نه اقتصاد کشور چندان تکانی به خود دید و نه فضای داخلی چنان که اصلاح طلبان انتظار داشتند باز شد. دولت حسن روحانی برخلاف آنچه می گفت، همه تخم مرغ ها را در سبد مذاکرات هسته ای با ۱+۵ گذاشت. قماری بی پروا که البته چنانکه از شواهد امر بر می آید امیدی هم به پیروزی در آن وجود ندارد.

به گزارش افکارنیوز، مذاکرات نیویورک چند روزی است به پایان رسیده، شاید این تعبیر حسن روحانی که گفت: مذاکرات بسیار بسیار کند پیش می رود امیدوارانه ترین توصیفی است که می توان نسبت به آنچه در نیویورک گذشت انجام داد.

روحانی در سخنانی که به نظر می رسید برخلاف انتظار روی آن بیشتر با مردم داخل کشور باشد تا دیپلمات های غربی گفت:" جمهوري اسلامي ايران تعديل هاي ممکن در چارچوب منافع خود را انجام داده و اکنون اين طرف مقابل است که بايد نسبت به خواسته هايي که امروز مطرح مي کند تجديدنظر نمايد تا سريع تر به توافق دست پيدا کنيم"

او همچنین در مصاحبه با شبکه آمریکایی سی ان ان گفت: وقتي به مرز برسيم، شايد انعطاف ديگر به معناي انعطاف نباشد بلکه به معناي زير پا گذاشتن حقوق مردم تلقي شود. ايران تا جايي که لازم بوده، در مذاکرات انعطاف به خرج داده اما در عين حال اگر احساس کند طرف مقابل به دنبال زياده خواهي است يا توافق را سخت و بر سر راه آن ايجاد مشکل مي کند، گزينه هاي متنوعي در اختيار خواهدداشت.

حالا ماه ها است که صفحه فیس بوکی محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه به صفحه ای متروکه بدل شده و دیگر خبری از آن شور و حال نخستین آغاز به کار آقای وزیر نیست. هنگامی که ظریف حتی در فاصله رفتن به هتل نیز از به روز کردن مطالب خود در فیس بوکش غافل نمی شد.

دیگر مدت ها است ظریف از ویترین دولت بیرون آمده و به نظر هم نمی رسد قصدی برای بازگرداندنش به افکار عمومی وجود داشته باشد. مردی که روزگاری از وی به عنوان نامزد ریاست جمهوری انتخابات سال ۱۴۰۰ یاد می شد اینک به دیپلماتی ساده با لبخندهای مصنوعی بدل شده و تلاش می کند کمتر مورد توجه قرار بگیرد. یکی از مذاکره کنندگان ارشد ایرانی نیمه های شهریور ماه گذشته در جلسه ای با خبرنگاران که پیش از سفر رئیس جمهور به نیویورک برگزار شد گفته بود که تیم ایرانی امیدی به دستیابی به توافق در مذاکرات پیش رو ندارد و تنها یک معجزه می تواند گره از کار فروبسته این پرونده باز کند.

در هفته های پیش رو نیز دیپلمات ها در حالی راهی وین خواهند شد که امیدها برای حل و فصل اختلافات پر رنگ تر از ماه های گذشته نیست. درواقع طرف غربی کار را به جایی رسانده که دیگر قدمی برای عقب نشستن باقی نمانده است. و شاید بنا به گفته رئیس جمهور ایران باید از گزینه های دیگری که در اختیار دارد استفاده کند.

اما به راستی بد نسیت دولت در این مدت باقی مانده از زمان خدمتش کمی هم توجه ها را به عرصه داخلی معطوف کند. حالا که امیدی به عهد و پیمان آمریکا حتی در میان معتقدان به قدرت کدخدا! وجود ندارد شاید بهتر باشد دولت به ظرفیت های داخلی کشور در عرصه اقتصادی توجه کند. وضعیت بازار مسکن کماکان در رکود سنگین به سر می برد و جنجال های پرداخت وام ۸۰ میلیونی به متقاضیان خرید نیز با گذشت چند هفته فروکش کرد تا روحانی هم نشان بدهد در عرصه اقتصاد چیزی بیشتر از احمدی نژاد در چنته ندارد. از سوی دیگر رکود سنگین بازار خودرو نیازمند عزم جدی دولتمردان برای مقابله با سود جویان است. خودروی بی کیفیت پراید با قیمت ۲۰ میلیونی اش هنوز قاتل درجه یک جاده های ایران است و با این حال شرکت های خودروساز داخلی هنوز از ضررده بودن این صنعت گلایه می کنند!

وضعیت کشاورزی و به تبع آن بحران خشکسالی نیز مزید بر علت شده و مدیریت منابع آبی کشور در سال های گذشته را به شدت زیر سوال برده است. با این حال دلیل اصرار بیش از حد دولت بر پررنگ کردن مذاکرات هسته ای مشخص نیست. مذاکراتی که حتی خبر شکستش در نیویورک هم نتوانست قیمت دلار را بیش از ۸۰ تومان بالا ببرد. البته اظهارات روحانی در نیویورک نشان داد رئیس جمهور شخصاً برای شکستن فضای امید واهی در داخل برای به ثمر نشستن مذاکرات پیش قدم شده اما به نظر می رسد هنوز شجاعت بیشتری برای ابراز آنچه بوقوع پیوسته مورد نیاز است.