حضور رئیس فدراسیون فوتبال هلند در ایران اتفاقی جالب توجه بود، اتفاقی بسیار خوب و فرصتی بزرگ برای فوتبال ایران. مایکل فن‌پراخ که در فدراسیون فوتبال هلند موفقیت‌های بزرگی کسب کرده و در حال حاضر هم عضو هئیت رئیسه کنفدراسیون فوتبال اروپا (یوفا) است، در ایران حضور یافت تا با فدراسیون فوتبال ایران تفاهم‌نامه همکاری امضا کند. این اتفاق رخ داد و فوتبال ایران با فوتبال هلند تفاهم‌نامه‌ای امضا کرد که اگر بتوان از این فرصت استفاده کرد، می‌تواند اتفاق‌های بزرگی را رقم زد.

مایکل فن‌پراخ که به ایران آمده بود در خصوص فوتبال هلند، انتخابات فیفا و یوفا، تفاهمنامه با فدراسیون فوتبال ایران، درباره آکادمی‌های فوتبال هلند، اثرگذاری این کشور در فوتبال اروپا، حضور مؤثر علیرضا جهانبخش در فوتبال هلند و... صحبت کند. گفت‌وگوی تفصیلی با فن‌پراخ را در زیر می‌توانید بخوانید.

* تیم ملی هلند در ایران محبوبیت زیادی دارد. این موضوع به خاطر حضور بازیکنان ایرانی در لیگ هلند و البته ستاره‌های پیشین و کنونی در تیم ملی فوتبال هلند است.

ما یک کشور کوچک هستیم و تنها 17 میلیون نفر جمعیت داریم. وقتی جمعیت کم باشد، کشور کوچک باشد، درآمدها هم پایین می‌آید. به خصوص در زمینه پخش تلویزیونی و اسپانسرینگ. به همین خاطر باید سعی کنیم فوتبال خوبی داشته باشیم. ما از سن پایه، بهترین شرایط را داریم تا بیشترین بازدهی کیفیت را ارائه دهیم. فوتبال در هلند دو بخش متفاوت دارد.

بخش حرفه‌ای و بخش آماتور که در این بخش‌ آماتور سه هزار و 500 باشگاه وجود دارند. این وضعیت با سایر کشورهای جهان اصلاً قابل مقایسه نیست. به عنوان مثال پولی که در فوتبال انگلیس داده می‌شود، در فوتبال هلند باورپذیر نیست. می‌توانم بگویم یک باشگاه انگلیسی در لیگ برتر این کشور به راحتی می‌تواند با هزینه یک فصل خود، بودجه تمام فوتبال هلند و لیگ حرفه‌ای کشورمان را تهیه کند.

* با این حال، به نظر می‌رسد لیگ هلند با همه مشکلاتی که دارد،‌ جایگاه خوبی است برای بازیکنانی که بیایند و خودشان را نشان دهند. بازیکنانی مثل سوارز، زلاتان، روماریو و... یا حتی بازیکنان ایرانی که حالا به این باور رسیده‌اند که از لیگ هلند می‌توانند توانایی‌های خود را نشان دهند.

کاملاً با شما موافقم. ما دو باشگاه داریم به نام‌های آژاکس و هیرنفین که بازیکنانی از کشورهای اسکاندیناوی را پرورش می‌دهند. بازیکنان از کشورهای اسکاندیناوی می‌توانند از طریق آژاکس و هیرنفین جای بهتری برای پیشرفت پیدا کنند و به فوتبال معرفی شوند. نوک حمله تیم آژاکس یک بازیکن 18 ساله است که فقط 350 هزار دلار پول گرفته در حالی که ممکن است فصل بعد به خاطر درخششی که داشته، 20 یا 30 میلیون دلار ارزش پیدا کند.

می‌توانم چندین بازیکن باکیفیت را نام ببرم که آمدند به لیگ هلند و در فوتبال کشور ما خودشان را ثابت کردند، سپس به باشگاه‌های مهم دنیا رفتند. سیستم باشگاه‌داری و مدیریت فوتبال در هلند نقص کمی دارد.

ما روی این سیستم کار می‌کنیم. امروز همه نیستلروی، روی ماکای و دیگران را می‌شناسند، اما آنها از دل همین فوتبال و لیگ هلند بیرون آمدند. ما بازیکنان را از سن شش سالگی برای فوتبال پرورش می‌کنیم و همان‌طور که گفتم سه هزار و 500 باشگاه آماتور داریم. هر بازیکن دارای شناسنامه فوتبالی است و از همان شش سالگی، بازی‌هایش دیده می‌شود و تحت نظر قرار می‌گیرد.

بگذارید مثال دیگری بزنم؛ ما چند سال قبل به چین رفته بودیم. آنجا زمین‌های خوبی برای فوتبال وجود ندارد و ورزشگاه‌ها و شرایط برای انجام فوتبال اصلاً مهیا نیست. مشخص بود زمان زیادی طول می‌کشد تا فوتبال در چین رونق بگیرد و به اصطلاح، زبان فوتبال در این کشور باز شود، اما شرایط در هلند متفاوت است.

