به گزارش پارس ، به نقل ازفارس، یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران در راه است و این روزها شاهدیم که کارشناسان و صاحب نظران حوزه های مختلف از قبیل کارشناسان اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و… مطالبات خود را از رئیس جمهور آینده مطرح می کنند و مسایل را بیش از گذشته مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهند.

در همین زمینه سرویس ورزشی خبرگزاری فارس به سراغ ۳ مدیر که از اهالی فن در ورزش محسوب می شوند رفته تا با بیان نقاط ضعف و قوت ورزش کشور، رئیس جمهور آینده را برای احیا مطلوب تر ورزش کمک کنند.

در این میزگرد با عنوان مطالبات اهالی ورزش از رئیس جمهور آینده، آقای مصطفی هاشمی طبا، رئیس سابق تربیت بدنی، آقای سعید فائقی، معاون سابق تربیت بدنی و آقای هادی حسینی، سخنگوی فراکسیون ورزش مجلس جمهوری اسلامی مهم ترین ضعف ها و کاستی های ورزش را مطرح کردند و مطالبات ورزشی ها را به گوش رئیس جمهور آینده رساندند.

روز گذشته خبرگزاری فارس بخش اول میزگرد را منتشر کرد و امروز بخش دوم و تکمیلی را در اختیار مخاطبان قرار می دهد.

نباید یک طرفه قضاوت کرد ممکن است یک نفر صنعتی، سیاسی یا اقتصادی باشد اما مدیریت خوبی داشته باشد. اما تجربه نشان می دهد که مدیرانی سیاسی که وارد ورزش شده اند، قدرت لابی گری آنها بیش از مسایل فنی بوده است.

فائقی: شما باید مسیری را که در این ۳۰ سال گذشته طی شده را نگاه کنید. قبول داشته باشید که بعد از انقلاب ورزش آن اوایل خیلی اهمیت نداشت، شرایط جامعه هم همین را ایجاب می کرد. مثلا در دوره دفاع مقدس ما بیشتر به فکر دفاع از کشور بودیم، همه نیروها بسیج شده بودند، بعد هم ورزشگاه ها را هم حتی برای دفاع نیاز داشتیم تا بتوانیم خیلی از اماکن ورزشی مان را برای کمک به جنگ در اختیار نیروها قرار دهیم، به نظر من در آن سال ها در سطح بالای مدیران هم نوعا با ورزش غریبه بودند، آقای هاشمی طبا یک مثال خوبی را زدند. ببینید خروجی دانشگاه های ما آموزش محور بود، نخبگانی که به قول خود ما فقط درس خوانده بودند و هیچگاه عملیات ورزشی نداشتیم، ضمنا اماکن آموزشی ما هم چنین چیزی را می طلبید. شما خانواده را نگاه کنید؛ شما پدر هستید به بچه تان می گویید ندود، بنشیند، اصلا ما خودمان جلو بچه هایمان ترمز هستیم، به او می گوییم زمین می خورید. فرزندتان چاقو برمی دارد سریعا واکنش نشان می دهیم که چاقو را کنار بگذارد و فرزند را از چاقو می ترسانید.

الان خوشبختانه چنین مسایلی نیست، اما در قدیم به ما درس یاد می دادند که علی رفته بود کنار حوض افتاده بود و غرق شده بود. با چنین مثال هایی ما یاد می گرفتیم که از آب بترسیم. حالا آنهایی هم که درس خوان بودند با ورزش هم غریب بودند، با این شرایط شما باید یک طوری ورزش در جامعه اشاعه بدهید. این ها باعث می شد ورزشی ها دست به دامن مدیران جامعه شوند تا یک جوری این ها را با ورزش آشنا کند. الان هم مشخص است میانگین بودجه ورزش کمتر از سایر دستگاه های دیگر است. در آن سال ها هیچ حمایتی در مورد ورزش صورت نمی گرفت، دارایی هایش هم دست این و آن بوده و هست، پس باید می رفت یک جوری از این ها کمک می گرفت و امروزه هم باید کمک بگیرد، یک جاهایی باید بتواند دارایی هایش را پس بگیرد، پس باید برود پیش چند تا از این سردارهایی که صاحب مسند هستند. این ها را با خواهش به ورزش بیاورند بتواند تا به نوعی آن مراکزی که دست ورزش بود حالا دست نظامی ها است آنها را پس بگیرند، به قول آقای حسینی مثلا نساجی باشگاه داشته است، تراکتورسازی باشگاه داشته است و…

این مدیران جدید که به صنعت آمدند اصلا توجهی ندارند یک روز تراکتورسازی بوده، ماشین سازی یا نساجی و یا باشگاه های دیگر بوده اند.

ورزشی ها برای ماندن ورزش رفتند سراغ صنعتی ها تا به آنها بگویند با وجود مشکلات فراوان صنعت و در حالی که نفت هم ۶-۵ دلار بشکه ای بیشتر نبود، به آنها گفتند که در کنار تولیدتشان به باشگاه تان نیز یک مقدار اهمیت بدهید.

