پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- امیرحسین یزدان پناه- به عنوان کسی که در ماه‌های اخیر تمام وسایل زندگی را به اتفاق همسرم ایرانی خریده ایم و حتی جاهایی با سختگیری همسرم حواس‌مان به بارکدهای مشابه بوده که به نام ایرانی به ما قالب نشود و برخی لوازم را حتی کلا نخریده‌ایم و قیدش را زده‌ایم چون نوع ایرانی‌اش نبود(مثل برخی سبدهای مورد نیاز در آشپزخانه، سرویس کارد و ساطور و...) چند نکته تجربی دارم که گه گاه متناسب با بازخوردخریدها نوشته ام که خلاصه اش در این ۹ نکته آمده است.

اول؛ معتقدم بسیاری از لوازم زندگی در میان برندهای ایرانی یا با کیفیت مطلوب و حتی بعضا عالی (بخصوص در برخی لوازم های خانگی) یافت می شود و نیازی نیست حتما به دنبال برندخارجی بود. چه بسا حتی برخی تولیدات ایران از بسیاری برندهای معتبر با کیفیت تر و ماناتر هستند.

دوم؛ قطعا "کیفیت" یکی از چالش های اصلی کالای ایرانی است اما اگر بخواهیم تولید کشور رونق پیدا کند و برندهای ما جا پای برندهای معتبر بگذارند باید به عنوان یک ایرانی در این دوره گذار کمی سختی بکشیم. لذا برای استفاده از کالای ایرانی باید مقابل برخی خرابی ها یا مراجعه به گارانتی و... صبور بود و به نیت کمک به اقتصاد کشور و کارگر ایرانی با این مشکلات کنار آمد.

سوم؛ خرید برند ایرانی با کم رویی و خجالت نمی شود. باید وارد مغازه شوی و بدون اعتنا به جایگاه آن فروشگاه و برندهای مطرح و جهانی اش بپرسی "ایرانی داری؟" اگر نداشت با افتخار از مغازه خارج شوی. (چند بار برای ما پیش آمد که صاحب فروشگاهی که هیچ جنس ایرانی نداشت با صراحت به ما می گفت "احسنت")باید نداشتن جنس ایرانی تبدیل به یک قبح شود.

چهارم؛ برای خریدن کالای ایرانی باید قبلش حتما جستجوی اینترنتی داشته باشی. خیلی از برند های ایرانی اجناس شان را در کانال ها و سایت های شان عرضه می کنند و قیمت ها و تخفیف هایشان هم هست. در همین جست وجو ها می شود با برندهای جدیدتر آشنا شد و کیفیت ها و قیمت ها را مقایسه کرد.

پنجم؛ نبود اعتماد به فرایندی مثل سازمان استاندارد برای آنکه مردم کالایی را انتخاب کنند یا نکنند یکی از چالش های اصلی در این مسیر است که باید برایش فکری کرد.

ششم، در برخی کالاهای ایرانی یا به دلیل رانت یا نبود تکنولوژی یا هر مسئله دیگر، هیچ رقابتی برای کاهش قیمت یا افزایش کیفیت نیست.

لذا مثلا  کسی که میخواهد فقط قاشق و چنگال ایرانی بخرد ناچار میشود تا دوبرابر جنس ژاپنی برای یک قاشق و چنگال مشابه هزینه کند.

هفتم؛ برای خرید کالای ایرانی باید پوست کلفتی داشت. گاهی باید حرف آشنا و فامیل را نشنید و گاهی باید حرف فروشنده ای که توی سر برند ایرانی میزند را با واکنش قاطع مواجه کرد و کالای ایرانی خرید.

هشتم؛ تولید کنندگان باید برای سلایق مختلف اجناس و طرح ها و مدل‌های گوناگون و به روز طراحی کنند. این آسیب مثلا در ظروف چینی، بلور و برخی اجناس دارای طرح و رنگ به خوبی به چشم می‌خورد. جایی که تولید کننده ما تکنولوژی نانو را به خدمت گرفته اما هنوز نتوانسته طرح و رنگ جذاب و مشتری پسند ارائه کند.

نهم هم اینکه در خرید کالای ایرانی نباید خسته شد.مثلا برای خرید یک سرویس معمولی در آشپزخانه ما یک نصف روز گشتیم و جایی که تقریبا ناامید شدیم توانستیم یک تولیدی ایرانی با کیفیت را پیدا کنیم.