در ایران نیز دیدم که مدارس فوتبال به راه افتاده و شرایط جدیدی دارد. در هلند همه چیز حتی با ایران هم فرق دارد. در هلند هر کسی که دوست داشته باشد فوتبال بازی کند، می‌تواند بالاخره در یک باشگاهی حتی محلی به فوتبال بپردازد و راه برایش کاملاً باز است. از این طریق است که ما می‌توانیم بازیکنان تازه‌ای بسازیم.

 

* بحث استعدادیابی در فوتبال هلند را می‌توان به عنوان یک الگوی کامل پذیرفت، اما چرا خروجی این بحث در تیم ملی هلند و نتایجی که می‌گیرد، چندان به چشم نمی‌آید؟

در خیلی از فدراسیون‌های فوتبال مختلف در تمام دنیا و شاید از هر 10 فدراسیون هشت فدراسیون فکرشان تیم ملی بزرگسالان است. به این دلیل که می‌خواهند نتیجه بگیرند و اگر نتیجه نگیرند ممکن است رئیس فدراسیون اخراج شود، همه سیستم به هم بریزد و فدراسیون مختل شود. این کشورها طرز فکری کوتاه مدت دارند، اینکه تیم ملی باید قوی باشد و نتیجه بگیریم.

ما از قدیم درازمدت فکر می‌کردیم و وقتی بازیکن شش ساله (در کشور هلند بازیکن‌ها شش ساله فوتبالیست هستند و برای آنها لیگ برگزار می‌شود) در فوتبال حضور پیدا می‌کند مربیانی که دپیلم مربیگری دارند بالای سرشان قرار می‌گیرند. این بازیکن‌ها وقتی کمی بزرگ‌تر می‌شوند مربیان استعدادیاب آنها را انتخاب می‌کنند، رشدشان می‌دهند و از بین این بازیکن‌ها کسانی مانند فن نیستلروی، فن‌درفارت، هونتلار و... خارج می‌شوند.

*چرا تیم ملی هلند در جام جهانی و یورو در چند سال اخیر موفق نبوده و ایراد کار کجاست؟

اینکه ایراد کار کجا بوده، به نظرم این است که سوئیچی که باید از بازیکنان باتجربه به بازیکنان جوان صورت می‌گرفت، دیر انجام شد. ما همان موقع که فن نیستلروی را داشتیم، روبن حسابی آماده بود، فن‌درفارت ستاره بود، باید یکسری بازیکن جوان را با آنها هماهنگ می‌کردیم. این هماهنگی دیر اتفاق رخ داد، اما جوان‌هایی که اکنون هستند در حال رشد کردن هستند و به نظرم ما اکنون هم در کشورمان بهترین سیستم استعدادیابی را داریم.

ما آن زمان وقت داشتیم برای استفاده از بازیکنانی چون فن نیستلروی، فن‌درفارت، هونتلار، روبن و... تا آموزش و فوتبال‌شان را رشد بدهیم. ما آنها را به اندازه کافی رشد دادیم و آنها زمانی که بازیکن بزرگی شدند در سن 24، 25 سالگی به تیم‌های بزرگ رفتند.

با این حال اکنون این زمان را نداریم، چون دلال‌ها، ایجنت‌ها و آنهایی که می‌خواهند پول در بیاورند و خود بازیکنان تفکرشان تغییر کرده است. دقیقاً بازیکنانی که ما فکر می‌کنیم فن نیستلروی می‌شوند، اما در اوج آموزش و در سن 18، 19 سالگی آموزش را رها می‌کنند و به تیم‌های بزرگ‌تر می‌روند. نمونه آن دپای که برای شما مثال زدم. او در آیندهوون فوق‌العاده بود و مانند موشک بالا می‌رفت، اما به یکباره به منچستریونایتد رفت.

فوتبالیست باید فوتبال بازی کند و فوتبالیستی که به تیمی برود و نیمکت‌نشین شود ابتدا باعث اُفت خودش و در ادامه باعث اُفت تیم ملی می‌شود. پول کشورهای اروپایی اطراف ما این فرصت را از ما می‌گیرد و جوانی که در حال آموزش است، آموزش را رها کرده و به تیم‌های بزرگ می‌رود. فن‌نیستلروی‌های فوتبال هلند برای پول از هلند خارج می‌شوند و به کشورهای دیگر می‌روند.

این اتفاق شبیه به این است که ما می‌خواهیم ساختمانی 10 طبقه را بسازیم، اما وقتی این ساختمان به طبقه پنجم می‌رسد، برخی چیزهای دیگری به این ساختمان اضافه می‌کنند که باعث می‌شود یا شکل ساختمان تغییر کند یا به طور کلی این ساختمان بریزد. این مسائل دیگر دست ما نیست.

*دقیقاً این مسئله‌ای است که علیرضا جهانبخش در فوتبال هلند رعایت کرده و تصمیم‌های درست گرفته تا کم‌کم پیشرفت کند.

