به گزارش پارس نیوز، 

در بحث‌های تلویزیونی و رادیو ورزش این سؤال از اکثر مهمانان پرسیده می‌شود و حتی به مسابقات والیبال و فوتسال هم این آشوب‌ها و عصبیت‌ها کشیده شده است. پاسخ‌ها در تمام رسانه‌ها آن نبود که از کارشناسان انتظار می‌رفت، حتی در رادیو ورزش یک مجری مسلط و خوش‌اجرا یک‌طرفه به سوی هیئت فوتبال خوزستان حمله برد، غافل از اینکه ریشه و علت در جای دیگری است و این مجری دوست‌داشتنی رادیو به دلیل تجربه ناکافی در ریشه‌یابی و علت‌یابی اجتماعی آن را به سوی دیگر کشاند. یک زمان یعنی در دهه هشتاد میلادی لهستان به عنوان یک کشور نمونه از نظر تماشاگران فوتبال انتخاب شد، چون تماشاگران آن طی ۳۰ سال حتی یک خطای لفظی هم در زمان انجام بازی نداشتند. در واقع در دهه ۸۰ تماشاگران لهستانی به عنوان بافرهنگ‌ترین تماشاگران فوتبال جهان انتخاب شدند، اما همین تماشاگر در زمانی که لهستان دچار تنش‌های سیاسی شدید گردید و لخ والسا وارد عرصه جامعه لهستان شد، ناهنجاری شروع شد. لخ والسا برای نجات لهستان آمده بود و در سال ۱۹۸۳ برنده جایزه صلح نوبل شد و ۵ سال هم رئیس‌جمهور لهستان بود، اما در همان آغاز حرکت‌های خود ثبات و نظم جامعه لهستان را برهم زد و فضای کشور لهستان دچار تنش‌های عجیب سیاسی شد و اتفاقاً در همین زمان یک تماشاگر لهستانی با بطری به سر یک داور کوفت. یعنی بافرهنگ‌ترین تماشاگران فوتبال ناگهان چنین حرکتی را مرتکب شدند. پس موقعیت‌های تعریف شده جامعه مهم است و نمی‌توان با معلول‌یابی، گروهی را محکوم و گروهی را مظلوم جلوه داد. کاری که مجری برنامه ورزش در مورد خوزستانی‌ها انجام داد و هیئت فوتبال و وزارت ورزش و اداره کل خوزستان را نشانه گرفته بود غافل از اینکه این خوزستان دچار آسیب‌های اقتصادی و یورش‌های دشمن در جنگ و هزاران بلایای دیگر بوده است و زیر این فشار‌ها دارد فوتبال را تماشا می‌کند و آن را انتخاب کرده است. همین که به سوی ورزش آمده‌اند خوب است. شرایط کلی آنان را با تهرانی‌ها مقایسه کنید تا به اصل و علت واقعی برسید. ۸ سال زیر بمباران مستقیم دشمن، ۸ تا ۳۶۵ روز. شاید آن بمباران‌ها روی نسل امروزی که بازی می‌کند و به ورزشگاه می‌رود تأثیر گذاشته باشد. باید توجه داشته باشیم تماشای بازی در ورزشگاه آزادی با اهواز، آبادان، خرمشهر، مسجدسلیمان و... خیلی متفاوت است و باید به سوی بازسازی روانی جامعه فوتبال برویم و علت‌یابی حقیقی را انجام دهیم. این مشکل با مجازات، تنبیه، محرومیت و جریمه درست نمی‌شود. آلمان شرقی در سال ۱۹۹۰ بدترین و غم‌انگیزترین رفتار تماشاگران فوتبال را شاهد بود و تا آن را ریشه‌یابی فرهنگی و سیاسی نکرد، موفق به مهارش نشد. او با لشکری از تماشاگران انگلیسی یا هولیگانیسم فوتبالی هم ریشه‌های سیاسی و اعتراضی تماشاگران جامعه‌ستیز را به سمت نژادپرستی برد و ریشه در فرهنگ انگلیسی‌ها داشت. هولیگانیسم‌ها همان تماشاگرنما‌های فوتبال شناخته شده‌اند. دشنام‌گویی، نزاع با تماشاگران تیم حریف، پرتاب مواد محترقه، کندن صندلی‌ها، آتش زدن آنها، آسیب‌رسانی به ناوگان حمل و نقل به ویژه به اتوبوس‌ها. این رفتار‌ها در ایران اتفاق نمی‌افتد. از آمریکای جنوبی گرفته تا آفریقا، آمریکا، اروپا، آسیا و حتی اقیانوسیه با فوتبال شدیدترین اعتراضات و واکنش‌های خود را نشان داده‌اند و گاه این اعمال اجتناب‌ناپذیر است؛ و قصه‌های دیگر که بماند...