به گزارش پارس نیوز، 

در شرایط عادی هم اهالی بسیاری از رشته‌های غیرفوتبالی از جمله کشتی و وزنه‌برداری که معمولا مدال‌آور هستند، به گردش مالی فوتبال اعتراض دارند و این همه ثروت را برای رشته‌ای که معمولا افتخار بین‌المللی ندارد، زیاد می‌بینند. حالا اما افشای دستخوش یک میلیون دلاری به خاطر حضور در تورنمنتی که آخرش باخت سه گله به ژاپن بود، بیش از پیش صدای معترضان را در آورده است؛ آنقدر که بهداد سلیمی، وزنه‌بردار مشهور ایرانی در پستی بسیار تند بازیکنان تیم ملی را «بی‌غیرت» خطاب کرد و پس از آن تنی‌چند از ملی‌پوشان با اشاره به ناکامی او در المپیک ریو و البته پاداشی که به بهانه اشتباهات داوری گرفت، حسابی به او تاختند. حالا این یک جنگ جدید تمام عیار است؛ جنگی بر سر اینکه من شکست خورده‌ترم یا تو، من بیشتر پول اضافه گرفتم یا تو!

ضمن احترام به همه رشته‌های ورزشی بارها گفته شده که فوتبال به خاطر جذابیت بالا و هواداران بسیار زیادی که دارد، سزاوار گردش پولی بیشتری است و این حسادت‌ها چندان درست نیست. البته که جذابیت مضاعف فوتبال توجیهی برای در فقر و فاقه ماندن سایر رشته‌ها نیست، اما اینکه فکر کنیم یک کشتی‌گیر، وزنه‌بردار یا شمشیرباز باید به اندازه ملی‌پوش فوتبال پول بگیرد هم غیرمنطقی است. این حرف‌ها تا به حال هزار بار زده شده و تازه نیست؛ اما دعوای اخیر با مجادلات قبلی یک فرق اساسی دارد. قبلا مثلا کشتی‌گیرها اعتراض می‌کردند که ما اینقدر مدال آوردیم و پول نگرفتیم، اما حالا بحث بر سر شدت ناکامی است. بهداد سلیمی 43 سال قهرمان نشدن فوتبال در آسیا را بر سر این رشته می‌کوبد و فوتبالی‌ها هم شکست پر از بهانه‌گیری بهداد در المپیک را به او یادآوری می‌کنند. کاش مثل سابق حداقل یک طرف ماجرا بر سر موفقیت‌هایش می‌جنگید، نه اینکه دو طرف ناکامی‌های هم را به یکدیگر یادآوری کنند.

نکته آخر اینکه پست هماهنگ ملی‌پوشانی همچون طارمی، انصاری‌فرد و وریا غفوری علیه بهداد سلیمی حاوی نکته بسیار تلخی بود؛ اینکه آنها عبارت «ارز آوری» را که به معنای جذب سرمایه خارجی است، به صورت «عرض‌آوری» نوشته بودند. البته که انتظار نداریم فوتبالیست‌های ما شبیه علامه دهخدا باشند، اما باور کنید اینکه حداقل یکی از سه ملی‌پوش سرشناس ایرانی متوجه غلط به این فاحشی نشده باشد، کمی دردناک است. الان کسانی را در این مملکت داریم که دکترا و فوق لیسانس‌شان را دم کوزه گذاشته‌اند و البته قادرند ته فلسفه ارز و ارزآوری را در بیاورند، اما دلارهای قیمت خون به پای این عزیزان دل ریخته می‌شود؛ کسانی که اگر خودشان سواد کافی ندارند، حداقل متن اعتراضی مورد نظر را یک بار با یک دیپلمه یا سیکل نظام قدیم چک نمی‌کنند!