دقیقاً حرف‌تان در خصوص جهانبخش درست است. اگر استعدادهایی مانند علیرضا بتوانند دو سه سال بیشتر در فوتبال هلند بمانند و جا بیفتند موقعیت‌های بهتری پیدا می‌کنند. متأسفانه اینجا نقش ایجنت‌ها تأثیرگذار است. وقتی یک نفر دو سه سال ایجنت یک بازیکن باشد، بازیکن هر چیزی که از او می‌شنود باور می‌کند. مثلاً ایجنتی می‌گوید این تیم که اکنون پیشنهاد داده تمام آینده توست و بهتر است قبول کنی، اما آن ایجنت فکر جیب خودش است. به این فکر می‌کند که نکند بازیکن سال آینده مصدوم شود و دیگر سودی به من نرسد.

اگر واقعاً قدم‌های درست برداشته شود، شرایط به خوبی پیش می‌رود. نمونه دیگر درنته که در سن 18، 19 سالگی به رئال مادرید رفت و یک بازی انجام داد و کل فوتبالش محو شد. الان تیم آماتورها هم این بازیکن را نمی‌خواهد و اکنون در فوتبال ما این مسئله یک چالش شده که چگونه نگذاریم بازیکن‌ها در سن آموزش از فوتبال‌مان بروند.

حالا یک مسئله یاد من افتاد. آنقدری هم که می‌گویند ما در جام‌های جهانی بد هستیم، بد نیستیم. ما دو سال پیش در جام جهانی سوم شدیم، چون شخصی مانند لوئیز فن‌خال را داشتیم. او یک مربی است که با متد خاص خودش کار می‌کند تا یک تیم واقعاً تیم شود. فن‌خال تلاش می‌کند تا شما بالاتر از کیفیتی که دارید کار کنید.

به طور مثال اگر بتوانید یک وزنه 100 کیلویی را بلند کنید، شاید هیچکدام از مربیان نتوانند به شما کمک کنند تا وزنه را به 101 برسانید، اما فن‌خال کاری می‌کند این وزنه به 150 کیلوگرم برسد.

ما خیلی خوشحالیم که فن‌خال را داریم. یک بار هم ما کنار هم نشسته بودیم و یک بازی حذفی هلند را می‌دیدیم که فن‌خال به من گفت شما می‌گویید من تیم را قهرمان جهان کنم، شما بگو با چه کیفیتی این کار را انجام دهم؟ من هم خندیدم و به او گفتم راست می‌گویی و کاری که تو در برزیل کردی، هیچکس نمی‌توانست انجام دهد.رئیس فدراسیون فوتبال هلند: ما از ایران عقب هستیم

*فوتبال هلند از قدیم در بخش فوتبال پایه و آکادمی‌های استعدادیابی اول بوده است و فوتبالیست به سایر لیگ‌ها ترانسفر می‌کرد. در چند سال اخیر خیلی از باشگاه‌های بزرگ اروپایی از جمله بارسلونا هم آکادمی فوتبال زدند و از بازیکنان خودشان استفاده می‌کنند. این کار به نوعی الگوبرداری از فوتبال هلند است؟

من شک ندارم دیگر کشورها این الگو را از فوتبال هلند می‌گیرند. خودتان مثال بارسلونا را زدید که باید بگویم 10، 12 سال پیش یوهان کرایف بود که آکادمی بارسلونا را استارت زد و افتتاح کرد. سبک تمرین، سبک بسته شدن آکادمی، استعدادیابی، تمرین‌ها و سبک مربیان تمام برنامه‌هایی بود که کرایف برای بارسلونا نوشت و رشد آنها را می‌بینید.

این کار در آژاکس هم صورت گرفت و تیم ملی هلندی که سوم جهان شد، هشت بازیکن اصلی‌اش در هلند بازی می‌کردند و این آمار فوق‌العاده است. اکنون هم ما مشکلی برای الگوبرداری کشورهای دیگر از آکادمی‌های هلند نداریم، چون خوشحال می‌شویم که فوتبال در همه جای دنیا رشد کند.

مثال دیگری باید برای شما بزنم. فاینورد سه چهار سال پیش مشکل شدید مالی داشت و نمی‌توانست بازیکن بخرد. آنها مجبور شدند که در شرایط سخت مالی به آکادمی خودشان تکیه کنند و بازیکن‌های خودش را به تیم اصلی آورد که نتیجه هم گرفت و این فصل برای قهرمانی می‌جنگد. پس می‌شود به خود تکیه کرد و بهترین شد. ما با این سیستم آموزشی هنوز هم می‌توانیم کاری کنیم که تیم ملی هلند در بهترین رتبه قرار بگیرد.

* علاوه بر اینکه فوتبال هلند در بخش بازیکن استعدادیابی می‌کند، در بخش مربیان هم این کار را انجام داده است. مثال همان لوئیز فن‌خالی که از آلکمار به تیم ملی هلند و منچستریونایتد رسید و این کار هنوز ادامه دارد. امیرهاشمی مقدم هم به عنوان یک مربی ایرانی اکنون در هلند دوره‌های مربیگری را پشت سر گذاشته و از نایمخن مربیگری را آغاز کرده است. در این خصوص هم توضیح می‌دهید؟

کاملاً حرف شما درست است، چون ما مربی نمی‌گیریم که فقط به بازیکن بگوید این طرف توپ شوت بزنید یا به آن طرف باید شوت بزنید. امیر هاشمی‌مقدم که از ایران در کلاس‌های دوره A شرکت کرده بود، سختی‌های زیادی کشید و دوره‌های زیادی دید.

