به گزارش پارس نیوز، 

چند روز از خداحافظی پژمان نوری از میادین فوتبال می گذرد و برای مرور کارنامه او بیش از این زمان نیاز است. هجده سال حضور کم نوسان و مداوم در سطح اول فوتبال ایران از او بازیکنی مهم ساخته است. نوری در 21 سالگی و از اولین دوره لیگ برتر در ملوانی که پراز استعدادهای جوان بود در فوتبال ایران مطرح شد و خیلی زود نامی برای خودش دست و پا کرد. او در پست هافبک دفاعی متفاوت تر از هم پستی هایش در آن زمان بود چرا که هم برای بازی دفاعی قدرت مبارزه و  دوندگی داشت و هم در بازی تهاجمی تکنیک و سرعت و قدرت شوتزنی... بازیکنی با این ویژگی طبیعی هم بود که خیلی زود مشتری های مهم پیدا کند و جالب است که او تنها بازیکنی است که در چهارتیمی بازی کرده که رقیب و دشمن هم هستند. او در ملوان و پگاه بازی کرده است. اتفاقی که می تواند محبوبیت هر بازیکنی را در انزلی یا رشت تحت تاثیر قرار بدهد اما نوری همانطور که در پرسپولیس و استقلال بازی کرده بود بازی اش در تیم های رشت و انزلی هم بیش از آنکه برایش دشمن تراشی کند برایش هوادارانی با گسترده رنگی بیشتری ساخت.


یکی از بهترین بازیکنان فوتبال ایران ، چند روز قبل و در یک مسابقه از هفته پایانی لیگ یک بدون خبر قبلی و هیچ مقدمه ای کفش هایش را آویخت. پژمان اما از همان روز رسما کار مربیگری اش را در تیمی آغاز کرد که از آن متولد شده بود تا همانطور که بی اندازه دوست دارد بتواند در کنار دوستانش بازهم قوی سپید را در جایی رفیع در فوتبال ایران به پرواز درآورند.


-خیلی ناگهانی و بی مقدمه از فوتبال و بازی در ملوان خداحافظی کردی. این تصمیم خیلی ناگهانی نبود؟


اول باید بگویم من از ملوان خداحافظی نکردم ، من از فوتبال خداحافظی کردم. به عنوان یک فوتبالیست که تقریبا به سن 39 رسیده ام احساس کردم دیگر باید فضا را برای جوان ترها باز کنم تا خودشان را نشان بدهند. ما چند بازیکن جوان خیلی خوب داریم که دوست داشتم بیشتر به چشم بیایند. آن ها آینده درخشانی دارند و در پست من بازی می کنند...


-پست بازی ات می تواند خودش یک سوال بزرگ باشد. تقریبا در همه پست ها بازی می کردی و حالا ما باید تو را یک هافبک بدانیم؟


من فوتبالم را در ملوان به عنوان هافبک نفوذی شروع کردم اما مربی های بعدی که آمدند من را در پست های دیگر هم استفاده کردند. آقای احمدزاده من را به هافبک دفاعی آورد.


-نکته جالب درباره سبک بازی  ات این است که خیلی شبیه به هافبک های میانی امروز هستی تا مثلا یک هافبک دفاعی یا هافبک تهاجمی صرف. درواقع نسبت به هافبک دفاعی ها توانایی های تهاجمی بیشتر و نسبت به هافبک های تهاجمی توانایی تدافعی بیشتری داشتی. شاید اگر امروز بازیکن جوانی بودی با پیشنهادات جذاب اروپایی مواجه می شدی؟


من همان موقع هم شرایطم خیلی خوب بود. بعد از یکی دو سالی که بازی کردم پیشنهادات اروپایی داشتم اما متاسفانه مشاوره درستی به من داده نشد و یک مقدار ضرر کردم. الان هم وقتی با بچه ها صحبت می کنم همیشه همین را می گویم که قدر فرصت هایی که دارند بدانند و تصمیمات درست بگیرند.