آنها هم برای اینکه بتوانند این موضوع را ترغیب کنند یکی دو تا از مدیرانشان به ورزش می آورند تا با ورزش آشنا شوند. آن موقع ها رسانه های ورزشی زیاد نبود اما به مرور زمان رادیو ورزش به وجود آمد، تعداد روزنامه ها و خبرگزاری ها افزایش یافت، در حالی که آن زمان ها یک برنامه ورزش و مردم داشتیم که آخر شب یک ساعت، یک ساعت و نیم آن هم وقتی مردم خواب بودند به ورزش می پرداخت، اما الان تلویزیون برنامه های ورزشی متعددی دارد و شبکه سوم به وجود آمد که به ورزش خوب بها داد، کم کم اقبال ورزشی زیاد شد، رسانه کار خودش را کرد، رفت تو دل مردم، یک دفعه همه ماها دیدیم مثلا فرض کنید منی که زمان جنگ شاید ۲۰ تا کار خارق العاده کرده بودم هیچکسی نگفته بود که آنها را چگونه انجام دادی؟ این آقای هاشمی طبا همین نمایشگاه بین المللی که نمایشگاه کتاب، صادراتی توسعه ای و غیر در آن برگزار می شود ساخت، یا سالیان سال وزیر بود اما کسی نمی گفت آقای هاشمی طبا چه کار کرده ای؟ اما تا وارد ورزش شدیم یک دفعه دیدیم به کوچه و خیابان که می رویم مردم با دیدن ما سلام و علیک می کنند. دائما با جملاتی مانند آقا مخلص شما هستیم، آقا تیم ملی چه شد؟ از سوی مردم روبرو می شدیم، این ها بی تاثیر نیست!

هاشمی طبا: الان هم در خیابان هیچ کس به من نمی گوید در صنعت و جاهای بوده ای و چه کارهایی انجام داده ای، بلکه همه در مورد حضورم در ورزش صحبت می کنند.

فائقی: (خطاب به هاشمی طبا) من هم همین را می گویم. آیا کسی می داند شما موسس نمایشگاه کتاب بودید؟ یا آیت فیلم شما بنیانگذارش بوده اید؟ کسی به این ها نگاه نمی کند یا آقا هاشمی طبا در حسینیه ارشاد تئاتر بازی می کرد، کسی به این ها کاری ندارد. اما آقای هاشمی طبای ورزشی دیگر مورد توجه است. این دوستانی که به ورزش آمده بودند، این ها هم یک اسم و رسمی پیدا کردند، جامعه به آنها اقبال داشت.

به نظر من اولین استارت از آنجا خورد که آقای غفوری فرد در هیچ لیست انتخاباتی مجلس نامش نبود اما آن سالی بود که در سازمان تربیت بدنی بود به خاطر ورزش رای آورد، یعنی خارج از لیست اولین بار یک نفر همین طوری رای آورد و آن هم آقای غفوری فرد بود. چرا؟ چون در ورزش بود. بعد یکی-دو اتفاق دیگر هم همین شکلی افتاد، فرض کنید آقای حضرتی، رئیس وقت فدراسیون ووشو مقابل یک سیاسی بسیار معروف در دور دوم از تهران برنده شد یا دیدند که کنار این قهرمانان عکس گرفتند دارای یک وزن می شوند، این باعث شد یواش یواش ما که صفر و صدی هستیم و به قول معروف از این ور بام نه از آن طرف بام می افتیم، از این ور بام افتاده بودیم چون هیچکس دنبال تحویل گرفتن ورزش نبود، بیچاره ورزش دنبالشان رفت آقا بیایید کمک کنید حالا از آن ور بام افتاده ایم، دیگر این ها ورزش را ول نمی کنند، حالا که ورزش برای خودش اسم و رسمی پیدا کرده است این ها ول نمی کنند. مدیریت در دنیا حرفه ای است، من اصلا اینکه این مدیر ورزشی است یا نه، نگاه اینطوری ندارم، به خاطر اینکه خدا خیرش دهد این آقای هاشمی طبا عین یک قهرمان تمرین می کرد.

فائقی خطاب به حسینی: آقای حسینی شما خوشحال باش آن موقع مدیرکل نبودید چون هاشمی طبا رمق تان را می کشید، من را همراه خودش می دواند، در وسط راه من می ایستادم می گفتم آقا من کورنومتر را گرفته ام شما بدوید. والله عین همان ورزشکار قهرمان تمرین می کرد، آنکه احساس مسئولیت می کند یک چیز دیگر است، مقابلش هم رئیس سازمان تربیت بدنی داشتیم که آقای محمود میران آمد دیدم ناراحت است گفتم چرا ناراحتی؟ گفت: ایشان ۴ سالی است که رئیس تربیت بدنی است، اما هنوز نمی داند من کشتی گیر نیستم جودو کار می کنم و ما چنین افرادی هم در راس ورزش داشته ایم. می خواهم عرض کنم که هر جایی کار تخصصی خودش را دارد، ورزش هم تخصص خودش را دارد. یک روزی آن اشخاصی که در دوره دانشگاه شان، دبیرستان شان ورزش کرده بودند و علاقمند به ورزش بودند این ها آمدند به ورزش کمک کردند. انصاف باید داشته باشیم کمک شان هم تاثیرگذار بود.

