پايگاه خبري تحليلي «پارس»- واژه «حق رشد» در ٢ فصل اخیر در فرهنگ لغات فوتبال ما جای ویژه‌ای یافته و در یک‌سال گذشته با تغییر قانون، بیش از پیش قابلیت خبرسازی به‌وجود آورده است. در نگاه کلی «حق رشد» یعنی اختصاص‌درصدی از پول انتقال یک بازیکن به یک یا چند باشگاه که او را ساخته و به فوتبال معرفی کرد. درواقع در این حالت، نوعی پاداش برای باشگاه‌ها در نظر گرفته می‌شود تا قدر فوتبال پایه‌ای بیش از پیش دانسته شود. به عبارت بهتر، باشگاه فعلی یک بازیکن باید ٢٠‌درصد مبلغ قرارداد عضو جدید تیمش را به باشگاه‌هايی که فوتبالیست، دوران قبل از ٢٣سالگی را در آنها پشت سر گذاشته، بپردازد. این طرح سازنده اما به نوعی بلای جان فوتبال ما شده و هر روز اخباری درباره کشمکش باشگاه‌ها و بازیکنان شنیده می‌شود.

از ٢٠‌درصد تا متمایل شدن به باشگاه
در اولین روزهای تصویب این قانون در تابستان ٢‌سال پیش، بازیکنان زیر ٢٣‌سال موظف بودند ٢٠‌درصد از مبلغ دریافتی از باشگاه جدیدشان را به تیم مبدا بدهند اما چون این قانون، بخشی از دستمزد هر بازیکنی را از بین می‌برد، فدراسیون در هجمه اعتراض‌‌ها تصمیم گرفت ماجرای حق رشد را به باشگا‌ه‌ها واگذار کند. با این اقدام اتفاق تازه‌ای در جهت جلوگیری از جنجال‌ها به وجود نیامد و حالا طرحی که قرار بود باعث تشویق برای سازندگی شود، خود به عاملی جهت حرافی رسانه‌ها تبدیل شده!

نمونه‌های خاص
این روزها بیشتر از همه از نام پیام صادقیان و ماجرای عدم پرداخت حق رشد از سوی باشگاه پرسپولیس به ذوب‌آهن برای پرورش این بازیکن شنیده می‌شود. البته اوضاع نابسامان باشگاه در این زمینه، استثنائاً تقصیر صادقیان نیست و پرسپولیس باید به‌خاطر رشد صادقیان مبلغی برای پرسپولیس کنار بگذارد. ماجرای حق رشد البته فقط به صادقیان منحصر نمی‌شود.

سایر نمونه‌ها
روبین‌کازان روسیه یکی از بدهکاران این عرصه است چون طبق قرارداد درنظرگرفته شده بین ٢ طرف، باید حق رشد سردار آزمون را به باشگاه سپاهان (مبدا دوران حرفه‌ای او) بپردازد؛ اتفاقی که فعلا رخ نداده است! درمورد میلاد غریبی هم این ماجرا وجود دارد اما باشگاه پدیده به‌عنوان تیم فعلی او، حق رشد خودش و باشگاه را پرداخت نکرده است. در این زمینه‌ها غالبا توافقات لازم صورت می‌گیرد اما پای پرداخت، ماجرا عوض می‌شود و کمتر باشگاهی حاضر می‌شود بخشی از سرمایه خود را به حق رشد اختصاص دهد. عدم وجود یک قانون مدون به برخی از باشگا‌ه‌ها اجازه فرار از ماجرای حق رشد را می‌دهد. کریم انصاری‌فرد دقیقا از همین بی‌قانونی ضربه خورد و حالا باشگاه اوساسونا در روزهای بسیار بد خود باید هرچه زودتر این مبلغ را به پرسپولیس و سایپا بپردازد. غالبا چون قوانین مدونی و الزامی وجود ندارد، باشگاه‌های ایرانی فقط به حق رشد احترام می‌گذارند اما هیچ‌گونه التزام عملی به این قانون نانوشته ندارند.