-تجربیاتت را در اختیارشان می گذاری؟


دقیقا فکرم همین است که اگر کاری از دستم بر می آید برای این بچه ها انجام بدهم. من هرچه دارم از ملوان است. این یک صحبت کلیشه ای نیست، من واقعا با تمام وجودم این حرف را می زنم؛ اگر ملوان نبود ما شغل دیگری داشتیم. اگر ملوان همیشه زنده بماند آن وقت بازیکنان دیگری مثل من این فرصت را خواهند داشت که فوتبال بازی کنند.


-بازیکنی هستی که هم در ملوان و هم در پگاه و همچنین در پرسپولیس و استقلال بازی کردی. کمتر کسی  می تواند با عبور از چنین مسیری دچار مشکل نشود اما انگار بیشتر از آنکه دشمن پیدا کنی ، با حضور در این تیم ها گسترده جغرافیایی محبوبیتت را افزایش دادی. راز این موضوع چیست؟


شاید راز این موضوع این باشد که من همیشه از فوتبالی که بازی کردم لذت می بردم و هیچ وقت دنبال حاشیه و مسایلی غیر از فوتبال نبودم. سعی کردم تمام تمرکزم روی فوتبال باشد و با تمام وجود و قلبم بازی کنم. اما بازهم می گویم که بهترین دوران زندگی فوتبالی من در ملوان بوده است و بیشترین لذت را از بازی در این تیم برده ام.


-خداحافظی از این تیم که اینهمه دوستش داری سخت نبود؟


خب آدم باید واقعگرا باشد و باید یک چیزهایی را قبول کرد با این حال خیلی خوشحال هستم که در این استادیوم و درکنار ملوانی ها خداحافظی کنم. من دراین استادیوم بزرگ شدم اما متاسفانه این ورزشگاه را خیلی وقت است که خرابش کردند. یکی از ویژگیهایی که ملوان داشت این بود که همه تیم ها از بازی در ورزشگاه انزلی می ترسیدند اما الان بخشی از جایگاه را خراب کردند و ما فقط در یک طرف تماشاگر داریم. من می گویم که تماشاگران شهری که برای فوتبال زحمت کشیده اند لیاقتشان یک ورزشگاه خوب است. خیلی شهرها فوتبال ندارند و استادیوم دارند که البته آن ها هم حقشان است که داشته باشند تا جوانان بتوانند فوتبال بازی کنند ؛ انزلی اما پتاسیل بالایی دارد. اینجا بندرآزاد است ، گمرک و کشتیرانی دارد ولی متاسفانه برای ورزش هیچ هزینه ای نمی شود. اگر حتی دو، سه درصد از سودی که می برند هزینه ورزش کنند ملوان می تواند به حیاتش ادامه بدهد. ملوان باید به جایگاه اصلی اش در فوتبال ایران برگردد، این تیم ریشه دارد.


-راز دیگری که شاید در مدت زمان فوتبالت هست ، کار کردن با مربیان مطرح است و اینکه همه آن ها با سبک و تفکرات متفاوتشان به بازی و توانایی هایت اعتقاد داشتند.


گفتم که راز این قضیه این است که من فقط به فوتبال فکر می کردم و به حاشیه کاری نداشتم. دوست داشتم با قلبم بازی کنم تا تیم موفق شود.


-لیست مربیانی که با آن ها کار کردی هم پر از اسامی مطرح است. از بهمن صالح نیا و علی پروین تا آری هان و دنیزلی و قلعه نویی...


از این بابت آدم خوش شانسی بوده ام واقعا و همانطور که می گویید با مربیان بزرگی کار کردم. شاید به همین خاطر است که خیلی خیلی علاقه دارم که مربی شوم.

 

 


-مربیگری را بلافاصله شروع کردی؟


بله از دیروز این موضوع برای من شروع شد تا بتوانم کنار تیم باشم. دوست دارم هرچه در توان دارم برای تیم بگذارم تا در کنار هم بتوانیم ملوان را به لیگ برتر برگردانیم.