مطمئنا تفکرات صرفا سیاسی در ورزش انحراف است چون ورزش یک پدیده ای است که باید همه جامعه را داشته باشد، همه جامعه را نمایندگی کند. شورای ورزش همین را نشان می دهد، شورای ورزش می گوید رئیس جمهور و اکثر کابینه دولت در شورا هستند چون می دانند ورزش یک حوزه ای است که شما نمی توانید بگویید ورزش فقط ورزش است چراکه ورزش با جوان سر و کار دارد، با کارگر سروکار دارد، با صنعت سر و کار دارد، در کل همه حوزه ها با ورزش سروکار دارند. ما بایستی حتما تعامل و همکاری آن عزیزان را داشته باشیم. قانونگذار خوشبختانه آن پیش بینی کرده است، اما خدا لعنت آنهایی که آن را تعطیل کردند. این شورا واقعا ورزش را خوب تعریف کرده است. همه می آمدند آنجا می نشستند همه هم درونش بودند از رئیس جمهور گرفته تا نیروهای مسلح، دانشگاه ها، کشاورزی، آموزش و پرورش و…

حسینی: حداقل این بود که جلسه که برگزار می شد هر کسی می گفت من یک کاری کرده ام، در جلسه که می نشست آقای فائقی می آمد، آقای هاشمی طبا می آمد، آقای حسینی می آمد، تو جلسه رئیس جمهور نشسته بود؛ می پرسید تو چه کار کردی، او هم در جواب می گفت من ۲ تا سالن ساختم، ۵ تومان فلان جا برای ورزش کمک کردم.

فائقی: به طور مثال ایشان (سید هادی حسینی) شاهد است چون مجری اش خود او بود، اگر ایشان نمی رفت سراغ پیام و باشگاه پیام مخابرات را به استانتان نمی بردید شما چگونه می توانستی کشتی استانت را حمایت کنی؟ حالا از جانب خدمت بزرگ آقای حسینی چه اتفاقی می افتد؟ آنها رفتند با کورتانیتزه کشتی گیر معروف قرارداد بست، ما شگرد کورتانیتزه را یاد گرفتیم و توانستیم در المپیک او را شکست دهیم.

حسینی: عیسی به مسابقات جهانی تهران آمده بود همین حاجی زاده مقابلش پیروز شده بود، یعنی قطعاتی که از آن درمی آید را کسی حساب نمی کند، آقای فائقی از ورزش به اداره پست رفته بود ما به نسبت آشنای مان با آقای فائقی که در ورزش داشتیم به سراغ شان رفتم گفتم آقا بیا ورزش ما را دریاب. آمد به کشتی و به ورزش ما کمک کرد. از همان باشگاه یک مدال جهانی و یک مدال المپیک بیرون آمد اما کسی رابطه بین من و فائقی را نمی بیند که همین رابطه در آن موفقیت سهیم بود.

یا همان میزبانی سال ۲۰۰۶ که دیدگاه روسیه را نسبت به ما تغییر داد. آنها گفتند می شود به غیر از تهران در شهر دیگر ایران هم مسابقات برگزار کرد.

حسینی : احسنت.

این ها خوب است؟

حسینی: سوء استفاده بد است.

فائقی: از ورزش نباید استفاده ابزاری کرد این بد است استفاده ابزاری از همه چیز بد است.

  استفاده ابزاری از ورزش از همه بدتر است؟

حسینی: ورزش چند تعبیری است، می تواند سیاست درونش باشد، سیاست به معنی سیاست درونش باشد، می تواند صنعت درونش باشد، می تواند جامعه شناسی درونش باشد، می تواند علم پزشکی درونش باشد، می تواند بهزیستی و کمیته امداد درونش باشد و همه حوزه ها درونش باشند تا آن توسعه ای که اول استاد (هاشمی طبا) فرمودند در ورزش اتفاق بیفتد.

  در همه جای دنیا این روش تا حدودی مرسوم است. مثلا در قرعه کشی های بزرگ مانند المپیک و جهانی که برای میزبانی کشورها انجام می شود، شاهدیم که سیاسیون درجه ملل های مختلف به شدت خودشان را درگیر می کنند.

حسینی: چون اقتصادشان از آن سود می برد، کشاورز خوب کشاورزی است که بازی قوی داشته باشد، تفکر داشته باشد.

هاشمی طبا: کره جنوبی هنگامی که المپیک برگزار کرد درست زمانی بود که می خواست صادراتش را افزایش بدهد و بازی های کره باعث رشد صادرات این کشور به طریق عجیبی شد. یعنی اینها آمدند مطرح کردند در دنیا که کره بازی ها را برگزار می کند در فلان جا قهرمان می شود و به عنوان یک کشوری که پیشرفته بود خودش را مطرح می کند. بحث سیاسی بین حکومت ها را ندارم، اما اروپایی ها که ما را یک کشور کویری می دانند، یک عده هم که ما را نمی شناسند.

حسینی: ما را با عراق اشتباه می گیرند.

هاشمی طبا: متاسفانه این طوری است و در این مدت هیچ کوششی برای شناساندن کشور انجام نشده است. من خیلی مهمان خارجی داشته ام؛ آنها زمانی که می آیند ایران یک جور ناباورانه به ما نگاه می کنند و به جاهای مختلف می برمشان می گویند اینجا ایران است؟ !

  ورزش می تواند وسیله خوبی برای شناساندن کشورمان باشد.

حسینی: بله، می تواند.

هاشمی طبا: بله می تواند.

فائقی: آقای هاشمی طبا آن قضیه کره را که گفتید یک اسکو گذاشته باشد و دیدید آن چی بود و بعد از المپیک چقدر آن شهر توسعه یافته شد. اول اسکو می گذارند بگویند ما به لحاظ اقتصادی داریم کارهایی می کنیم و بعد از آن بلافاصله مسابقات ورزشی را برگزار می کنند. آقای هاشمی طبا اگر یادتان باشد اسپانیا هم همین طور بود اول اسکو گذاشتند بعد المپیک را برگزار کردند.

