پایگاه خبری تحلیلی « پارس» - نشریه روابط خارجی آمریکا - سیاست خارجی بخشی خطیر در زندگی، رفتار و زمامداری تمام دولت- ملت ها به شمار می رود، اما در سال های اخیر به موازات پیچیده ‏ ترشدن روابط بین دولت ها، اهمیت آن حتی بیشتر نیز شده است. افزایش اجتناب ناپذیر تعداد بازیگران بین المللی شامل سازمان های چندجانبه، بازیگران غیردولتی و حتی اشخاص، سیاستگذاری را پیچیده ‏ تر ساخته است. بر زمینه چنین فضای بین‏ المللی بود که روحانی در انتخابات شدیدا رقابتی ریاست جمهوری در ایران در خرداد ۹۲ به پیروزی قاطعی دست یافت. او در دور اول ۵۱ درصد کل آرای ریخته شده به صندوق را در مقابل پنج رقیب محافظه کار به دست آورد. پلاتفرم سیاسی او مبتنی بر اعتدال و امید نقطه عطف مهمی در سیاست در ایران به شمار می آمد. مواضع عملگرایانه روحانی در مورد موضوعات خارجی و داخلی برای رای دهندگان ایرانی اطمینان بخش بود. مبارزه انتخاباتی روحانی در چند زمینه کلیدی از پلاتفرم رقبایش متمایز بود: تحلیل روشن او از وضعیت جاری در ایران؛ تبیین روشن و بی ابهام او از چالش های عمده فراروی جامعه و حکومت؛ و رویکرد صادقانه و صریح او در قبال مشکلات و راه حل‏ های ممکن. به این ترتیب روحانی توانست بخش های سرخورده جمعیت کشور را در خلال روزهای پایانی مبارزات انتخاباتی در راستای علاقه جدی به انتخابات و نهایتا مشارکت در یک رای گیری ملی بسیج کند.

پلاتفرم سیاست خارجی روحانی مبتنی بر نقدی اصولی، متین و خردمندانه از هدایت روابط خارجی در هشت سال پیش در دوره دولت قبلی بود. روحانی قول داد تا وضعیت غیرقابل قبول امور را از طریق اصلاح اساسی سیاست خارجی کشور درمان کند. تغییراتی که او مطرح کرد نمایانگر درک واقع بینانه از نظم بین ‏ المللی معاصر و چالش های بیرونی جاری در برابر جمهوری اسلامی بود. روحانی همچنین خواستار گفتمان اعتدال شد. این رویکرد می خواهد تا ضمن عنایت به حفظ امنیت ملی، ارتقای جایگاه کشور و نیل به پیشرفت فراگیر بلندمدت، ایران را از رویارویی به سوی گفت وگو، تعامل سازنده و تفاهم هدایت کند. اعتدال رویکردی مبتنی بر واقع گرایی، اعتماد به نفس، آرمانگرایی واقع‏ بینانه و تعامل سازنده است. اقتضای واقع‏ گرایی درک ماهیت، ساختار، سازوکارها و پویایی قدرت در نظام بین ‏ المللی و نیز ظرفیت بالقوه و محدودیت‏ های نهادهای آن است. اعتدال در نگاه روحانی ترکیب باور عمیق به آرمان های محبوب انقلاب اسلامی با ارزیابی عینی از ظرفیت های واقعی، توانایی‏ ها و نیز محدودیت‏ های ایران است. چنین نگاهی خواستار دوری عامدانه از اقدامات توهین آمیز، تحقیرکننده یا خود بزرگ‏ انگارانه است. این نگاه همچنین مشوق اعتماد به نفس مبتنی بر درک منابع مادی و معنوی ایران من جمله خرد جمعی شهروندان آن است. این نگاه به پاسخگویی، شفافیت و صداقت در برخورد با مردم ارزش می‏ نهد و متضمن آمادگی برای اصلاح و بهبود سیاست های موجود است.

در پرتو چالش های فوری کنونی، ایران همچنین توجه خود را معطوف شماری از اهداف عاجل خود خواهد کرد. اولویت اول خنثی کردن و در نهایت شکست دادن جریان ضد ایرانی بین ‏ المللی است که توسط اسراییل و حامیان آمریکایی‏ اش به راه افتاده است؛ که هدف آنها « امنیتی کردن» ایران است، یعنی مشروعیت زدایی جمهوری اسلامی از طریق ترسیم وجهه ایران به مثابه تهدیدی علیه نظم جهانی. ابزار و وسیله اصلی برای این جریان، بحران بر سر برنامه هسته‏ ای صلح آمیز ایران است؛ بحرانی که از نگاه ایران یکسره ساختگی و در نتیجه قابل برگشت است. درست به این دلیل است که روحانی برای شکستن بن ‏ بست و ورود در مذاکره با گروه ۱+۵ برای یافتن زمینه مشترک و رسیدن به توافقی که عدم اشاعه را تضمین کند، دستاوردهای علمی ایران را حفظ کند، حقوق غیرقابل انفکاک ایران بر اساس معاهده عدم اشاعه هسته‏ ای را محترم بشمارد و تحریم های ناعادلانه را که توسط قدرت های خارجی تحمیل شده‏ اند پایان دهد، بدون فوت وقت اقدام کرد.

