علیرضا نیکبخت ید طولایی در شهرآورد دارد. او با پیراهن قرمز و آبی در این بازی هیجان‌انگیز به میدان رفت و کلی خاطره از خود به جای گذاشت. نیکبخت به پرسپولیس گل نزد ولی با پیراهن این تیم دروازه استقلال را باز کرد. او با 19 بازی دومین رکورددار بازی در شهرآورد به حساب می‌‌آید و اگر یک بازی دیگر می‌کرد، رکورد پروین را می‌شکست.

*علی‌آقا پیش‌بینی شما از بازی فردا چیست؟ استقلال یا پرسپولیس‌؛ کدام می‌برند؟

به نظر من بازی فردا بازی خیلی قشنگی می‌شود. استقلال به روزهای خوبش برگشته و پرسپولیس هم فوق‌‌العاده است. به نظر من چون استقلال در اوج است، شانس بیشتری برای بردن شهرآورد دارد.

*نزدیک به 18 هزار صندلی خالی در ورزشگاه خواهیم داشت. این مسئله از جذابیت بازی کم نمی‌کند؟

دقیقاً اثرگذار است. به نظر من هرچه تماشاگر بیشتر باشد، هیاهو در زمین هم بیشتر می‌شود و بازیکنان انگیزه بیشتری می‌گیرند.

*برنامه 90 را دیدید؟

یک مقدارش را. چطور؟

*مهدی هاشمی‌نسب در این برنامه حرف‌هایی زد. یک‌جورهایی زندگی‌‌تان شبیه به هم است.

آقای‌مهدی که بزرگتر ماست و اصلاً خودم را با ایشان مقایسه نمی‌کنم. ولی به قول شما خب یک‌جورهایی در تاریخ نقل و انتقالات، رفتن ما شبیه بود. هر دو به تیم رقیب رفتیم. ولی زمانی که هاشمی‌نسب به استقلال رفت با زمانی که من به پرسپولیس رفتم فرق داشت. آقامهدی شرایطش بدتر از من بود. او در شهرآورد گل زده بود و بعدهم در اولین شهرآورد به پرسپولیس گل زد اما تقریباً زندگی من و آقامهدی شبیه به هم است ولی او واقعاً فوتبالیست خوبی بود و بزرگ ماست.

*اولین بازی که در شهرآورد به میدان رفتی، یادت هست؟

بله، سال 1378 بود و فینال جام حذفی. مهدی هاشمی‌نسب در آن بازی یک پنالتی زد. با گل سهراب بختیاری‌‌زاده مساوی کردیم ولی دقیقه 85 پیروانی گل زد و باختیم. شرایط اولین بازی یک مقدار سخت بود ولی چون من این شرایط را درک کردم زیاد اذیت نشدم. البته همان‌طور که می‌دانید نصف ورزشگاه علیه شما شعار می‌دهند و توهین می‌کنند!

*بهترین خاطره‌ای که از شهرآورد داری، مربوط به کدام مسابقه است؟

شهرآورد که همه‌‌اش خاطره است ولی بهترین و جذاب‌ترین خاطره من از شهرآورد 2 بر یک است.

*اولین شهرآورد امیر قلعه‌نویی؟

بله همان بود که 2 بر یک بردیم. علی سامره و فکری برای ما گل زدند و عیسی ترائوره برای آنها. در همان بازی دنده‌ام شکست. حامد کاویانپور زیر من را خالی کرد. البته از قصد نبود. پژمان هم آمد کمکم کند که من را بالا کشید و همان جا دنده‌ام آسیب دید.

*قبلاً جو شهرآورد خاص‌تر بود ولی شما با قرمزها خیلی رفیق بودید. درست است؟

من با همه بازیکنان پرسپولیس رفیق بودم ولی موقعی که به تونل ورزشگاه می‌رسیدیم، خبری از این رفاقت‌ها نبود. من اسم تونل ورودی به زمین را گذاشته بودم تونل وحشت. خیلی جای خطرناکی بود. من جوان بودم و بازیکنان پرسپولیس تهدیدم می‌کردند.

*چه کسانی؟

افشین پیروانی، بهروز رهبری‌فرد، مهدی هاشمی‌نسب و بقیه. واقعاً اذیت می‌کردند.

*می‌گویند در زمین بهروز رهبری‌فرد و هاشمی‌نسب خطری بودند.

خیلی اذیت می‌کردند. قشنگ یادم هست. یک بار زیر پای آقامهدی تکل زدم. طوری نگاهم کرد که یواشکی از بغل دستش فرار کردم. واقعاً وحشتناک بودند.