حسینی: یک پیر مردی اولین شهردار جویبار ما بود به اسم آقای اسکندری، این آقا زمانی هم در شرکت توسعه ما هم مشاور شد. من یک روز از آن روزها از شهرداری جویبار سوال کردم و شرایطش را جویا شدم. وی در پاسخ گفت: آقای حسینی من زمانی که شهردار جویبار شده بودم انجمن شهر وقت یک پیکان برایم خریده بود و کت و شلوار زیبا همراه با یک کیف سامسونت به من دادند و گفتند برو وزارت کشور کاری با شهر نداشته باش، داخل این اتاق ها را بگرد و بگو اسکندری هستم شهردار جویبار.

من این کار را کردم و آن روزها همه سوال می کردند که جویبار کجاست؟ من هم می گفتم که در مازندران است و تازه شهر شده و از قائم شهر جدا شده است و به این شکل جویبار را معرفی کردم و همین جویبار که یک زمان می خواست معرفی شود آن طور معرفی می شد. یک زمانی حاجی زاده اش در مسابقات جهانی تهران قهرمان دنیا می شود، یک رضا یزدانی از این شهرستان شکوفا می شود، یک قاسمی از آن قهرمان بین المللی می شود و جویبار از طریق ورزش به راحتی در کشور معرفی می شود. یا مهدی تقوی و بهداد سلیمی از سوادکوه یا رضازاده از اردبیل با ورزش جامعه اش را معرفی می کند، پس این ورزش، به قدر معرفی جامعه اش از تمام حوزه ها سهم می برد، بنابراین تمام این حوزه ها باید به این نسبت که از ورزش سهم می برند به این رشته کمک کنند. کشور ما معرفی می شود. من رفته بودم چند تا مسابقات کشورهای مختلف که در رشته های مختلف برگزار می شد مثلا وقتی از رضازاده حرف می زنید، اگر از حبیبی ببر مازندران حرف می زنید، از بهداد سلیمی، علیرضا دبیر، حمید سوریان هادی ساعی، حرف می زنید می دانند این ورزشکاران از ایران هستند. کافی است آنجا شما بگویید علی دایی می گویند ایران است. به قول آقای هاشمی طبا ممکن است با صنعت ما، ما را نشناسد، با پیکان ما با ماشین های دیگر، یا با فرش ما به خوبی ورزش مان ما را نشناسد.

آقای هاشمی طبا همچنان معتقدید که بحث خصوصی سازی در ورزش کشور به بن بست رسیده است؟

هاشمی طبا: ببینید اصلا خصوصی سازی را بد تعریف کرده ایم و مردم هم فکر می کنند با خصوصی سازی همه چیز حل می شود، بار که به دوش مردم می افتد و آنها می توانند این کار را اداره کنند. منتها در دنیا اول مدیریت خصوصی سازی شده بعد از آن مالکیت خصوصی سازی شده است. ما مدیریت هایمان همه را دولتی کردیم، حتی موسساتی که غیر دولتی هستند را دولتی گرا کردیم، همین سازمان گسترشی که مدیریتش خصوصی بود یعنی باید مانند یک شرکت دولتی عمل می کرد، تبدیل به یک شرکت دولتی صد درصد کردیم. ما باید بدانیم که کار خصوصی سازی یعنی هزینه درآمدش برای مردم است. هزینه و درآمد، نه اینکه برای مردم یک جوری توجیه کنیم حالا که می خواهد خصوصی سازی شود دیگر همه چیز برای مردم فراهم می شود، غلط است، این را ما داریم به صورت غلط مطرح می کنیم. خصوصی یعنی اینکه بهبود مدیریت صورت بگیرد، استقلال مدیریت صورت بگیرد، درآمد و هزینه از طرف مردم صورت بگیرد، مشارکت عمومی از طریق هزینه ها برای آن موسسات فراهم شود. یعنی چی؟ مثلا فرض کنید رئال مادرید، بارسلونا، منچستر یونایتد این ها از دولت که کمک نمی گیرند، پیراهن رونالدو را ۱۰۰ یورو می فروشند، پیراهن مسی را ۱۰۰ یورو می فروشند. از تلویزیون کابلی پول می گیرند، تبلیغات دارند و پول می گیرند، مردم هم می آیند استفاده می کنند. یعنی یک بازی « بُرد بُرد» دارند، اما ما خصوصی سازی یمان اشتباه است، یعنی مثلا فرض کنید یک سالن دست فلان فدراسیون است تیم های ملی آن فدراسیون در حال تمرین در آن سالن هستند آن وقت می گوییم این سالن باید به بخش خصوصی واگذار شود و در نتیجه آن فدراسیون ما سرگردان می شود و بعد یواش یواش می گویند چه کار کنیم؟ برویم به هیئت اجاره دهیم، این اجاره را گران هم نمی توانیم بکنیم، پس کم بگیریم در نتیجه همان اولی می شود، چند وقت پیش در روزنامه خواندم بنده خدایی یک معدن داشتند یک عده ای رفتند آن معدن را آتش زدند و ماشین آلات و همه چیزشان که آنجا بود را به آتش کشیدند، آنجا را هم اجاره ۳۰ ساله کرده بودند که ۳۰ درصد درآمدشان را هم به دولت بدهند، یعنی بخش خصوصی خیلی جاها ایمن نیست چه برسد بیاید در ورزش ما کار بکند. بعد هم من مخالف این هستم که اماکن دولتی خصوصی شوند، من می گویم باید امکان دهیم بخش خصوصی باشگاه بسازد. امکانات را زیاد کنیم نه اینکه به اسم خصوصی سازی قضیه را قفل کنیم. بگویم آقا این امکانات، بیایید باشگاه بسازید، نیرو بگیرید، آموزش بدهید، در آلمان ۵۰ درصد هزینه ساخت باشگاه را دولت بلاعوض می دهد و موقعی که به بهره برداری می رسد ۳۰ درصد هزینه های مدیریتی را هم دوباره دولت کمک می کند. یعنی برآورد می کند اینجا هزینه اش چقدر است مثلا سالی ۱۰۰ میلیون تومان، می گوید ۳۰ میلیون را من به تو می دهم بقیه اش را از مردم بگیرید. آلمان اصلا وزارت ورزش ندارد، کار دست وزارت کشور است. از طریق شهرداری ها به ورزش کمک می کند. ۸۰ هزار باشگاه دارند، تمامی آنها برای بخشی خصوصی است، تمامی آنها فعالیت می کنند، بایرن مونیخ نشان هم می آید قهرمان اروپا می شود. تیم ملی آلمان هم می آید قهرمان جهان می شود. در ۲۰ رشته ورزشی هم می توانند در سطح بالای دنیا فعالیت کنند، یعنی تعریف شان از خصوصی سازی درست است، ایجاد امکانات توسط مردم. نه اینکه ما بیایم لزوما استادیوم آزادی را اجاره دهیم، این کار اشتباه است. آن هم که اجاره کرده می خواهد پول در بیاورد، سود هم ببرد. هیچ مکانیزمی هم ندارد و حمایت حقوقی هم نمی شود.