نمونه‌های خارجی
هر چقدر در فوتبال ایران، این موضوع اجرایی نمی‌شود، فوتبال اروپا به چیزی شبیه قانون حق رشد احترام ویژه‌ای می‌گذارد. در کشورهای صاحب سبک دنیا، بازیکن در هر سن و سالی در صورت تمایل پس از امضای قرارداد، زیرمفادی را امضا می‌کند که براساس آن در صورت قهرمانی در جام‌های مختلف‌ مبلغ بیشتری از باشگاه سابق دریافت می‌کند. مثلا در مورد نیمار، این موضوع مطرح است اما چون آژانس مالک او تصمیم گیرنده این بازیکن است، ماجرا خیلی روشن نیست. طبق مفاد قرارداد مانوئل نویر، باشگاه بایرن موظف شده بود در صورت کسب هر جامی، مبلغی را به‌عنوان حق فروش به شالکه بدهد. این نمونه امضای قرارداد تنها سرفصل «ماجرای حق رشد» است. به‌طورکلی در فوتبال اروپا، باشگاه‌های مبدا و پرورش‌دهنده یک بازیکن به‌شدت مورد توجه قرار دارند؛ آنچه تحقق رویای توجه به فوتبال پایه در فوتبال ایران است! در فوتبال اروپا، گاهی یک بازیکن مانند ته‌وس، توسط یک شرکت نقل و انتقالات خریداری می‌شود. انتقال‌های بعدی بازیکنان در شرایط او، بسیار پرخرج جلوه می‌کند چون در هر قرارداد فارغ از سن و سال، همه باشگاه‌ها باید به شرکت خریدار بازیکن هم‌درصدی توافق شده بپردازند.

قانون چه می‌گوید؟
در فوتبال اروپا و جهان هر باشگاهی از پرداخت حق رشد و سودرسانی (افزودن به مبلغ داده شده به باشگاه قبلی بابت موفقیت‌های فوتبالی) طفره رود و ظرف زمان مشخصی ٢٥‌درصد پایه «حق رشد» را نپردازد، ابتدا با تذکر و سپس جریمه محروم می‌شود. معمولا در این نقطه، باشگاه خاطی تنبیه می‌شود و پول را می‌پردازد اما اگر این اتفاق رخ ندهد، محرومیت از چند بازی در انتظار خواهد بود. قانون مورد اشاره، تنها یکی از قوانین موجود درحمایت از فوتبال پایه است و فیفا و یوفا برای اقدامات پایه‌ای، برنامه‌ها و پاداش‌های ویژه‌تری هم درنظر گرفته‌اند.

ناراحتی یک مسئول
حسین عبدالهی، دبیر کمیته انضباطی درباره قانون حق رشد بازیکنان زیر ٢٣‌سال می‌گوید: «طبق این قانون بین‌المللی که چند فصلی است وارد فوتبال ایران شده، باشگاهی که بازیکنی با چنین شرایطی را جذب می‌کند باید ٢٠‌درصد از مبلغ قرارداد او را به باشگاه قبلی بپردازد. حتما لازم نیست این قانون در قرارداد بازیکن ثبت شود چون یک قانون است و طبق آیین‌نامه نقل و انتقالات فیفا عمل می‌شود.»

وی همچنین درباره این‌که چرا این مبالغ از سوی باشگاه‌ها حتی با رأی کمیته انضباطی پرداخت نمی‌شود، می‌افزاید: «باشگاه‌ها می‌توانند نامه بزنند تا سازمان لیگ این قانون را اصلاح کنند. در برخی از موارد این قانون به درستی اجرا نمی‌شود و به همین دلیل به نظرم باید ضوابطی برای آن تعیین شود یا این‌که به‌طور کل آن را حذف کنند. شاید برخی از باشگاه‌ها که هنوز این مبالغ را طلب نمی‌کنند، از قانون بی‌اطلاع هستند.»

نگاه کارشناسی
احمدرضا براتی، کارشناس حقوقی فوتبال درباره ماجراي حق‌پخش اینطور توضیح می‌دهد: «این مقررات از سوی نهادهای بین‌المللی وارد ایران شده و فلسفه‌اش هم این است که باشگاهی که در بخش پایه کار کرده و متحمل یکسری هزینه‌ها شده، اگر قرار است بازیکنی را از دست دهد، به جنبه تجاری قضیه نیز نگاه کند.» او ادامه می‌دهد: «البته به این شکل نیست که تمام حق رشد بازیکن به باشگاهی برسد که بازیکن یک یا ٢‌سال در آن بازی می‌کرده است. یک بازیکن از اولین قرارداد حرفه‌ای تا ٢٣سالگی در هر تیمی باشد، باشگاهی که او را جذب می‌کند باید طبق مدت حضور آن بازیکن در باشگاه‌های قبلی مبلغی را به آنها پرداخت کند. به‌هرحال متاسفانه با وجود شکایت برخی از باشگاه‌ها این حق رشد پرداخت نشده و همان‌طور که می‌بینیم قرارداد بازیکنان و مربیان به‌طور کامل به آنها داده نمی‌شود. این ضعف مراجع قضایی فدراسیون است که نمی‌توانند آرای خود را به اجرا بگذارند.»

چاره‌کار چیست؟
به نظر می‌رسد برای جاافتادن این قانون نوپا و مفید برای فوتبال پایه، نیاز به جدی گرفتن و اجرای پروژه به بهترین نحو ممکن است. قوانین بازدارنده فدراسیون فوتبال ایران، می‌تواند ما را در زمینه حق رشد به استانداردهای اروپایی نزدیک کند؛ البته اگر همت جمعی وجود داشته باشد!