولت جدید نتوانسته نماینده آن باشد و خلائی که در اذهان عمومی برای کارآمدی دولت وجود دارد، باید به فکر پر کردن این خلا و ایجاد یک شبه دولت قوی در کنار این دولت بود.

شاید بهترین مجموعه ای که می تواند نقش جایگزین ذهنی یک دولت قوی و پرکار را در ذهن اذهان بازی کند شهرداری تهران باشد. 

مجموعه ای که بدون حاشیه سازی، بر خدمت رسانی مشغول است و مهم تر از همه اینکه خدماتش در بین مردم حس می شود. ساخت و سازهای مختلف و بزرگ، مدیریت شهری مناسب، مدیریت فرهنگی و توجه به اولویت های فرهنگی و اجتماعی نظام از خصیصه های شهرداری تهران تلقی می گردد. هر چند انتقاداتي در اين زمينه وجود دارد.

مهم ترین رقیب روحانی در انتخابات ریاست جمهوری «بدون توجه به حاشیه» در حال کار و خدمت است و مردم شاهد این روندند. در مقابل رویکرد نگاه به بیرون روحانی برای حل مشکلات باید نمونه ای موفق با رویکرد توجه به توان داخلی علم نمود و بهترین ظرفیت این سیاست برجسته نمودن شهرداری تهران و موفقیت های آن است. جامعه با مشاهده نمونه عینی پیشرفت در عین تحریم می تواند کارآمدی سیاست های اقتصاد مقاومتی را باور کند و نسبت به آن مطمئن شود.

به نظر می رسد حمایت و ترویج اقدامات شهرداری تهران به عنوان یک الگوی موفق در شرایط تحریم می تواند نمونه ای براي مقایسه ذهنی جامعه در زمان شکست نهایی رویکرد امید به مذاکرات باشد. البته حمایت بی چون و چرا همیشه آسيب زا بوده و خواهد بود. لذا حمایت در عین نقد باید در دستور کار بلند مدت سیاست مداران و رسانه های اصولگرا قرار گیرد.

تخریب گاه و ناگاه شخص شهردار و مجموعه شهرداری در رسانه های اصلاح طلب خود گواه ظرفیت رقابتی شهرداری در در تحلیل رقبا و البته اذهان عمومی است که باید در فرآیندی معکوس مورد توجه جبهه اصولگرایی قرار گیرد. شاید اولین نقد موثر بر شهردار تهران باید در نوع پرستیژ صادره از او جست و جو کرد. «ژست متفاوت» با حال و هوای دوران دفاع مقدس و «رویکرد جهادی» باید باز در ظاهر و مواضع شهرداری تهران احیا گردد و هویت جهادی مدیریت شهری برجسته گردد. مردم باید شهردار تهران را با همان «هویت جهادی» ببینند و باور کنند.