به گزارش پارس ، در هفته ای که به یکباره علی کریمی از فوتبال خداحافظی کرد، سر الکس فرکوسن هم اعلام بازنشستگی کرد، خداحافظی هایی که به یکباره طرفداران پرسپولیس و منچستر را بهت زده کرد، شاید بارزترین تفاوت این دو اتفاق در احساسی بودن نوع ایرانی ان است، در حالی که در هفته های گذشته علی کریمی در فکر جام جهانی ۲۰۱۴ برزیل بود و ازپیشنهاد دوستانش برای ادامه فوتبال حرفه ای حداقل تا دو فصل دیگر خبر داده بود، بعد از شکست مقابل سپاهان در فینال جام حذفی در ۱۵ اردیبهشت با چشمانی گریان گفت: من و مهدی برای همیشه از فوتبال خداحافظی می کنیم تا دایه های مهربان تر از مادر به پرسپولیس بیایند.

اما این دایه های مهربان تر از مادر چه کسانی هستند؟ یا اینکه همه مسائل چیست؟

پرده اول-فوتبال ایران روزهای خوبی را سپری نمی کند، شانس رسیدن تیم ملی به جام جهانی بیش از هر زمان دیگری به اما و اگر کشیده شده است و شاید در قرون اینده، فوتبال ایران بتواند به المپیک راه پیدا کند.

از زمان حرفه ای شدن لیگ برتر یا بهتر بگوییم از زمان تبدیل شدن زمین فوتبال به جولانگاه سیاسیون نزول فوتبال ایران شروع شد، به طوری که انتظار مردم برای پیروزی تیم ملی مقابل پرتغال در جام جهانی ۲۰۰۶ در سال ۲۰۱۲ به تساوی برابر لبنان تبدیل شد.

دایه های مهربان تر از مادر و مسائل چیزی جز حضور غیرفوتبالی ها و سردارها در فوتبال نیست به طوری که تجربه ی دهه اخیر ان را ثابت کرده است. در این سال ها از دستور مستقیم رئیس جمهور به علی ابادی برای درست کردن فوتبال گرفته تا دخالت نمایندگان مجلس و از بین بردن ریشه های تیم های قدیمی همچون پاس و پیکان و… همه و همه نه تنها باری از پرطرفدارترین ورزش کشور برنداشته بلکه هر روز به تنزل و افت ان شتاب بیشتری بخشیده است.

پرده دوم-علی کریمی بازیکنی که بلاژویچ ان را در استانداردهای جهانی می بیند و حتی در حالی که یک نیم فصل ملال اور را سپری کرده بود فلیکس ماگات او را به شالکه می برد.

کریمی که فوتبال خود را به صورت همزمان با سالن و چمن اغاز کرد، توانست با درخشش در تیم فتح تهران به باشگاه پرسپولیس بپیوندد و درست بعد از انجام چهار بازی در این تیم توانست در سال ۷۷ به تیم ملی راه پیدا کند و با گلزنی در بازی فینال بازی های اسیاسی تایلند مقابل کویت و قهرمانی ایران توانست جواب اعتماد پورحیدری را بدهد.

شاید کریمی اخرین حقله از بازیکنانی بود که لقب یاقی را در جراید به خود گرفتند، بازیکنانی همچون رهبری فرد، انصاریان، هاشمی نسب و. . که همیشه از در ناسازگاری وارد می شدند. شاید شیرینی شروع خوب کریمی در بازی های ملی با اولین جنجالش در همان سال تلخ شد، کریمی که با ۱۹ سال سن در تیم امید هم حضور داشت در بازی دوستانه مقابل ویتنام داور را هل داد که باعث محرومیت یک ساله وی شد.

اما به هر حال کریمی جوان با پشت سرگذاشتن محرومیتش توانست با بازی تکنیکی و تماشاگرپسندش دل هواداران را بدست اورد و پس از ۴ سال حضور در پرسپولیس و در حالی که نمایندگان باشگاه اتلتیکو مادرید هم برای عقد قرارداد با وی به تهران امده بودند راهی لیگ امارات و باشگاه الاهلی شد و درپی درخشش در این تیم و قهرمانی هایی که با این تیم به دست اورد توانست عنوان بهترین بازیکن سال اسیا را در سال ۲۰۰۴ بدست اورد.

