۱- نزدیک به یک هفته است دولت فرانسه درگیر یک شورش همگانی در سراسر کشور است. در ۲۰ شهر فرانسه حکومت‌نظامی اعلام‌شده است و چند لشکر زرهی و پیاده به استعداد ۴۵ هزار نفر در کف خیابان‌ها هستند. ارتش و پلیس فرانسه در برابر دشمنی قرارگرفته‌اند که نه از خارج کشور هدایت می‌شود و نه روشنفکران و سلبریتی‌های داخل از آن‌ها حمایت می‌کنند.
شبکه‌های اجتماعی و اینترنت کاملا تحت کنترل دولت فرانسه یا فیلتر شده است.
مقامات فرانسوی می‌گویند ما در برابر انبوهی از جوانان در خیابان‌ها قرار داریم که میانگین سنی آن‌ها ۱۷ سال است.
ظاهر قضیه این است اعتراضات به قتل یک نوجوان صورت گرفته است اما این قتل به‌صورت یک کبریت به انبار باروت نژادپرستی پنهان در کشوری است که پرچم‌دار دموکراسی و آزادی در اروپاست.
ماکرون در پاییز سال گذشته ذوق‌زده از آشوب خیابانی در تهران حمایت کرد.
کاخ الیزه را محل ارتباط و تجلیل از کسانی قرار داد که فکر می‌کرد آن‌ها «سَر» جنبش خیابانی در تهران هستند. ماکرون در پاریس به منافقین جا و مکان و امکانات داده و  فکر می‌کند روزی به دردش بخورند. اما اکنون پاریس می‌داند بحران ساختگی از بیرون برای ملت ایران که ۳ جنگ نرم را پشت سر گذاشته است اثری در بی‌ثباتی حکومت ایران و اقتدار ملت ندارد.
جوانان زیر ۲۰ سال فرانسوی روی اعصاب آقای ماکرون و مقامات امنیتی فرانسه راه می‌روند. ده‌ها مغازه و فروشگاه غارت‌شده است . صدها ماشین به آتش کشیده شده است هزاران نفر دستگیر، مجروح و کشته‌شده‌اند که پلیس اصرار دارد اخبار را کنترل‌شده بیرون دهد.
۲- علمای علم سیاست، جامعه‌شناسان و سیاستمداران راست و چپ در فرانسه یک تحلیل علمی و روان‌شناختی از اوضاع کنونی ندارند. آن‌ها بعید می‌دانند یک جنبش سراسری که دولت را زمین‌گیر کرده است، کار اراذل‌واوباش باشد.
همین احساس خطر در برخی کشورهای اروپایی و آمریکا وجود دارد که مقررات سختی برای ورود مهاجرین وضع کرده‌اند، چون نمی‌توانند حافظه تاریخی بخشی از بشریت را که در ۵ قاره مورد ستم استعمارگران در قرن ۱۹ و ۲۰ قرار گرفتند را پاک کنند.
۳- یک جریان شناخته‌شده در داخل وجود دارد اگر یک ترقه در مسکو منفجر شود هزار تفسیر و تحلیل می‌دهند و دولت را در نگاه راهبردی به شرق مورد مذمت قرار می‌دهند. اما یک جنگ تمام‌عیار در فرانسه در خیابان‌ها در جریان باشد، حاضر نیستند از جنایات حقوق بشری و نقض حقوق بشر و نفی خشونت در فرانسه کلمه‌ای بگویند.
امروز ماکرون در چاهی سقوط کرده است که سرویس‌های جاسوسی و امنیتی فرانسه در پاییز سال گذشته مشغول حفر آن در خیابان‌های تهران بودند. فریاد او به‌جایی نمی‌رسد. او تهدید کرده است اگر پدر و مادر جوانانی که در کف خیابان هستند جلوی آن‌ها را نگیرند به ۲ سال زندان و پرداخت ۳ هزار یورو محکوم می‌شوند. او درجایی نشسته است که هم قانون وضع می‌کند و هم قاضی است، هم دادستان؛ این تصویر رعایت «حقوق بشر» در کشوری است که در اروپا حرف اول را در حوزه «حقوق» می‌زند.
۴- موضع وزارت خارجه جمهوری اسلامی درباره تحولات فرانسه جالب، گویا و حاوی منطق احتجاج به خصم است:
الف: ایران تحولات فرانسه را به‌دقت دنبال می‌کند.
ب: دولت فرانسه توصیه‌هایی که در مورد رعایت حقوق بشر دارد در حق معترضان خود رعایت کند.
ج: مقام‌های فرانسوی صدای شهروندان خود را بشنوند.
د: دولت فرانسه رفتارهای خشونت‌آمیز و تبعیض‌آمیز را کنار بگذارد.
هـ: دولت فرانسه به خواست قانونی مردم و معترضان توجه کند.
و: دولت فرانسه از میزبانی گروهک‌های تروریستی علیه ملت ایران پرهیز کند.
این موضع حکیمانه و مقتدرانه بهترین پاسخی است که دولت ایران پس از آشوب پاییز گذشته که فرانسه دخالت خود را در آن پنهان نمی‌کرد، تاکنون به حکام جور کاخ الیزه داده است.