به گزارش پارس به نقل از خبرآنلاین ؛ زلاتان ابراهیموویچ در بازی ایران - سوئد بهترین بازیکن زمین بود. ستاره سوئدی فقط یک نیمه بازی کرد، با وجود این یک گل زد، یک گل ساخت و مهارنشدنی بود. کارلوس کروش در جام‌جهانی برنامه دقیقی برای مهار مسی داشت، ولی این بار مدافعان تیم‌ملی نتوانسنتد برنامه مربی پرتغالی برای مهار زلاتان را پیاده کنند یا اینکه نقشه او نگرفت. با توجه به دفاع منطقه‌ای کروش، هر چهار مدافع که بلندقد انتخاب شده بودند، در صورت حضور زلاتان در منطقه بازی شان با او یارگیری می‌کردند و در ضربات ایستگاهی پورعلی‌گنجی مامور مهار کاپیتان سوئد بود. این مدافع کم‌تجربه اما مرعوب غول سوئدی شد و نمایش ضعیفی داشت تا کروش در نیمه دوم مجبور شود صادقی را به زمین بفرستد. برنامه کروش برای مهار زلاتان بویژه در 20 دقیقه شروع بازی نتیجه نداد و سوئد با زدن دو گل کار را تمام کرد.

زلاتان یکشنبه با پیراهن پاری‌سن‌ژرمن مقابل مارسی بازی می‌کند ،ولی برنامه مهار او این بار کاملا تفاوت دارد. یکی از مدافعان میانی مارسی که باید با زلاتان یارگیری کند، ژرمی مورل 172 سانتیمتری است؛ یک مدافع چپ که به خواسته بی‌یلسا به دفاع میانی منتقل شده است، چرا که در بازیسازی از خط دفاع مهارت خوبی دارد. بر خلاف کروش که گاهی از مدافعان میانی در دفاع کناری استفاده می‌کند، بی‌یلسا حاضر است مدافعان کناری‌ را به دفاع میانی منتقل کند. این دو مربی در دو سر مخالف طیف قرار دارند. اگر برای کروش اولویت گل نخوردن تیم است، اولویت بی‌یلسا گلزنی است. مربی آرژانتینی برای این کار حاضر است ریسک کند و مدافعی 23 سانتی‌متر کوتاهتر را مقابل زلاتان قرار دهد.

فلسفه متضاد آنها در مدل بازی تیم‌های‌شان هم آشکار است. کروش توپ را به حریف می‌دهد و از بازیکنانش می‌خواهد در نیمه زمین خودی تجمع کند تا تمام فضاها را ببندند، ولی بی‌یلسا روی مالکیت توپ اصرار دارد تا ابتکار عمل را در دست بگیرد. تیم بی‌یلسا حریف را در تمام زمین پرس می‌کند تا حمله بعدی را زودتر شروع کند و به گل برسد. در این مدل بازی، خط دفاعی تیم هم به نیمه زمین نزدیکتر است. اگر منطقه درگیری زلاتان و مدافعان تیم‌ملی در منقطه جریمه بود، مورل و زلاتان در 30-40 متری دروازه مارسی دوئل می‌کنند. ولی در این سبک بازی حریف فرصت دارد روی ضدحملات خطرناک باشد.

بی‌یلسا به‌عنوان یک مربی تهاجمی و کسی که گواردیولا هم او را بهترین مربی جهان نامیده، نمونه خوبی است تا بتوان در مورد مربی آتی تیم ملی (در صورت جدایی کروش) هم به ایده دقیقتری رسید. به ادعای منتقدان کروش تفکرات او دفاعی است و آنها عقیده دارند که با توجه به ذات تهاجمی فوتبال ایران (این ادعا هم جای بحث دارد) باید یک مربی تهاجمی روی نیمکت تیم ملی بنشیند. البته بر خلاف خواسته آرمانگرایانه و تا حدودی رویاپردازانه این گروه به نظر نمی‌رسد بازیکنان منتخب لیگ‌برتر برای اجرای فوتبال تهاجمی و پرفشار در برابر تیم‌های بزرگ جهان، توان بدنی و پتانسیل تکنیکی کافی داشته باشند. در عوض عملکرد سال گذشته تیم‌ملی در جام‌جهانی و جام ملت‌های آسیا و بویژه مقابل نیجریه، آرژانتین و شیلی (تیمی که بی‌یلسا پایه‌ریزی کرده) نشان داد که فوتبال محتاطانه کروش فعلا برای تیم‌ملی مناسب‌تر است.