مهدی طارمی از خطی عبور کرده که بازگشت از آن غیرممکن است. خطی فراتر از مرز شهرت. به خاطر ماجراهایی که خواسته یا ناخواسته، درون یا بیرون زمین برایش اتفاق افتاده چهره‌ای جنجالی و انگشت‌نماست. رفتارش، بازی‌اش یا کلامش زیر ذره‌بین است و به شدت قضاوت می‌شود.
طارمی بعید است کسی را بی‌تفاوت بگذارد. نظرات درباره او معمولا خیلی مثبت است یا به شدت منفی؛ یکی از دوگانه‌های جذاب فوتبال ایران. در یکی دو سال گذشته ماجرا کم نداشته. بابت رفتن به ترکیه، نقشی که در محرومیت پرسپولیس داشت و بالاخره با انتقال به قطر بخش زیادی از محبوبیتش را از دست داد.
اتفاقات بیرون زمین هم کم نبوده. این حاشیه‌ها چنان گرد و غباری به پا کرده که اجازه نمی‌دهد تصویر شفافی از او داشته باشیم. ولی اگر بخواهیم اینها را مبنای قضاوت‌ قرار ندهیم و کنار بگذاریم، آنچه باقی می‌ماند یک بازیکن درجه یک است. مهاجمی که مشابهش را همیشه و هر سال نمی‌بینیم. دوشنبه شب یک بار دیگر این تصویر را دیدیم، وقتی با پیراهن غرافه مقابل تراکتورسازی یک سر و گردن بالاتر از بقیه بازیکنان درون زمین بود و یک تنه نتیجه بازی را رقم زد.
مهم‌ترین ویژگی طارمی همین است. بازیکنانی که می‌توانند سرنوشت بازی را تغییر دهند (decisive)، ارزش مضاعفی دارند. در بازار نقل و انتقالات برای چنین بازیکنانی که اکثرا مهاجمند ارقام بالاتری می‌پردازند. آخرین نمونه آنها آلکسیس سانچس است که منچستریونایتد حاضر شد رکورد دستمزدش را بشکند تا او را از چنگ رقیب همشهری خارج کند. وقتی تاکتیک‌ها به بن‌بست می‌رسد، چنین بازیکنی می‌تواند سرمربی را سربلند کند.
البته طارمی بازیکن بی‌عیب و نقصی نیست. مهم‌ترین ایراد شاید ضربات آخرش باشد و به همین خاطر معمولا فرصت‌های آسانی را از دست می‌دهد. همان چیزی که هواداران پرسپولیس را هم عصبی می‌کرد. بدترین ضربه او در این بازی وقتی بود که پشت پنالتی ایستاد و فرصت هت‌تریک را از دست داد. البته آمار گلزنی او در استاندارد فوتبال ایران و آسیا خیلی خوب است (با ۱۶ و ۱۸ گل دو فصل متوالی آقای گل لیگ برتر شد)، ولی با تمرین بیشتر روی ضربات آخر می‌تواند آمار گلزنی‌اش را از این هم بالاتر ببرد.
مشکل دیگر طارمی نوسان اوست. این نوسان گاهی آنقدر شدید است که در جریان ۹۰ دقیقه هم مشهود است. از هیچ مهاجمی نمی‌توان انتظار داشت که تمام فرصت‌ها را گل کند و اشتباهی نداشته باشد، ولی در بازی طارمی گاهی یک بی‌تفاوتی دیده می‌شود. او پس از انتقال به قطر با مهاجمان مشهور لیگ‌های حاشیه خلیج فارس مقایسه خواهد شد و ظرفیت این را دارد که بالاتر از آنها بایستد، اگر بتواند تمرکز و بی‌رحمی مهاجمان بزرگ را به ۹۰ دقیقه بازی‌اش تعمیم دهد.
قضاوت درباره طارمی پیش از این تحت تاثیر فضای پرسپولیس بود. آنها که کیفیت طارمی را زیر سوال می‌بردند، استدلال می‌کردند که او آمار گلزنی‌اش را مدیون محسن مسلمان و به طور کلی هافبک‌های پرسپولیس است. تاکید داشتند که تیم برانکو آنقدر موقعیت می‌سازد که هر مهاجمی می‌تواند به چنین آماری برسد. ۷ گل طارمی در لیگ قهرمانان فصل گذشته نشان داد که او تنها مرد بازی‌های آسان نیست. حتی می‌توان گفت که در بازی‌های سخت بیشتر خودش را نشان می‌دهد.
در تیم کی‌روش هم طارمی قابلیت‌هایش را ثابت کرد. شدت و فشردگی بازی‌های ملی با لیگ برتر قابل مقایسه نیست، ولی در مرحله مقدماتی جام جهانی طارمی توان گلزنی‌اش را نشان داد. دو گل مقابل قطر و چین سه امتیازی بود و گل تقریبا انفرادی‌اش (solo goal) مقابل ازبکستان که با حرکتی از میانه زمین و همکاری با آزمون زده شد را تنها از مهاجمان بزرگ دیده‌ایم.
زمان زیادی از انتقال طارمی به غرافه نمی‌گذرد، ولی در همین زمان کم توانسته خودش را با شرایط جدید هماهنگ کند و مهم‌ترین مهره تیم باشد. حضور پاسور کارکشته‌ای مثل اسنایدر به طارمی کمک می‌کند توانایی‌اش بیش از قبل آشکار شود. آنها مقابل تراکتور نزدیک هم بازی می‌کردند و بیشتر حملات تیم روی مثلث‌هایی بود که اضلاعش را این دو و یکی از گوش‌های کناری تیم می‌ساختند.
طارمی در زوج‌سازی باهوش است (در پرسپولیس با علیپور، در تیم ملی با آزمون و در غرافه با اسنایدر)، در حذف یار مستقیم تبحر دارد، سرزن قهاری است و همیشه در بهترین موقعیت جایگیری می‌کند. انتقال به لیگ ستارگان قطر و بازی در جام جهانی می‌تواند فرصتی برای درخشش بیشتر و اوج‌گیری‌اش باشد. او در ۲۵ سالگی می‌تواند باز هم پیشرفت کند و تضادها و مخالفت‌ها درباره فوتبال یا رفتارش را به راحتی از بین ببرد. طارمی اگر از اشتباهات درس بگیرد و از فرصت‌هایی که دارد استفاده کند، منتقدان خیلی زود به صف تمجیدکنندگانش اضافه می‌شوند.