کریمی پس از ۴ فصل حضور در این تیم راهی بوندس لیگا و بایرن مونیخ شد و به هر حال با توجه به مصدومیت های که در این تیم گریبانش را گرفت توانست در ۲ فصل حضورش بازی های خوبی را برای این تیم انجام دهد.

مارادونای اسیا (لقبی که طرفدارانش به او داده اند) پس از یک فصل حضور کابوس وار در لیگ قطر در زمان مدیریت مصطفوی به باشگاه محبوبش پیوست و در پایان فصل به دلیل اختلاف با انصاریفرد مدیر عامل وقت پرسپولیس راهی استیل اذین شد.

کریمی لیگ ۸۸ را در استیل اذین گذراند، در سال دوم حضورش در این تیم راهی شالکه المان شد و بعد از نیم فصل حضور در این تیم در لیگ ۹۰ دوباره پیراهن پرسپولیس را برتن کرد و امسال هم برای همیشه از فوتبال خداحافظی کرد.

شماره هشت تیم ملی به همراه نسل طلایی فوتبال ایران هرگز نتوانستند انتظارات را براورده کنند و حضور در جام جهانی ۲۰۰۶ المان تنها موفقیت این نسل به شمار می رود.

پرده سوم- کریمی هرگز نتوانست خود را با واقعیت ها وقف دهد به طوری که به عقیده کارشناسان کریمی فراتر از اسیا بود و می توانست به عنوان اسطوره اسیا مطرح باشد.

برانکو ایوانکوویچ سرمربی تیم ملی ایران در جام جهانی ۲۰۰۶ اخیرا در مصاحبه ای کار کردن با علی کریمی را در تیم ملی دشوار قلمداد کرده بود. بعد از بازی های جام جهانی علی دایی از پاس ندادن برخی بازیکنان تیم ملی به او خبر داد، دایی از نام بردن این بازیکنان خودداری کرد ولی برای همگان روشن بود که کریمی اصلا از حضور دایی در تیم ملی راضی نیست یا بهتر بگوییم حضور وی را به صلاح تیم نمی دانست. البته این روحیه کریمی در تیم های باشگاهیش هم وجود داشت.

اختلاف با انصاریفرد مدیر عامل وقت پرسپولیس در اولین فصل حضور دراین تیم بعد از بازگشت از لیگ های خارجی، قهر و اشتی های مکررش در استیل اذین و اخراجش از این تیم، اختلاف با دایی در زمان سرمربیگری وی در تیم ملی و وساطت شخصیت های سیاسی برای بازگشت به تیم ملی، اختلاف شدید با مانوئل ژوزه سرمربی سابق پرسپولیس و در نهایت خداحافظی به دلیل وجود دایه های مهربان تر از مادر که این بار سردار رویانیان را هدف قرار داده، شاید گوشه ای از جنجال ها و حاشیه های اطراف کریمی در این سال ها باشد.

پرده چهارم-همانطور که اشاره شد فوتبال ایران این روزها از انتخابات فرمالیته گرفته تا تبانی های گوناگون رنج می برد اما هزار و یک اتفاق دیگر دلیل نمی شود که حدود و چارچوپ ها رعایت نشود. این که یک بازیکن خود را مدعی العموم بداند و نظر خود را بر ساختار باشگاه و تیم ملی دیکته کند، شاید منتهی به همان راهی شود که دنبال دایه های مهربان تر از مادر باشیم.

علی کریمی که خبر اعلام خداحافظیش در یک سایت خبری در کمتر از چند دقیقه با هزاران پیام برای انصراف از تصمیمش روبرو می شود، به خاطر این افشاگری ها محبوب نیست بلکه به خاطر بازی های منحصر به فردش می باشد که اگر در این سال ها قدری در خدمت همین مردم بود شاید سال ۸۸ در ازادی به عربستان نمی باختیم و یا پرسپولیس در این سال ها به قهرمانی دست پیدا می کرد…