به گزارش پارس نیوز، 

بلافاصله بعد از پایان جام ملتهای آسیا بود که سخنگوی وزارت ورزش در توییتی عجیب از احتمال حضور زین‌الدین زیدان، خوزه مورینیو یا یورگن کلینزمن روی نیمکت تیم‌ملی ایران خبر داد. این توییت مازیار ناطمی سوژه خنده شد و تا همین چند روز پیش، طنزنویسان مدام سر به سر او می‌گذاشتند. حالا اما فضا تغییر کرده است؛ چون برخی افراد فعال در بازار نقل‌وانتقالات، خارج از مرزهای ایران از توافق فدراسیون فوتبال کشورمان با کلینزمن خبر داده‌اند و گفته‌اند این آلمانی محبوب به زودی روی نیمکت ایران خواهد نشست. فدراسیون فوتبال که در هفته‌های اخیر نسبت به همه شایعات سکوت کرده، این بار هم رویه‌اش را تغییر نداده و واکنشی به شایعه حضور کلینزمن نشان نداده است. خود یورگن هم البته ساکت است. به موازات ایران، این روزها از احتمال حضور او در چین و جایگزینی‌اش با مارچلو لیپی هم سخن گفته می‌شود؛ مخصوصا که همسر کلینزمن هم چینی‌تبار است. با این وجود او در هر دو مورد سکوت کرده و سخن نمی‌گوید.

پر شور، اما نه‌چندان پربار

همین طرح شایعه کافی بود تا خیلی‌ها در ایران به تحلیل فرضیه حضور کلینزمن بپردازند و ابعاد مختلف داستان را بررسی کنند. در این میان مهم‌ترین نکته مسلما مربوط به کارنامه یورگن است؛ آیتمی که ابهامات زیادی به وجود می‌آورد. واقعیت آن است که ستاره سابق خط حمله آلمان تنها در جام‌جهانی 2006 که به همراه یواخیم لو هدایت تیم‌ملی کشورش را بر عهده داشت موفق بود و توانست در خاک خودی، به کمک قرعه نسبتا مناسب آلمان را سوم دنیا کند. پس از آن او روی نیمکت بایرن‌مونیخ نشست که دوران ناکامی وی بود و مهم‌ترین فرازش شکست تاریخی 4 بر صفر این تیم برابر بارسلونا محسوب می‌شد. بعدتر کلیزمن راهی آمریکا شد که در تیم‌ملی این کشور هم توفیق خاصی نداشت. به طور کلی حضور احتمالی یکی مثل کلینزمن در فوتبال ایران بسیار پر شور و هیجان است و اصلا آدم حظ می‌کند که او را لب خط ببیند، اما در اینکه این حضور از نظر فنی هم بتواند کمک کند، جای شبهات زیادی وجود دارد.

مقیم آمریکا، گزینه ایران

اما مهم‌ترین نکته در مورد شایعه اخیر مربوط به زندگی شخصی کلینزمن می‌شود. در حقیقت اسطوره تیم‌ملی آلمان، سال‌هاست که در آمریکا زندگی می‌کند و حالا سخت است که تصور کنیم او در اوج اختلافات بین ایران و آمریکا، برای کار سر از تیم‌ملی کشورمان در بیاورد. غیر از این، حتی 13 سال پیش هم که یورگی سرمربی تیم‌ملی آلمان بود برای مدتی حاضر نشد دست از زندگی در آمریکا بکشد. او در مورد حضور پروازی در تیم‌ملی زادگاهش گفته بود: «هر روز صبح که از خواب بیدار می‌شوم، نخستین کارم تماس با آلمان است و با یواخیم لو صحبت می‌کنم. او مرا از آخرین اخبار و اطلاعات مربوط به تیم‌ملی مطلع می‌کند و من هم برنامه‌هایم را اعلام می‌کنم.» حالا فرض کنید کسی که با کشور خودش به طور پروازی کار کرده و تیم‌ملی ژرمن‌ها را تلفنی تمرین می‌داده، در صورت قبول هدایت تیم‌ملی ایران چه خواهد کرد؟ آن هم در حالی که یکی از مهم‌ترین نقدها به دوران 8 ساله حضور کارلوس کی‌روش در ایران مربوط به غیبت‌های طولانی‌مدت او می‌شد. نه؛ هر طور که حساب کنید گزینه کلینزمن نمی‌تواند چندان جدی باشد.