عنوان «فوتبال رییس ندارد؟» را باید پس بگیریم. فوتبال در این تصمیم لجبازانه هم رییس داشته و ما بی‌خبر بودیم، رییسی که تدبیرش، مدیریتش و تصمیمش را دیدیم.

این چند جمله را در مصاحبه مهدی تاج بازخوانی کنید: «باشگاه پرسپولیس اعلام کرده بود اتفاقات عجیبی در حال رخ دادن است و نتایج آتی بر عهده کی‌روش است، ما ملی‌پوشان پرسپولیس را به ایران برگرداندیم تا آسیبی از تیم ملی نبینند و البته نتایج بعدی هم به گردن خودشان باشد.»

تاج در این تصمیم غیرحرفه‌ای با کی‌روش سهیم بوده. پیش از این پرسش ما این بود که چرا مهدی تاج این تصمیم لجبازانه کی‌روش را مدیریت نکرده، حالا می‌بینیم که رییس فدراسیون و سرمربی تیم ملی با هم به این تصمیم رسیده‌اند. چشم ما روشن. تیم ملی با چه تدبیرها و روش‌هایی مدیریت می‌شود!

نه از مهدی تاج، بلکه حتی از مقام اجرایی‌اش در تیم ملی که عنوان پرطمطراق «مدیر تیم ملی» پسوند نامش است، توقع داشتیم در اردوی دبی مقابل تصمیم لجبازانه کی‌روش رفتاری مسوولانه داشته باشد، زمان بخرد و کی‌روش را با گفت و گو از این تصمیم غیرحرفه‌ای منصرف کند اما رییس فدراسیون با کی‌روش یک راه و یک تصمیم مشترک دارد و دیگر مدیر تیم ملی را چگونه می‌توان از مسوولیتش در اردوی تیم ملی آگاه کرد، وقتی مقام بالادستی وجه غیرحرفه‌ای و لجبازانه تصمیم را نادیده می‌گیرد.

از کنار این تصمیم، ساده نباید گذشت. در مصاحبه مهدی تاج جمله‌ای هست که نگران‌مان می‌کند: «حالا یک اتفاقی افتاده...» این اتفاق اما کوچک و روزمره و فراموش‌شدنی نیست. از بی‌نظمی، از لجبازی و از بی‌تدبیری خبر می‌دهد. تصور ما این نیست که «حالا یک اتفاقی افتاده»، بلکه باورمان این است که اتفاق ناگوار و ناخوشایندی رخ داده که در شأن تیم ملی نیست. مهدی تاج -به درستی- در لفافه مصاحبه‌اش به برانکو توصیه می‌کند که این حرف‌ها در شأن حرفه‌ای او نیست اما خود از یاد برده که بازگرداندن هفت بازیکن از تیم ملی و حتی در نظر نگرفتن شأن کاپیتان تیم ملی، رفتاری لجبازانه، عجیب و نایاب است.

پس از تصمیم کی‌روش، فارغ از مصاحبه‌های کدخدامنشانه‌ای که برای آشتی برانکو و کی‌روش خواندیم، حرف حساب را از بیژن ذوالفقارنسب، مرد دانای فوتبال شنیدیم. دکتر ذوالفقارنسب از لزوم جریمه و محرومیت برای کی‌روش و برانکو حرف زد و رفتار هر دو نفر را غیرحرفه‌ای دانست. یک توصیه هم کرد که باید شنید، اینکه تیم ملی یک سخنگو می‌خواهد که ادبیاتی حرفه‌ای داشته باشد.

فدراسیون فوتبال البته رییس دارد و راه خودش را می‌رود، رییسش با سرمربی تیم ملی یکباره به این نتیجه می‌رسند که گفت و گو و نقد شنیدن و پاسخ دادن و پاسخ گرفتن و بحث و ارائه دیدگاه تازه و یافتن راهکار و هر راه و چاه دیگری را کنار بگذارند و آن کنند که کردند؛ بازگرداندن هفت بازیکن تیم ملی به تهران. بعد هم به زبان راندن این جمله که شنیدنش سخت است: «حالا یک اتفاقی افتاده.»