یک سال دوره او زمان برد که در این یک سال ما به مربیان آموزش می‌دهیم که چگونه با بازیکن رفتار کند، چگونه با رسانه‌ها برخورد داشته باشد، نوع تمرینات چگونه باشد، بدنسازی در حین فوتبال را به مربیان آموزش می‌دهیم.

دوره‌ها متفاوت است و مربیانی که از مدرسه فوتبال ما بیرون می‌آیند، باید کلی امتحان بدهند و اگر یکی از این امتحان‌ها را قبول نشوند، ما با کسی رو دربایستی نداریم. اگر کسی قبول نشود، دوباره باید برگردد تا امتحان بدهد.

یادم نمی‌آید زمانی که هاشمی‌مقدم در کلاس‌های A آموزش دید این بخش آموزشی وجود داشت یا نه، اما ما دوره خاصی برای مربیان داریم که کلاً خارج از مسائل فوتبال است. بخش لایف استایل که در برخورد مربی با بازیکن کمک می‌کند، چون مربیان ما در فوتبال هلند با ملیت‌های مختلف باید برخورد کنند و یک دفعه می‌بینید که در یک تیم هفت هشت ملیت مختلف داریم. مربی باید بداند که برخوردش با یک بازیکن ایرانی نسبت به بازیکن آلمانی یا هلندی چگونه باشد.

مسئله دیگر این است که مثلاً در مدارس فوتبال برخی بازیکنان یک نفر را به سخره می‌گیرند، اذیت‌شان می‌کنند که ما در هلند به این کار «پسته کردن» می‌گوییم و این مسئله باعث زجر آن بچه می‌شود. ما به مربی یاد می‌دهیم که وقتی چنین صحنه‌ای را می‌بینید نباید روی خودش را برگرداند که مثلاً صحنه را ندیده، بلکه باید یاد بگیرد که چگونه با این صحنه برخورد کند.

مربی باید بداند چگونه با بچه‌ای که به سخره گرفته شده برخورد کند و به او شخصیت بدهد که همان بچه به مهم‌ترین بازیکن تبدیل شود و همه تیم به او احترام بگذارند. فوتبال فقط فوتبال بازی کردن نیست، یک اجراست که برای اجرا باید همه چیز را بلد بود.

*رابطه فدراسیون هلند با ستاره‌های قدیمی فوتبال هلند چطور است؟ ستاره‌های فراموش نشدنی مثل رود گولیت، فرانک رایکارد، فن‌باستن و... با فدراسیون فوتبال هلند در ارتباط هستند؟

بله. برنامه‌های آموزشی برای این مربیان که می‌توانند بهترین مربیان جهان باشند، داریم. کلاس‌های دانش‌افزایی در زمینه مربیگری و آموزشی داریم که ستاره‌های سابق فوتبال هلند در آن شرکت می‌کنند تا سطح فنی و دانش خود در این زمینه را بالا ببرند. آنها فراموش نمی‌شوند و رابطه ما با همه این مربیان سرشناس و بازیکنان قدیمی نیز رابطه‌ای حسنه و خوب است.

*به این مسئله اشاره کردید که در خیلی از فدراسیون‌ها ویترین تیم ملی و نتیجه‌گیری آن است. شاید در برگزاری مسابقات هم ویترین میزبانی جام جهانی باشد که آرزوی خیلی از کشورهاست. آیا در فدراسیون فوتبال هلند هدفی برای میزبانی جام جهانی دارید؟

کاملاً با این حرف موافقم و صددرصد هم ما این ایده را داریم که میزبان جام جهانی شویم. ما این هدف را داریم که تورنمنت‌های بزرگ مانند جام جهانی به سمت کشور ما بیاید و این فقط فکر و هدف ما نیست، بلکه چیزی است که مردم‌مان می‌خواهند. کشور هلند یک کشور فوتبالی است و مردم کشور ما به شدت فوتبال را دوست دارند و از ما هم این انتظار می‌رود که میزبان تورنمنت‌های بزرگ باشیم.

من رئیس فدراسیون فوتبال هلند و هیئت رئیسه یوفا هستم، اما دلیل نمی‌شود که همه چیز فوتبال و مسائل فنی، تاکتیک و آنالیز را هم خودم بفهمم. من برای بخش‌های مختلف مدیران مختلف قرار می‌دهم.

برای نمونه یلالوس مدیر برنامه‌های ما برای گرفتن میزبانی بود و اکنون بروکلن که قبلاً دروازه‌بان تیم ملی هلند بود مدیر این برنامه‌هاست. او باید به این مسائل بیشتر اهمیت بدهد، با همکارانش صحبت کند که سطح فوتبال آنقدر بالا بیاید که به صورت اتوماتیک تورنمنت‌ها را برگزار کنیم.

