۱- اسرائیل محصول فکری تمدن، تجدد و هم‌آغوشی لیبرال دموکراسی و سوسیال دموکراسی است.
اسرائیل باطن تمدن غربی است.
بنیان‌گذاران اسرائیل همواره معتقد بودند اسرائیل نمونه و سمبل یک دموکراسی نمونه در غرب آسیا است آن‌هم در میان حکومت‌هایی که گرفتار سلطنت و استبداد هستند.
اسرائیل در نگاه بنیان‌گذاران آن، یک مدینه فاضله است که ارزش‌های غربی در آن نمود دارد.
امروز پس از ۷ دهه از حیات اسرائیل و خبرهایی که از سرزمین‌های اشغالی به جهان مخابره می‌شود اسرائیل یک نظام توتالیتر با دولتی ناتوان و ناپایدار آن‌هم با اهالی که هرازچندی به خیابان‌ها می‌ریزند و مشروعیت دولت غاصب صهیونیستی را با اعتراضات گسترده زیر سؤال می‌برند.
برخی فلاسفه در تعریف انسان می‌گویند؛ انسان تنها موجودی است که می‌تواند از خودش فاصله بگیرد و به تماشای خود بایستد. این‌که در اروپا و آمریکا بزرگ‌ترین اجتماعات انسانی در محکومیت جنایات اسرائیل برگزار می‌شود، این فاصله‌گیری از خود نظری و تئوریک تمدن غرب و ایستادن به تماشای شقاوت و بی‌رحمی آن‌، چیزی است که در سرزمین‌های اشغالی می‌گذرد.
۲- اسرائیل پس از عملیات طوفان‌الاقصی یک پرده‌برداری از چهره خود کرد و سیمایی از هم‌آغوشی خشونت، قدرت و ثروت را به نمایش گذاشت.
اسرائیل نمایش داد وقتی سه عنصر قدرت، خشونت و ثروت درهم‌آمیزد یک نظام فاشیستی پدید خواهد آمد که مردم جهان، جنایات هیتلر و موسولینی را در جنگ جهانی دوم فراموش خواهند کرد.
مردم جهان امروز به خوبی لمس می‌کنند مدینه فاضله سرمایه‌داری غرب در خاورمیانه بزرگ‌ترین تهدیدکننده صلح جهانی است. این از حافظه تاریخی مردم جهان هرگز محو نخواهد شد که رژیم صهیونیستی تاکنون به‌اندازه ۳ بمب اتمی در باریکه غزه بر سر کودکان و زنان و مردم بی‌گناه بمب  فرو ریخته تا بتواند به زیست اهریمنی خود در اشغالگری ادامه دهد.
اسرائیل تنها جایی است که دارای دو زندان «روباز» و «بسته» است. در زندان روباز غزه و کرانه باختری میلیون‌ها انسان را به مرگ و گرسنگی کشیده و در زندان‌های زیر سقف خود هزاران نفر را در غل و زنجیر و شکنجه نگهداری می‌کند.
۳- طوفان‌الاقصی قیامتی برپا کرد که مردم جهان ۷۰ سال کشتار بی‌رحمانه، جنایات جنگی، آپارتاید و جنایت علیه بشریت در یک بازه زمانی ۷۵ روزه را عریان و بی‌پرده به تماشا بنشینند. جنایاتی که در آن هیچ خانه مسکونی، هیچ مسجد و کلیسایی و هیچ بیمارستانی مستثنی از بمباران‌های هوایی نیست. 
حتی خبرنگاران که فقط وظیفه ثبت تاریخ این جنایات را دارند هم در امان نیستند.
فریاد انسان‌ها در ۵ قاره جهان بلند است که نسل‌کشی را متوقف کنید اما در اسرائیل و آمریکا گوشی برای شنیدن این فریاد نیست حتی صدای استراتژیست‌های خودشان را هم درآورده‌اند.
استفان والت که از او به‌عنوان یک استراتژیست بعد از هنری کیسینجر یاد می‌کنند می‌گوید: «گاهی بین منافع مشروع امنیتی و ملاحظات اخلاقی بده بستان‌هایی وجود دارد. این‌که امروز مقامات ارشد سیاست خارجی آمریکا چگونه می‌توانند در آینه نگاه کنند برایم سخت است.»
نماینده بلژیکی اتحادیه اروپا در مورد جنایات اسرائیل نیز اخیرا به رفقای خود گفته است : «امیدوارم روزی بدون شرمندگی بتوانیم به صورت‌های خود در آینه نگاه کنیم.»
این آینه که این دو از آن یاد می‌کنند همان آینه افکار عمومی جهان و وجدان‌های بیدار بشری است. اما میل به قدرت، خشونت و ثروت در بستر اشغالگری اجازه نمی‌دهد که جلادان و دیکتاتورهای آمریکا، اسرائیل و اتحادیه اروپا حتی اندکی انگشت خود را روی ماشه کشتارجمعی و جنایت علیه بشریت در غزه شُل کنند.
۴- پیامدشناسی نظری نبرد غزه نشان می‌دهد، مدینه فاضله غرب در منطقه به هیچ قانون و مقررات اخلاقی و به هیچ پیمان حقوقی در جهان پای‌بند نیست. علت این‌که رژیم اشغالگر قدس، قانون اساسی ندارد این است که هیچ قانونی نباید حرص آن‌ها به قدرت و ثروت را محدود کند. هیچ حکم اخلاقی نیز نمی‌تواند آن‌ها را از خشونت کور و نسل‌کشی دور کند.
۵- به‌زودی واقعیت‌های میدان، چاقوی قصابان غاصب را کُند خواهد کرد و آن‌ها در برابر اراده ملت فلسطین و اراده پهلوانان میدان محور مقاومت و بیداری افکار عمومی جهان زانو خواهند زد. آن روز خیلی دور نیست.
آن‌ها طعم تلخ شکست را با خفت و خواری و بیزاری جهانی خواهند چشید.