فائقی: در هیچ جای دنیا هم همچنین ورزشگاهی « ورزشگاه آزادی» در اختیار بخش خصوصی نیست.

هاشمی طبا: اگر قانون درست و حسابی داشته باشیم و بخش خصوصی حمایت شده باشد پیراهن علی کریمی را می توانند ۲۰ هزار تومان بفروشند، شما بروید در منیریه یکی ۴ هزار تومان همه تولیدی های پیراهن های علی کریمی، فرهاد مجیدی و… می فروشند. حتی پیراهن مسی و رونالدو را هم تولید می کنند در کوچه ما بچه ها بازی می کنند یکی پیراهن مسی بر تن دارد. آن یکی پیراهن رونالدو را پوشیده است. با همان قیمت های ۴،۳ هزار تومانی خریداری کرده اند و می پوشند. یعنی حمایت واقعی از بخش خصوصی نمی شود.

یعنی تعریف از بخش خصوصی باید تغییر کند؟

هاشمی طبا: بله، یعنی از بخش خصوصی حمایت شود، بعد هم مقررات و قوانین طوری شود که انگیزه ورود داشته باشند، وگرنه اینطوری می شود در مملکت ما یکی می رود به سمت بساز و بفروشی، زمین می خرد و بورس بازی می کند کلی پولدار می شود. من به آقای فائقی گفتم در این ۴ ساله که در بخش خصوصی به عنوان مشاور کار می کنیم یک ریال درنیاوردیم، اما خانم بنده یک پولی از ارث پدری اش به او رسیده بود و رفتیم یک آپارتمان خریدیم قیمتش دو و نیم برابر شده است، می گویم کار پول در نمی آورد بلکه رانت پول درمی آورد.

  مجلس بودجه ورزش را کاهش داده است مدیران باشگاه معتقدند با این کاهش بودجه ورزش کشور زمین می خورد، آقای حسینی نظر شما به عنوان عضو فراکسیون ورزش مجلس شورای اسلامی چیست؟

حسینی: ما نباید کاری کنیم که یا عقب عقب بیفتیم یا جلو جلو بیفتیم، در نظام ما یک تعریف جامعی در اقتصاد از تعادل وجود دارد، آن تعریف این است، سهم را در اقتصاد معلوم کرده است. سهم دولت چقدر است، سهم بخش خصوصی چقدر است، سهم بخش تعاون چقدر است، ما کار دیگری نکنیم اول صحبت برنامه کرده بودیم، گفتیم اگر یک خط مشی، یک چراغ راه، یک ریل جلوی پایمان گذاشته شده است بر اساس آن عمل کنیم. قانون اساسی داریم بر اساس آن عمل کنیم، چشم انداز داریم بر اساس آن عمل کنیم، برنامه ۵ ساله داریم بر اساس آن عمل کنیم، اگر آن را جلوی چشمانمان بگذاریم ۳ بخش تقسیم شده است. یکی دولتی، یکی هم عمومی غیر دولتی، یکی هم بخش تعاون یا بخش خصوصی، هر وقت این ۳ تا در کنار هم منصفانه قرار گرفتند. مطمئن باشید مدیریت کشور ما می شود مدیریت در یک مسیر و به نظر من در یک فرآیند مطلوب و فاصله زمانی مناسب ما به آنچه که می خواهیم می رسیم. من در خصوص باشگاه های ترکیه ای مطالعه کردم، دولت ترکیه برای اینکه باشگاه هایش را راه اندازی کند به آنها وام و زمین داد تا بروند ورزشگاه بسازند، اول سودشان را به آنها بخشید، وقتی دیدند کمی راه افتادند نصف اصل پولشان را به آنها بخشیده است بعد هم به آنها کمک هم کرده است. ترکیه ای که با ما تقریبا همسان بوده تیم هایشان می آمدند اینجا می باختند و می رفتند، الان دیگر فنر باغچه، گالاتاسرای، بشیکتاش و تیم ملی شان با تیم های اروپا بازی می کند و راحت هم بازی می کند و از پیش باخته هم نیست. وقتی می روید سالن های ورزشی شان را نگاه می کنید، ورزشگاه هایی که بزرگ است و مردم نمی توانند دولت می سازد آنچه که در توان مردم است مردم می سازند، آنچه را که بخش خصوصی به تنهایی یا تعاونی ها می توانند بسازند آنها ورود می کنند ما هم می توانیم این کار را در کشورمان بکنیم اما نکردیم.

