منتقدان هرچه می‌خواهند درباره کی‌روش بگویند‌؛ آنها مجازند در این‌باره سکوت اختیار نکنند. کما اینکه در 7 سال گذشته جر و بحث‌ها با کی‌روش کم نبوده و همیشه منتقدان او را خجالت داده‌اند.

از عادات نقدهای ثابت منتقدان تیم ملی اما این است که کی‌روش اختیار تام دارد و همه‌کاره تیم ملی است. دوم اینکه او مدام به سفرهای خارجی می‌رود و در ایران نیست.

1- به بخش اول پاسخ می‌دهیم‌؛ توقع کی‌روش پیرامون اختیار تام همان انتظاری است که سرمربی یک تیم در لیگ آزادگان دارد. اختیار تام را که همه می‌خواهند‌؛ چه طرف علی لطیفی و نادر دست‌نشان باشد، چه کی‌روش در تیم ملی ایران!

اینکه مدیران فدراسیون فوتبال در مواجهه با کی‌روش، کرنش یا او را مدیریت می‌کنند هم ربطی به سرمربی تیم ملی ندارد‌؛ او در محدوده اختیاراتش گام برمی‌دارد و اگر گاهی وقت‌ها لایی می‌کشد، دیگران باید کارلوس را مهار کنند.

آوانس دادن مدیران به کی‌روش و ایجاد فضا برای او مقصرش چه کسی است؟ کی‌روش یا دیگران؟

2- درباره سفرهای خارجی هم بی‌تعارف ایرادهایی به کی‌روش وارد است. سرمربی تیم ملی اصراری ویژه برای حضور بازیکنان در تمرینات ریکاوری داشت.

کی‌روش از باشگاه‌ها خواست تا بازیکنان داخلی در مرکز PEC حاضر شوند و زیر نظر او تمرین کنند اما خود آقای کی‌روش در این دو، سه روز اخیر کجا بود؟

مردی که اصرار می‌کرد بازیکنان باید در اختیارش باشند، خودش کار را رها کرده و رفته‌؛ نهایت کاری که کی‌روش انجام داد، یک پست ساده در فیسبوک برای تمرین ملی‌پوشان بود!

اینجا را باید به منتقدان کی‌روش حق داد‌؛ مغازه‌داری که بالای سر کارش نباشد، مغازه‌دار نمی‌شود آقای کی‌روش! مدیر کارخانه‌ای که به کارگرانش سرکشی نکند «مدیر بشو» نیست.

این چند روز شما کجا بودید؟ هرجا بودید، مهم‌تر از حضور شما در مرکز PEC نبود.

متأسفانه غیبت خوردید آقای کی‌روش، آن هم غیبت غیرموجه!