۱- جهان در هزاره سوم شاهد جابه‌جایی قدرت در ۵ قاره جهان است. افول قدرت در آمریکا و انزوای آن در جهان به‌ویژه غرب آسیا و فکر مقاومت در برابر زورگویی آمریکا، منشأ اصلی این جابه‌جایی است .
۲- ایران یک قدرت منطقه‌ای ، فرامنطقه‌ای و یک کنشگر فعال در جهان و دست به ماشه است . این کنش سیاسی، فرهنگی و حتی نظامی، معادلات  قدرت در جهان را تغییر داده است . جهان در حال عبور از یک گردنه و پیچ تاریخی است . هر قدرتی از این معبر بخواهد عبور کند نمی‌تواند علائم اسلام، انقلاب و ایرانی را که در جای‌جای این معبر دیده می‌شود، نادیده بگیرد .
۳- تغییر معادلات قدرت در جهان، تابع یک منطق است. این منطق باید عقلانی، عادلانه، واقع‌گرایانه و درعین‌حال ریشه در تاریخ انسان و جهان داشته باشد. این قدرت باید دارای یک پیوست گفتمانی قوی باشد تا بتواند به همه نیازهای امروز بشر به‌ویژه نیازهای فطری و روحی او پاسخ دهد . انقلاب اسلامی طی  چهار دهه گذشته نشان داده که از مختصات اصلی این منطق برخوردار است و سرّ مانایی و شکست‌ناپذیری آن‌هم در این رمز و راز نهفته است .
۴- منطق قدرت در قرن بیستم با وقوع دو جنگ جهانی که میلیون‌ها انسان را به کام مرگ کشاند و هزاران شهر را به ویرانه تبدیل کرد. ریشه ظهور  چنین قدرتی «غلبه»، «زور»، «تجاوز»، «فریب»
 و  … بود. پیوست گفتمانی این قدرت سه مکتب الحادی «فاشیسم» ، «کمونیسم» و «لیبرالیسم» بود . جهان در آستانه ورود به هزاره سوم شاهد پیوستن آن دو مکتب به موزه تاریخ  بود  و در دهه اول و دوم هزاره سوم صدای شکستن استخوان‌های «لیبرالیسم» را می‌تواند به یمن شکل‌گیری مقاومت به گوش خود بشنود . کسانی که زور را منطق قدرت می‌دانند، امروز پیوست گفتمانی خود را ازدست‌داده‌اند .
۵- آمریکایی‌ها در «سند راهبردی امنیت ملی ۲۰۲۲» اعتراف کرده‌اند قرن ۲۱  قرن آمریکایی‌ها نیست . آن‌ها اعتراف کرده‌اند ایران در نظم جهانی آینده، سهم تعیین‌کننده‌ای دارد . آن‌ها دیگر از ائتلاف جهانی سخن نمی‌گویند چون با چین و روسیه دیگر نمی‌توانند کار کنند و امروز علنا با روسیه وارد جنگ شده‌اند .
آمریکایی‌ها امروز با این پرسش روبه‌رو هستند که کدام ایدئولوژی نظم آینده جهان را می‌سازد و سهم نظریه «نواوراسیاگرایی» در این نظم چیست؟ نظم روسی و نظم چینی به کجا می‌انجامد و نسبت نظم اسلامی با این دو نظم چگونه تعریف می‌شود ؟
۶- ایده تا به ساخت مادی و تکنولوژیک در انواع آن به‌ویژه نظامی تبدیل نشود، قدرت نمی‌آفریند . امروز در اندیشکده‌های نظامی جهان روی قدرت نظامی جمهوری اسلامی متمرکز شده‌اند و روزی نیست درباره تعداد موشک‌ها، ناوها و پهپادها، توانایی‌های فکری و انسانی ما چرتکه‌اندازی نکنند و آن‌ها معتقدند نه‌تنها زمان حمله به ایران هیچ‌وقت فرا نخواهد رسید بلکه آن‌ها از مدار بازدارندگی نیز  گذشته‌اند .
باید منتظر اقدام پیشدستانه بود. آن‌ها از سال ۲۰۰۶ تاکنون در جنگ‌های چندروزه با هم‌پیمانان ایران در خط مقاومت این حقیقت را تست کرده‌اند .
۷- اخلال در مناسبات دولت-ملت ، بی‌ثباتی در نظم سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ، دوقطبی  سازی‌های کاذب داخلی و … برای این است که تمرکز نخبگان جامعه را از نقش‌آفرینی در نظم جدید جهانی منحرف کنند . اگر از نقش ایران در نظم جدید جهانی غفلت کنیم از همین ناحیه ضربه خواهیم خورد .
۸- اخیرا آمریکایی‌ها توسط برخی، پیام‌هایی برای مذاکره مستقیم فرستادند . 
هر پیامی که از سوی خصم می‌آید قبل از اینکه آن را رد یا قبول کنیم باید به سه پرسش کلیدی پاسخ دهیم . «چیستی مذاکره»، «چرایی مذاکره» و «چگونگی مذاکره» اگر پاسخی برای آن‌ها نیافتیم تن به مذاکره ندهیم. تجربه مذاکرات برجام برای دیپلماسی ایران با آمریکا و اروپا کافی است. آمریکایی‌ها فقط مذاکره را برای مذاکره می‌خواهند. آن‌ها  فقط به برد خودشان فکر می‌کنند و در برابر مطالبات ما «نم» پس نمی‌دهند .
۹- رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار کارگزاران حج با تأکید روی نگاه جهانی و فراسرزمینی به حج فرمودند: «هدف از اجتماع حج، ارتقاء امت اسلامی است. اجتماع حج اعلام قدرت و سینه سپر کردن در مقابل قدرت‌های استکباری است. طوری فرهنگ‌سازی کنید تا اسم حج می‌آید جوان به یاد مفاهیمی چون تمدن سازی
و اتحاد جهانی بیفتد.»
 ایام حج یک فرصت طلایی برای قدرت‌نمایی مسلمانان و غنی‌سازی قدرت منطق قرآن و رونمایی از منطق قدرت اسلام است. سهم حجاج در تولید قدرت جهانی اسلام در این میعاد جهانی تعیین‌کننده است. حق این سهم را ادا کنیم.