متوسط سرانه ورزش دنیا ۲.۵ متر است، ما متوسط مان نیم متر است، یعنی تقریبا ۰.۶ است. قرار بود به یک متر برسد.

هاشمی طبا: البته لایی هم درونش دارد.

حسینی: بله، لایی هم دارد. لایی اش هم مثلا اینکه در تمام دنیا فقط گوشت را حساب می کنند، ولی ما استخوان، سکو و دیگر مسایل جانبی را هم حساب می کنیم، در ساخت اماکن ورزشی سرویس بهداشتی یا زمین های پرت را هم جزو سرانه ورزشی حساب می شود.

هاشمی طبا: ورزشگاه آزادی را ما می گوییم ۳۵۰ هکتار است.

حسینی: احسنت، اینطوری حساب می کنیم تازه به نیم متر رسیده ایم، من یک وقتی با آقای مهندس علی آبادی داشتیم مسیر آمل به سمت فریدونکنار را می رفتیم خطاب به من گفت: شما گفتید سرانه ورزش شما زیر ۱۹ سانتیمتر است! چرا این حرف را می زنید؟ گفتم؛ واقعیت ۱۹ سانتیمتر است، گفت نه متوسط کشور فلان است، همین طور که داشتیم می رفتیم من به راننده اش گفتم بزن کنار، زد کنار، من گفتم این زمین فوتبال است؟ گفت کدام؟ یک جای پر از آب بود که فقط نیم متر بالای تیر دروازه های آن معلوم بود. گفتم این زمین فوتبال ما است، گفت از کجا می گویی این زمین در آمار ما نیست، دفترچه آمار همراهم بود، ورق زدم گفتم این روستای فلان است این زمین فوتبالش است شما این را ۲۰ هزار متر به پای من حساب کردی، حالا این سرانه است یا نه؟ گفت الان فصل بازی بچه ها است این زمین که پر از آب است؟ گفتم، بله، اینکه هر جا ۲ تا تیر دروازه کاشتیم نمی شود بهش گفت سران ورزش.

دولت بخواهد سرانه ورزش حساب کند اینطوری حساب می کند، ما تلفیقی از دولت، تعاونی ها و بخش خصوصی داشته باشیم. مثال آقای هاشمی طبا فدراسیون های ورزشی است. فدراسیون ها نهادی عمومی غیردولتی هستند ولی واقعا نهادهای عمومی غیردولتی هستند؟ یا دولتی محسوب می شوند؟ ، همه آنها دولتی هستند، نه دولتی هستند، نه نهاد عمومی غیردولتی، نه خصوصی، چی هستند؟ به خاطر اینکه هیچی نیستند روی هوا هستند و به خاطر اینکه هیچی نیستند ورزش ما نتیجه نمی دهد.

ببخشید من در جمع ۲ تن از بزرگان ورزش صحبت می کنم ولی راجع به آنچه که دیده ام، می گویم اگر هر چیزی جای خودش باشد و افراط و تفریط در مسایل نداشته باشیم به نظر من کشور ما هم ظرفیت خوبی دارد یعنی پتانسیل ها و ظرفیت های منابع انسانی، منابع خدادادی، آموزشی و مدیریتی در کل همه چیز درونش است اما متاسفانه هر چیز جای خودش نیست.

آقای مهندس فائقی در مصاحبه ای اعلام کردید مجامع جهانی تلاش می کنند دخالت دولت در ورزش را بکاهند آیا این موضوع یکی از راهکارها برای خصوصی شدن ورزش است؟

فائقی: به نظر من اینها از هم جدا است، ورزش بیچاره خصوصی بود ما دست از سرش برداریم، من نگاهم برعکس است، باشگاه هایی مانند پرسپولیس، شاهین، تهرانجوان، ایرانجوان و… اینها کجا دولتی بودند؟

ما یک دفعه رفتیم همه اینها را به دست گرفتیم، ناتوان شدیم حالا می خواهیم برگردانیم، وگرنه اینها از اول برای بخش خصوصی بوده است، اصلا ورزش از آن امجدیه که وقفی به وجود آمد تا تمام آن اماکن بزرگ و کوچک خصوص بوده است، حالا می خواستیم بازی های آسیایی برگزار کنیم رفتیم ورزشگاه بزرگ ساختیم، سابقه اش را نگاه کنید تمامشان خصوصی بوده است.

حسینی: نه زورمان می رسد آنها را نگه داریم نه زورمان می رسد برگردانیم.