-کدام مربی ها بیشترین تاثیر را در زندگی فوتبالی ات داشته اند؟


من از همه شان یاد گرفتم و از همه آن ها ممنون هستم که من را به عنوان شاگردشان قبول کردند. ولی چیزی که برای من مهم است اینکه آقای نصرت ایراندوست اولین مربی بود که من را به تیم بزرگسالان ملوان آورد. بعد از آن آقای احمدزاده به ما بازی داد و دوران بسیار خوبی با آقای بهمن صالح نیا داشتم که یکی از بهترین فصل های ملوان بود.


-توسط علی پروین به پرسپولیس آمدی اما در زمان دنیزلی انگار تبدیل به یک بازیکن چند پسته شدی؟


بله علی آقا من را در پرسپولیس در خط هافبک بازی می داد. سال بعد از آن که  مصطفی دنیزلی آمد یکی از سال های بسیار خوب ما بود و من در آن سال در تمام پست ها بازی کردم. دنیزلی نسبت به اینکه بازیکنش را چگونه بازی دهد روش خاص خودش را داشت.


-از بازیکنان همدوره ات  بازیکن یا بازیکنانی بودند که در حد شما یا بازیکنانی مثل مازیار زارع باشند اما نتوانند به این حد از موفقیت برسند؟


ما خیلی بازیکن داشتیم که استعدادهای بزرگی داشتند و به جایی نرسیدند. شاید مسیر زندگی شان را اشتباه انتخاب کردند اما برخی از آن ها می توانستند حتی از من و مازیار بهتر شوند.

 

-بهترین بازیکنی که کنارش بازی کردی و یا بهترین بازیکن ایرانی از نظرت چه کسی بوده است؟


من به شخصه کریم باقری را خیلی دوست دارم و او یک جورهایی الگوی من هم بوده است. خیلی خوشحال هستم که در دوران فوتبالم توانستم کنار او هم بازی کنم. اما از بازیکنانی که کنارشان بازی کردم علی کریمی و مازیار زارع را دوست داشتم.


-اگر شرایطی پیش می آمد که می توانستی یک کار مهم برای فوتبال انجام بدهی چکار می کردی؟ مثلا ورزشگاه انزلی را می ساختی یا ...؟


اگر گزینه های دیگری هم می توانستم داشته باشم ساخت ورزشگاه را به مسئولان می سپردم و خودم یک آکادمی فوتبال در بالاترین سطح می ساختم تا بتوانم استعدادهای این شهر را پرورش بدهم.


-در زمان حضورت  در استقلال، در بازی برابر تیم نفت ، در 5 پست مختلف بازی کردی . این بازی را یادت  هست؟


بله یادم هست. امیرقلعه نویی کلا مربی است که در طول بازی زیاد سیستم را عوض کرده و مدل های مختلفی را بازی می کند. در آن بازی هم امیرخان دنبال یک راه تاکتیکی بود و مجبور شد 5 بار پست من را تغییر بدهد.

 

 


-پژمان نوری را علاوه بر توانایی های فنی به خاطر موهای فری و بلندش می شناسند. خیلی کم پیش آمد موهایت  را کوتاه کنی و می گفتی حس خوبی به آن داری؟


واقعا همینطور بود. یک چند باری البته موهایم را کوتاه کردم اما خب موی بلند حس خوبی به من می داد ضمن اینکه وقتی در زمین بودم نسبت به بقیه مشخص می شدم. چند باری هم تصمیم گرفتم موهایم را کوتاه کنم اما کسانی که موی بلندم را دوست داشتند اجازه این کار را ندادند.


-ودر آخر آیا موضوع خاصی هست که بخواهی راجع به آن صحبت کنی؟


من فقط می خواهم بگویم اگر در این مدت دل کسی را به درد آورده یا کاری کردم که باعث ناراحتی شده ، از همه عذرخواهی می کنم. در زمین مسابقه ضربان قلب بالا است و امیدوارم اگر ناراحتی هست به بزرگواری خودشان ببخشند. امیدوارم وقتی مربی شدم بتوانم برای جوانان و تیم شهرم در ابتدا و اگر توانش را داشتم برای فوتبال کشورم مفید باشم.