*طرز تفکر در فدراسیون فوتبال هلند به چه شکل است؟

من مجدداً باید این را بگویم که فوتبال ملی یک مقدار شبیه فوتبال باشگاهی است. تیمی که اوج دارد، فرود هم دارد. ابتدای فصل من آیندهوون را دیدم، فکر می‌کردم قهرمان لیگ می‌شود، اما اکنون این شرایط را ندارد.

تیم ملی هم همین‌طور است و اوج و فرود دارد. من یک مثال دیگر برای شما می‌زنم. در گذشته که می‌خواستیم موسیقی گوش کنیم، «Joker Box» وجود داشت که باید سکه‌ای داخل آن می‌انداختیم تا صفحه آن شروع به پخش موسیقی کند. من با یکی از همکارانم در باشگاه فاینورد صحبت می‌کردم که به من می‌گفت ما در هلند خیلی اشتباه می‌کنیم.

فوتبالیست این دستگاه موسیقی نیست که در آن پول بیندازیم و بگوییم بخوان. فوتبالیست این نیست که به او پول بدهیم و بگوییم هر کاری که می‌خواهیم انجام بده. فوتبالیست‌ها عوض شده‌اند. اصلاً دوران عوض شده است.

الان بازیکن‌ها با هر کاری مشغول هستند. پس در نتیجه گرفتن هم تضمینی نیست و نمی‌توان در صورت نتیجه نگرفتن تقصیر را گردن مربی یا کمک مربی انداخت که تو چرا نتیجه نگرفتی و این اتفاق تقصیر توست. نسل‌ها عوض شده است و تغییر نسل باعث می‌شود برنامه‌های ما برای بلند مدت هم تغییر کند.

ما دو سال پیش برنامه جدیدی را نوشتیم که در تغییر نسل بتوانیم موفق عمل کنیم و این تغییر برنامه‌ها بیشتر تا سن 12 سال بود که بازیکنان بتوانند تا این سن آموزش‌های جدیدی ببینند. صد درصد ما به این معتقدیم که این سیستم نتیجه می‌گیرد و وقتی جلو هم می‌رویم به این مسئله امیدوارتر می‌شویم، چون می‌بینیم که هرچقدر جلو می‌رویم تیم ملی‌مان هم بهتر نتیجه می‌گیرد.

ما معتقدیم تمام برنامه‌ها انجام شود و از این نمی‌ترسیم که دو روز نتیجه نگیریم. شاید خیلی از کشورها از این مسئله می‌ترسند، اما ما نمی‌ترسیم و نمی‌خواهیم تقصیر را گردن کسی بیندازیم.

* دقیقاً این مسئله‌ای است که در فوتبال شما رقم خورد و به مربی فعلی‌تان اعتماد کردید. شاید اگر در کشورهای خاورمیانه بود، دنی بلیند را اخراج می‌کردند و دوباره به فن‌خال، فن‌مارویک و... رو می‌آوردند، اما شما این کار را نکردید و به مربی فعلی‌تان اعتماد کردید.

در درجه اول باید بگویم که من اعتماد و احساس خیلی قوی دارم که با بلیند به جام جهانی می‌رویم، اما مسئله بعدی این است که فوتبال ملی فوتبال باشگاهی نیست. وقتی ما در باشگاه راحت‌تر با مربیان کار می‌کنیم، اما وقتی در فوتبال ملی به مسئله‌ای اعتقاد دارید، نمی‌توانید برخلاف اعتقاد‌تان عمل کنید. ما دنی بلیند جوان را کنار یک مربی بزرگ و باتجربه گذاشتیم تا با او قدم بزند و رشد کند تا در نهایت سرمربی تیم ملی بشود.

حالا که او سرمربی شده، امکان ندارد ما خیلی سریع وحشت‌زده شویم که او خوب نیست و تغییرش بدهیم. به این دلیل که ما به ثبات یک سازمان اعتقاد داریم که با اعتماد و اعتقاد به وجود می‌آید. ما این اعتماد را به بلیند دادیم که می‌تواند موفق شود. باشگاه‌ها شرایط‌شان فرق دارد و کمتر فرصت می‌دهند، اما من بازهم معتقدم که مربیان هلندی برای اینکه کارشان را انجام دهند، به فرصت بیشتری نیاز دارند.