فائقی: اصلا ورزش در گذشته باری را روی دوش دولت نداشت. منهای آن قهرمانی هایی که بحث اش جدا است، همین الان مجموعه اریکه ایرانیان، حالا به نظر من اکثریت مردم به امکانات دیگرش توجه می کنند این کم جایی نبود، الان یک عزیز ورزشکاری آمده موافقت سوری گرفت، برادرش هم کمک کرده است از آن اعتباراتی هم که ورزش در اختیارش گذاشته است، الان یک مجتمع آبرومندی شده که استخر و سایر امکانات ورزشی را دارد، مرکز تجاری تفریحی هم دارد، پس اگر ما یک زمینه ای فراهم کنیم یک حمایت های خیلی بزرگ هم نباشد، حمایت های حداقلی هم از آنها داشته باشیم، الان توانایی اش وجود دارد بخش خصوصی وارد شود و فعالیت کند. الان چند سالی هم هست خوشبختانه خود ما هم داریم می بینیم به هر صورت یک عده هستند پیدا شدند حالا یک پول هایی را دارند در ورزش هزینه می کنند امسال اگر توجه کنید ملوان با حضور مالک خصوصی کمتر نسبت به سال های گذشته با مشکل روبرو شد. حالا یکی آمده از جیب خودش هزینه می کند اما یک دفعه به او بگوییم چون تیم دست تو است سرباز قهرمان به تو نمی دهیم او نابود خواهد شد، پس باید آن حمایت ها را ادامه دهیم. الان هم یک رویکرد خوبی است.

متاسفانه یک مطلبی وجود دارد یک؛ اقتصاد ما آنقدر حجم اش کوچک است که با این تبلیغات اینها نمی شود امیدوار بود. دوم؛ از این حق کوچک هم تلویزیون ملی بیشترش را برمی دارد و به اینها نمی رسد. سوم؛ خانوار در سبد خانواده برای ورزش هزینه نمی کند این هم یک مسئله است به قول کندی که می گفت نگویید آقای رئیس جمهور تو می خواهی چه کار کنی؟ من می خواهم ببینم شما می خواهید برای رئیس جمهور چه کار کنید؟ خانوار ما در این سبد خانوار یک مبلغی را برای ورزش کنار بگذارد.

حسینی: آقای مهندس پولی دارند که کنار بگذارند؟

فائقی: پس این ثروت هایی که این کلاس های تقویتی کنکوری به وجود آورده از کجا آمده است، همین مردم دارند پرداخت می کنند، همین اندازه که مردم عزیز ما می برند برای کنکور فرزندانشان هزینه می کنند برای جسم فرزندانشان هم هزینه کنند تا حداقل راه رفتنش درست باشد.

این را هم ما باید به لحاظ فرهنگی در جامعه مان اشاعه بدهیم، درست جامعه مان اقتصادش ایده آل نیست، من هم قبول دارم اقتصاد خانواده هم کوچک است، ولی در همین اقتصاد کوچک دیده اید هزینه های جانبی انجام می شود همین موسسات کنکوری ثروتمندترین همه هستند. در ورزش هم باید شرایط را مهیا کنیم تا خانواده ها به سمت ورزش کشیده شوند، ما الان کلی زمین ورزشی داریم اما نمی شود آنها را تملک کرد. الان در تهران چقدر بیمارستان خصوصی ساخته می شود. در همین محله خودمان ۱۲ تا بیمارستان در این سال ها در یک منطقه ساخته شده است. چرا؟ به خاطر اینکه آن بیمارستان به یک مرکز درآمدی وصل است، در دنیا منبع ورزش به این درآمد بیمارستان وصل است. علاوه بر همه این حمایت ها الان شما چقدر مبلغ بیمه تامین اجتماعی پرداخت می کنی؟ ماهی ۴۶ هزار تومان جلو جلو می دهید، اولا در تامین اجتماعی در دنیا ورزش هم جزو مقوله های تامین اجتماعی است، این ۶۰ هزار تا یا ۱۰۰ هزار تا باشگاه اگر فعال است به خاطر اینکه وقتی من دفترچه بیمه تامین اجتماعی دارم به آن باشگاه که می روم مانند مراجعه بیمارستان و داروخانه پول نمی دهم، خارجی ها می گویند رفتن به باشگاه با بیمه اساسی تر از مراجعه به بیمارستان و داروخانه است، این پیشگیری و آن درمان است. با ورزش پیشگیری می شود و در نهایت هزینه های درمانی ات پایین می آیید.

حسینی: با سهم اش اینجا سرمایه گذاری می کند و هزینه هایش را پایین می آورد.

ف ائقی: اینکه می بینید در کشورهای پیشرفته دنیا تمام کارخانه ها برای سرمایه گذاری در ورزش اقبال کرده و ورود می کنند به خاطر این است که دولتشان گفته تو می خواهی این میزان پول بیمه دهی من امکان ایجاد می کنم برو این را برای ورزشگاه هزینه کن آن درآمد را اجازه داده، این ها بردند، الان هم یک بازاری وجود دارد، آن بازار هم همان دفترچه ها است، ورزشکاران آن دفترچه ها را به ورزشگاه ها می برند و ورزش می کنند، دولت همینطوری مفت حمایت شان نمی کند و می گوید از این طریق حمایت می کنم. ما اینها را در مسیر خودش نینداختیم، در مسیر خودش بیندازیم می بینم چقدر ورزشگاه ساخت می شود و هزینه می کنند. الان سالن های بیلیارد را نگاه کنید اینها درآمد دارند.

یک دفعه که ما مجوز راه اندازی بیلیارد دادیم یک دفعه ۲ هزار تا سالن به وجود آمد، پس اگر حجم اقتصاد طوری باشد جواب بدهد سرمایه گذاری هم می شود. خدا می داند چلوکبابی را تعطیل کرد تبدیل به بیلیارد کرد. یک جاهایی ما هنوز مشکل داریم که با کمک های دولت و با قانون آن را حل کنیم. قانون ما هنوز آماتور است، ان شاءالله این را آقای حسینی در مجلس پیگیری کند، برای ورزش حرفه ای قانون حرفه ای نداریم، قانون ساماندهی باشگاه های حرفه ای نداریم، بزرگترین مشکل ما الان همین است، الان شما خصوصی سازی در ورزش را می گویید اما قانونش را نمی گویید.