ایران علاقه‏ ای به سلاح های هسته ‏ ای ندارد و متقاعد است که چنین سلاح هایی موجب تقویت امنیتش نخواهد شد به علاوه، حکومت ایران معتقد است که حتی این برداشت که ایران به دنبال سلاح های هسته ‏ ای است برای امنیت کشور و نقش منطقه‏ ای اش مضر است.

بنابر این، مذاکرات جاری بر سر موضوع هسته‏ ای با موانع غلبه ناپذیر روبه رو نیست. الزامات لازم برای توفیق صرفا منوط به اراده سیاسی و حسن نیت مذاکره‏ کنندگان برای رسیدن به توافق و نیل به هدف تعیین شده در « طرح عمل مشترک» مصوب در ژنو در نوامبر سال گذشته است که در آن آمده است: « هدف این مذاکرات رسیدن به یک راه حل جامع مورد توافق و بلندمدت است به نحوی که تضمین کند برنامه هسته ای ایران کاملا صلح آمیز باقی خواهد ماند. » سرعت غیرمنتظره پیشرفت در روند مذاکرات مرحله اول، نشانه مثبتی برای حل وفصل سریع این بحران غیرضروری و گشودن افق‏ های دیپلماتیک جدید است.

ایران همچنین تلاش خواهد کرد تا تهدیدات خارجی را از طریق حل وفصل موضوعات معوقه با بقیه دنیا، به ویژه با همسایگان بلافصلش، مرتفع کند. اعتمادسازی و همکاری مبنای اصلی سیاست منطقه ای ایران را تشکیل خواهد داد. به همین دلیل، سال گذشته ایران ایجاد ترتیبات امنیت و همکاری در منطقه خلیج فارس را پیشنهاد کرد. ایران، به مثابه یک بازیگر منطقه‏ ای مسوول، از طریق همکاری دوجانبه، منطقه‏ ای و چندجانبه با کشورهای منطقه و فراتر از آن در مبارزه علیه افراطی‏ گری و خشونت و تحدید آن فعالانه مشارکت خواهد کرد.   مضافا، ایران روابط خود با ایالات متحده را از طریق تحدید اختلاف نظرهای موجود و جلوگیری از بروز تنش بیشتر غیرضروری را حکیمانه مدیریت خواهد کرد و به این ترتیب به تدریج از تنش ها خواهد کاست. ایران همچنین با کشورهای اروپایی و دیگر کشورهای غربی با هدف احیای روابط پیشین و گسترش بیشتر روابط وارد تعامل خواهد شد. این فرآیند عادی سازی می ‏ باید براصول احترام و منافع متقابل مبتنی باشد و به موضوعات واجد علاقه مشروع طرفین بپردازد. ایران همچنین مناسبات دوستانه خود با دیگر قدرت های عمده همچون چین، هند و روسیه را تحکیم بخشیده و گسترش خواهد داد. ایران که تا سال ۲۰۱۵ ریاست جنبش‏ عدم تعهد را برعهده دارد دست خود را به سوی قدرت های نوظهور در دنیای در حال توسعه دراز کرده و تلاش خواهد کرد تا به گونه‏ ای مسوولانه ظرفیت های بالقوه عظیم آنها برای کمک به صلح و رفاه جهانی را بسیج کند. مردم ایران از طریق حضور عظیم خود در انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته و رأی قاطع به تعامل سازنده، فرصتی استثنایی برای دولت جدید در ایران و برای دنیا فراهم کرده‏ اند تا مسیری متفاوت و بسیار امیدوارکننده ‏ تر در روابط دوجانبه و چندجانبه ما ترسیم کنند. جمهوری اسلامی ایران مصمم است تا با جدیت به گزینه شهروندان خود احترام گذارد، که بی شک تاثیری بزرگ بر امور جهان خواهد داشت.   برای اینکه این تلاش ایران قرین موفقیت شود، لازم است تا دیگر دولت ها واقعیت نقش برجسته ایران در خاورمیانه و فراتر از آن را بپذیرند و حقوق ملی، منافع و علایق امنیتی مشروع ایران را به رسمیت شناخته و محترم شمارند. همچنین بسیار مهم است که دیگر دولت ها حساسیت‏ های ملت ایران، به ویژه در ارتباط با عزت ملی، استقلال و دستاوردهایش را با دقت و جدیت رعایت کنند. غربی ها، به ویژه آمریکاییان، نیاز دارند تا فهم خود از ایران و خاورمیانه را اصلاح کنند و به درک بهتری از واقعیات منطقه دست یابند تا از اشتباهات تحلیلی و عملی گذشته اجتناب شود. ضروری است با مدیریت شجاعانه از این فرصت تاریخی- که ممکن است دوباره فراهم نشود-بهره برداری شود. این فرصت نباید از دست برود.