فرانک دی‌بوئر وقتی به اینترمیلان رفت، سر و صدای زیادی در هلند به پا شد و اینتری‌ها تبلیغ زیادی کردند، اما بعد از چهارمین شکست سر و صدای زیادی کردند که او باید اخراج شود، رسانه‌ها علیه این مربی نوشتند و در نهایت هم دی‌بوئر اخراج شد، اما در فوتبال هلند این‌گونه نیست. مربی باید زمان داشته باشد تا مهری که می‌خواهد روی تیمش بزند، بزند. اینتری‌ها به دی‌بوئر این فرصت را ندادند، اما ما این فرصت را به مربیان‌مان می‌دهیم.رئیس فدراسیون فوتبال هلند: ما از ایران عقب هستیم

* موضوعی که اخیراً باعث شده فوتبالیست‌ها به خوبی رشد نکنند، چیست؟ شاید هلند که زمانی فوتبالیست‌های بزرگی را به دنیا معرفی کرده، این مسئله را بهتر ارزیابی کرده باشد و ما می‌خواهیم بدانیم ارزیابی شما به عنوان رئیس فدراسیون فوتبال هلند چیست؟

مشکل اصلی که خیلی از رشد بازیکن‌ها جلوگیری کرده، مسائل فردی بازیکن‌هاست. در گذشته این‌گونه نبود و بازیکن فقط فکر فوتبال بود، اما اکنون که من می‌بینم، حتی بازیکن نوجوان در اردو نشسته در یک دست گوشی دارد، در یک دست آی‌پد گرفته و روی گوش او هم هدست موسیقی است.

تمرکزی که روی فوتبال بوده از بین رفته و بازیکن‌ها به همه جا نگاه می‌کنند. یک مسئله این است و مسئله دیگر اینکه در گذشته فوتبالیست‌ها سخت تلاش می‌کردند تا فوتبالیست شوند، اما اکنون کمی شرایط فرق کرده و امکانات هم زیاد است. ما در هلند یک ضرب‌المثل داریم که معنای آن دست کم گرفتن است و به نظرم جدیداً فوتبالیست‌ها حریف را دست کم می‌گیرند.

اخیراً قرعه‌کشی مسابقات اروپایی بود که وقتی قرعه‌کشی انجام شد ما با ایسلند هم‌گروه شدیم. وقتی اطرافم را نگاه کردم دیدم برخی‌ها می‌گویند ایسلند که تیمی نیست و 350 هزار نفر جمعیت دارد و گروه‌مان را آسان دانستند، اما ما دو بار مقابل ایسلند باختیم، چون آنها را دست‌کم گرفتیم. خیلی فوتبالیست‌ها هستند که با قلب‌شان بازی می‌کنند که تعدادشان در برابر آنهایی که حریف را دست‌کم می‌گیرند، بسیار کم است.

همین مسائل باعث شده مقابل رشد فوتبال گرفته شود. به نظرم ایسلند کار درستی در فوتبالش کرد، چون آنها کشوری کوچک هستند و به همین دلیل فدراسیون فوتبال این کشور استعدادهایی که داشت را تحت فشار قرار داد که آنها به لیگ‌های خوب اروپایی بروند.

همه این کار را انجام دادند و دست به دست هم دادند که اکنون ایسلند فوتبالی قابل قبول دارد. بلژیک هم همین کار را کرد و بهترین‌هایی که آنها دارند، در فوتبال هلند آموزش دیدند. سبک فوتبال بلژیکی‌ها هلندی است.

*در مورد دست کم گرفتن حریفان کمی بیشتر توضیح می‌دهید؟

یک مثال کوچک برای شما می‌زنم. ما با آلمان بازی داریم و یک بر صفر از این تیم عقب هستیم و زمان زیادی تا پایان بازی نمانده است. با اینکه وسلی اشنایدر معروف هم در بازی است، برای زدن کرنر فقط پنج دقیقه طول می‌کشد از این طرف زمین تا آن طرف زمین را آرام قدم بزند، در حالی که ما این طرف در حال حرص و جوش خوردن هستیم! قدیم‌ها که این‌طور نبود،‌ عرق و انرژی بود که حتماً و باید ببریم، اما اکنون این‌طور نیست. بازیکن می‌گوید هر اتفاقی افتاد، افتاده است.

زمانی که قرعه‌کشی مسابقات یورو 2016 برگزار شد، وقتی قرعه‌کشی صورت گرفت و ما با ایسلند هم‌گروه شدیم، اطرافم را نگاه کردم. دیدم که برخی‌ها می‌گویند ایسلند که تیمی نیست! برخی کشوری که 350 هزار نفر جمعیت دارد را دست‌کم گرفته و گروه‌مان را آسان پنداشتند، اما ما دو بار مقابل ایسلند باختیم، چون آنها را دست‌کم گرفته بودیم.

خیلی فوتبالیست‌ها هستند که با قلب‌شان بازی می‌کنند که تعدادشان در برابر آنهایی که حریف را دست‌کم می‌گیرند، بسیار کم است. همین مسائل باعث شده مقابل رشد فوتبال گرفته شود. به نظرم ایسلند کار درستی در فوتبالش کرد، چون آنها کشوری کوچک هستند و به همین دلیل فدراسیون فوتبال این کشور استعدادهایی را که داشت، تحت فشار قرار داد که آنها به لیگ‌های خوب اروپایی بروند. همه این کار را انجام دادند و دست به دست هم دادند که اکنون ایسلند فوتبالی قابل قبول دارد. بلژیک هم همین کار را کرد و بهترین‌هایی که آنها دارند، در فوتبال هلند آموزش دیدند. سبک فوتبال بلژیکی‌ها هلندی است.