اصلا قانون، باشگاه داری دارید که به بخش خصوصی بگویید باشگاه بسازد؟ اول باید یک محیط قانونی آماده کنیم بعد ان شاءالله آن کسی که می آید سرمایه اش امنیت داشته باشد. که در شرایط فعلی ندارد.

حسینی: می سازیم، یکی دیگر می آید شخم می زند.

  به عنوان بحث آخر آقای هاشمی طبا می خواهیم آن تجربه چند ساله تان در راس ورزش کشور را به رئیس جمهور بعدی که می خواهد انتخاب شود انتقال دهید؟

هاشمی طبا: ما معتقد به این هستیم که زکات علم اگر داشته باشیم آموختن است. ما را الان هرجا دعوت کنند و بخواهند سخنرانی کنیم، مصاحبه باشد یا کلاس درس باشد، می رویم انجام می دهیم، چشم داشتی هم به هیچ وجه نداریم.

فارس: پیشنهاد ما به برخی از کاندیداهایی ریاست جمهوری این است که از تجربه مدیران قبلی ورزشی برای پیشبرد اهداف ورزشی استفاده کنند؟ شما چه پیشنهاداتی دارید؟

هاشمی طبا: من الان ۱۲ سال است از سازمان تربیت بدنی بیرون آمده ام یک دفعه هیچکس از ما سوال نکرده است هیچکدام از روسای سازمان تربیت بدنی بعد از من یک زنگ نزدند بیا ما یک سوال از تو داریم. من چه کار باید بکنم؟

فائقی: فقط یک بار حمید قاسمی مدیر سابق روابط عمومی سازمان تربیت بدنی گفت می خواهیم از شما برای یک نشستی دعوت کنیم که دعوت نکردند.

هاشمی طبا: اگر بخواهند ما دریغ نداریم، دوست داشته باشند ما در خدمت هستیم، به طرق غیر مستقیم حرف هایمان را زده ایم، در روزنامه، مقاله، کلاس درس بوده مسایل را گفته ایم اما دوست نداشتند چه کار کنیم؟

خودتان وقتی رئیس سازمان تربیت بدنی بودید از تجربه روسای قبل از خودتان استفاده می کردید؟

هاشمی طبا: بله، دعوتشان می کردیم، می آمدند با بعضی هایشان رابطه مان بسیار خوب بود مثل آقای داوود شمسی، مثل آقای درگاهی و بعضی های دیگر که کمتر می آمدند.

فائقی: آقا مهندس هاشمی طبا، ببخشید، شما هنگامی که شما رئیس سازمان تربیت بدنی شدید معاونین آقای درگاهی را آوردید، همه معاونین آقای دکتر غفوری فرد را نگه داشتید، یعنی آنهایی که در آن چند سال ورزش استخوان خرد کرده بودند، حفظ کردید، تقریبا کادر را به هم نزدید. به ناچار و بنا به اتفاقاتی که پیش آمده بود در یکی دو مورد تغییراتی در فدراسیون ها ایجاد شد، یعنی آقای هاشمی طبا سعی کردند از همان مجموعه قبلی استفاده کنند.

هاشمی طبا: من با کسی مشکلی نداشتم.

  آقای هاشمی طبا یک جاهایی مدیران فعلی ورزش باید از شما استفاده کنند ولی یک جاهایی هم خودتان برای اینکه دلتان برای ورزش می سوزد باید ورود کنید و راهکار دهید.

فائقی: آقای هاشمی طبا نظرش را اعلام می کند و همین چند روز قبل هم این اتفاق افتاد و آقای هاشمی طبا مقاله ای را پیرامون ورزش را نوشته اند و در روزنامه شرق چاپ شد.

هاشمی طبا: من خیلی هم مصاحبه کردم و هم حرف زده ام ولی کسی گوش نمی کند دوست دارند کار خودشان را بکنند، راجع به فدراسیون ها دائما صحبت کردیم. دائما گفتیم.

فائقی: اینکه شما می گویید، اتفاقا شما به آنها بگویید کاندیداها به ستادهایش بگویند یک اس ام اس بزنند آقا نظری دارید بگویید. برای ما فرقی نمی کند هر ستادی هم بخواهد جواب می دهیم.

  یعنی از این موضوع استقبال می کنید؟

فائقی: بله، چرا نکنیم.

شما دوست دارید رئیس جمهور جدید که می آید آن طرح شورای عالی ورزش را پیگیری کند و روی آن کار شود؟

فائقی: اصلا آن طرح قانون است. کسی نمی تواند قانون را تعطیل کند.

هاشمی طبا: اصلا قانون هم منحل نشده است.

فائقی: اگر کسی در قوه مجریه قانون را تعطیل کند خلاف قانون عمل کرده است.

هاشمی طبا: با تشکیل وزارت ورزش و جوانان قانون تعطیل نشده است و سر جایش است.

  منظورتان این است قانون را بایکوت کرده اند؟

هاشمی طبا: اصلا آن را نخوانده اند.

فائقی : آقای مهندس هاشمی طبا قانون ورزش ۲ سال است تصویب شده است. پس ۶ سال قبلی چه می شود؟ یعنی در تمام ۸ سال گذشته شورای ورزش تشکیل نشده است.

هاشمی طباء: نه نشده است.

فائقی: پس به خاطر قانون ورزش نیست به خاطر این است که اعتقادی به آن نیست.