پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- صابر ثروتی- اغتشاشات روزهای گذشته ایران سرخط تمامی خبرهای رسانه‌های داخلی و خارجی است. اما خوب است کمی سر را بالا بیاوریم و با نگاه به گذشته درباره آینده صحبت کنیم.

مساله این است که آیا در ماه‌های پیش رو فضای نقد دولت بازتر می‌شود یا بسته تر؟ به چند نکته زیر توجه کنید:

 نیلی دستیار ویژه اقتصادی رئیس جمهور که تئورسین اقتصادی دولت روحانی است، در بررسی ابرچالش‌های اقتصادی ایران، ریشه ناتوانی در تصمیم‌گیری برای اصلاح را، رقابت گروه‌های سیاسی در جامعه ایران عنوان می‌کند. یعنی وقتی کسی مثل رئیس جمهور می‌خواهد تصمیم مهمی مثل حذف یارانه بگیرد، به دلیل نگرانی از کنش رقبای سیاسی، در گرفتن این تصمیم احتیاط و تردید می‌کند و در نهایت تصمیم نمی‌گیرد. معنای این حرف این است که اصلاح اقتصادی در کشور ما نیاز به یک اقتدارگرایی (به عبارت دقیق‌تر فضای خفقان) دارد.

دولت روحانی در سابقه 5 ساله خود حداقل در سه مورد نشان داده است که می‌تواند فضای بسته رسانه‌ای ایجاد کند. پرونده کرسنت، برجام و تجمعات مال‌باختگان که با تصمیم نهادهای امنیتی منجر به بسته شدن فضای نقد عملکرد بانک مرکزی شد. پس این دولت تجربه پیاده کردن تصمیم‌های اقتصادی به همراه بستن فضای رسانه‌ای را دارد.

 در هفته‌های گذشته تورسین‌های اقتصادی طرفدار دولت مثل نیلی و بهکیش، تلاش کرده‌اند برای مخاطبان این مطلب را جا بیندازند که یکی از مولفه‌های مهم اصلاح اقتصادی، بهبود روابط خارجی است. همه می‌دانیم که اصلاح روابط خارجی یعنی مذاکره مجدد با آمریکا برای موشکی و منطقه و ...

اتفاقا اغتشاشات اخیر بهانه لازم برای آمریکا به منظور تشدید تحریم‌ها را مهیا کرد. هدف آمریکا تنبیه ایران نیست، هدف کشاندن ایران پای میزمذاکره است.

 حسن روحانی در دیدار با روسای کمیسیون های تخصصی مجلس در اواسط هفته قبل به صراحت از جراحی اقتصادی صحبت می‌کند و می‌گوید: «همیشه نمی‌شود مریض را با قرص خوب کرد و گاهی جراحی می‌خواهد. حالا اگر خانواده‌ای که باید این مریض را به جراح بسپارند، بین‌شان اختلاف‌نظر باشد یعنی یکی بگوید این باید جراحی شود، پزشک متخصص هم می‌گوید جراحی شود، آن طرف هم بگوید من می‌دانم باید جراحی شود اما می‌ترسم و نمی‌توانم تحمل کنم. وقتی دعوا ‌شود پزشک و جراح باید چه کار کند، بایستد؟»

اتفاقات اخیر که به تایید همه تحلیل‌گران در بستر نارضایتی‌های اقتصادی شکل گرفت (و دشمن از آن سواستفاده کرد) بهانه لازم برای حرکت به سمت فضای مدیریت شده به ظاهر باز را مهیا کرده است.

 می‌توان در یک سناریوی بدبینانه این گونه پیش‌بینی کرد: فضای نقد سیاست‌ها و عملکرد اقتصادی دولت بسته تر می‌شود، دولت با جدیت اصلاحات اقتصادی همسو با گفتمان اقتصاد ریاضتی را اجرا می‌کند، با تشدید تحریم‌ها و عدم توانایی دولت در مدیریت آثار مخرب آن زمزمه‌های بلند بلند برای مذاکره شنیده خواهد شد، فشار مضاعفی بر مردم به دلیل ترکیب سیاست‌های ریاضتی و اعمال تحریم‌ها وارد می‌شود، دولت با شعار ما نمی‌توانیم و بستن دهان منتقدان و ترساندن از شورش اجتماعی به سرمیز مذاکره می‌رود و ...

آیا می‌توان این سناریو بدبینانه را چاره کرد؟