 

*در مورد تغییرات فوتبال در دنیا بیشتر توضیح می‌دهید.

فوتبالیست‌های جوان خیلی بد عادت شده‌اند. قبلاً این‌گونه بود که تیم ملی همیشه باید به بهترین و لوکس‌ترین هتل برود که استانداردهایش بالاتر از پنج ستاره بود. اتاق‌ها، زمین تمرین و رختکن همه چیز لوکس باشد و این باعث شده بود که رفتار بازیکنان هم تغییر کند، در حالی که ما در آکادمی ملی فوتبال هلند شرایطی داشتیم که تیم ملی به آنجا نمی‌آمد.

به همین دلیل تصمیم گرفتیم آکادمی‌مان را تغییر بدهیم، هتل خوب بسازیم، بهترین زمین چمن را داشته باشیم تا بازیکنان دوباره به آکادمی خودمان بیایند و به هتل دیگری نروند. به این دلیل که برخی تفکرات از ذهن بازیکن‌ها بیرون بیاید و با محیط فوتبالی و جنگیدن آشنا شوند. رئیس فدراسیون فوتبال هلند: ما از ایران عقب هستیم

*آقای فن‌پراخ، شما در کارنامه‌تان داوری هم دیده می‌شود. این کار را به صورت حرفه‌ای انجام می‌دادید؟

بله داور بودم و با علاقه‌مندی این کار را دنبال می‌کردم. من هیچ احساس فنی و تاکتیکی به فوتبال ندارم. حتی به گلف که توپش ثابت است، نتوانستم احساسی داشته باشم. از 12 یا 13 سالگی وارد عرصه داوری شدم و حتی تا سطح کشوری که بالاترین سطح در فوتبال هلند است پیش رفتم.

من عاشق موسیقی بودم و شنبه‌ها و یکشنبه‌ها در گروه‌های مختلف موسیقی فعالیت داشتم و این موضوع باعث شد بین فوتبال و موسیقی، موسیقی را انتخاب کنم و در داوری بیش از یک سطحی، پیشرفت نداشته باشم.

زمانی که رینوس میشل سرمربی آژاکس بود، پدر من هم مدیر باشگاه آژاکس بود. وقتی رینوس میشل فهمید که من داور هستم، اتفاقات خوبی در زندگی من رخ داد. او در بازی‌های تدارکاتی و دوستانه آژاکس، از من که داور حرفه‌ای بودم برای قضاوت در آن بازی‌ها استفاده می‌کرد و این باعث شد درس‌های زیادی از فوتبال و داوری بگیرم.

*موضوع حضور شما در انتخابات یوفا در نوع خود جالب به نظر می‌رسید. در انتخابات یوفا با فاصله زیادی نسبت به نفر اول، ریاست بر کنفدراسیون فوتبال اروپا را از دست دادید.

من 13 رأی از اعضای حاضر در اروپا دریافت کردم. این 13 رأی هم خوب بود. دو دلیل داشت. اول اینکه اکثر کشورها دوست داشتند فرد جدیدی بیاید. من هشت سال سابقه حضور در هیئت رئیسه یوفا را داشتم و به نظر می‌رسید سایر اعضا می‌خواهند یک مدیر جوان‌تر ریاست یوفا را به‌عهده بگیرد.

دومین دلیل هم این است که اگر من انتخاب می‌شدم، به خاطر شرایط سنی‌ام، فقط دو سال و نیم می‌توانستم بر یوفا ریاست کنم، اما فرد جوان‌تر می‌توانست تا 12 سال ریاست یوفا را به دست بگیرد. این‌طور شد که کشورهای یوفا این طور رأی دادند.

*برنامه خاصی برای حضور در انتخابات فیفا داشتید یا قرار بود راهی را که سپ بلاتر رفت، دنبال کنید؟

برنامه‌های خاصی داشتم، اما ترجیح دادم در آن انتخابات فیفا کنار بکشم.

*امروز اینفانتینو ریاست فیفا را به‌عهده دارد و طرح‌های مختلفی برای مدیریت فوتبال در ذهنش دنبال می‌کند از جمله بالا بردن تعداد تیم‌های حاضر در جام جهانی. شما با این برنامه موافقید یا مخالف؟

من کاملاً موافقم و از برنامه‌های اینفانتینو حمایت می‌کنم.

*دو بازیکن ایرانی و یک مربی ایرانی در بالاترین سطح فوتبال هلند فعالیت‌ می‌کنند. شما فکر می‌کنید اوضاع برای ایرانی‌ها در فوتبال هلند چگونه است؟

نسبت به این مسئله بسیار مفتخرم. شخصی هستم که دوست دارم رابطه با ملل را افزایش دهم و اگر دست خودم باشد، سعی می‌کنم حضور ایرانی‌ها در فوتبال هلند را بیشتر کنم. علیرضا جهانبخش با ادب و فرهنگ خوبی که دارد، به سادگی در تیمش جا افتاده و تصور می‌کنم انگار سال‌هاست که هلندی است! او توانایی‌های خودش را به اثبات رسانده و باید از همین الگو برای افزایش تعداد بازیکنان خوب و بااستعداد و با ادب ایرانی استفاده کنیم.

من هر کاری از دستم بربیاید انجام خواهم داد. شاید بهتر بود من این سؤال را از شما بپرسم. اینکه حضور بازیکنان ایرانی برای فوتبال هلند چطور بوده است.

ما هلندی‌ها یکسری عادت‌های خاصی داریم و اگر سؤالی غیر از خواسته‌مان پرسیده شود، جواب صریح و مستقیم می‌دهیم که شاید باعث رنجش دیگران شود (او با حرکت دستش می‌گوید: مثلاً می‌گوییم برو بابا!) اما خیلی خوش‌وقتم که امروز از من چنین سوالی پرسیده شد. من وقتی رفتار ایرانی‌ها را می‌بینم، به خودم می‌گویم ما چقدر از ایران عقب هستیم و ای کاش فرهنگی شبیه به ایران در هلند هم حاکم بود.رئیس فدراسیون فوتبال هلند: ما از ایران عقب هستیم

*فدراسیون فوتبال افغانستان سال قبل از یوفا درخواست یک مربی برای پیشرفت فوتبالش کرد، مسئول هلندی که در یوفا بود و از سوی فدراسیون فوتبال هلند معرفی شده بود، امیر هاشمی‌مقدم را معرفی کرد و در نهایت چون زمان کم بود و هاشمی‌مقدم زمان خواسته بود نفر دوم معرفی شد.  به صورت کلی گویا هلندی‌ها به ایرانی‌ها علاقه‌مند هستند، درست است؟

من از این ماجرا بی‌خبر بودم و به طور مستقیم از این مسئله خبر نداشتم. فردی که در فدراسیون فوتبال ماست و در یوفا مشغول است این کار را انجام داد، اما مسئله این نیست که چه کسی را معرفی کنیم، بلکه ما علاقه داریم با همه کار کنیم و با ملیت‌های مختلف ارتباط داشته باشیم. حالا ایران انسان خوب دارد و انسان بد هم دارد و هلند هم همین‌طور است که آدم و خوب و بد دارد.

ما از انسان‌ها شناخت پیدا می‌کنیم و وقتی به شناخت رسیدیم به ملیت‌های مختلف می‌گوییم خوب است با این آدم کار کنی یا خوب نیست با این آدم کار کنی. هلند کشور کوچکی است، اما ملیت‌های مختلفی را در کشورمان داریم.

شاید فرقی که بین من یا سایر هلندی‌ها باشد، این است که من شخصاً از سیاست متنفر هستم. در برخی کشورها سیاست را با فوتبال یکی می‌کنند و روی انسان‌ها با سیاست تصمیم می‌گیرند. مثلاً می‌گویند اگر ما با سیاست کشوری مشکل داریم، آدم‌های آن کشور هم بد هستند. اما این‌طور نیست، ما انسان هستیم و فوتبالیستیم و این‌گونه نیست که کسی را با رابطه سیاسی دو کشور پیشنهاد کنیم یا پیشنهاد نکنیم.

ما آزادی به همه می‌دهیم، چون همه حق دارند فوتبال بازی کنند، زندگی کنند و کار انجام دهند. من پس از امضای تفاهم‌نامه با فدراسیون فوتبال ایران این اجازه را دادم که فدراسیون فوتبال هلند و رسانه‌های هلندی خبر تفاهم‌نامه با فدراسیون فوتبال ایران را بزنند.

شاید آدم دیوانه و احمق همه جای دنیا باشد و خیلی‌ها بگویند چرا با ایران، اما برعکس، این اتفاق برای من فوق‌العاده است. امکان ندارد که با حرف کسی سرد و گرم شده و از این کار پشیمان شوم و اکنون هم می‌گویم که افتخار می‌کنم با ایران تفاهمنامه همکاری امضا  کردم.

*در بحث فوتبال بانوان، فقط قرار است فدراسیون فوتبال ایران به فدراسیون فوتبال هلند کمک کند؟

بهتر است یوهان، مشاور ارشد فدراسیون پاسخگوی این سؤال باشد که یوهان در این خصوص گفت: نه این طور نیست. در واقع در تفاهم‌نامه جدید، دعوتنامه‌ای آماده کرده‌ایم که یکی از مربیان بانوان ایران به هلند بیاید و یکی از تورنمنت‌های کشور ما را از نزدیک ببیند. سپس قرار است این مربی، در کلاس‌های مربیگری در هلند شرکت کند تا به لحاظ فنی در سطح بالاتری قرار بگیرد.

*انجام بازی دوستانه بین تیم‌های ملی ایران و هلند چقدر احتمال دارد؟

صد درصد ما به دنبال این مسئله هم هستیم. در تمامی رده‌ها می‌توانیم این کار را انجام دهیم، اما در رده بزرگسالان باید دنبال فرصت مناسب باشیم. تقویم ما تا یک سال و نیم دو سال آینده بسته شده، اما اولین جای خالی که برای بازی دوستانه فراهم باشد را برای ایران خواهیم گذاشت