به گزارش پارس به نقل از خبر انلاین، این یک اتهام بزرگ است. اتهام به یکی از بنیان گذاران جنبش مبارزه با اخاذی از بازیکنان و خانواده های شان در فوتبال ایران.

حمید شرفی بازیکن سال های دور استقلال می گوید قلیان کشی دلیلی نبوده تا او از فوتبال رده اول کشور دور بیفتد که هر آنچه بر سرش آمده است به دلیل خواسته های غیر فوتبالی مدیران وقت استقلال بوده است. خواسته هایی که یکی با شرایط مالی او توان انجام شان را نداشته است.

شرفی هنوز هم بازی می کند. او بارها تا سطح اول فوتبال ایران در لیگ برتر پیش آمد اما به هر دلیلی محو شد. تا همین الان هم که در ۳۴ سالگی بازیکن ابومسلم مشهد است، هنوز خواهان دارد و در پست هافبک میانی می تواند بازی کند. او اما سال ۷۵ می توانست ستاره فوتبال ایران شود اما زندگی فوتبالی اش در استقلال طور دیگری رقم خورد.

او ماجرای رفتن به قهوه خانه یکی از اقوامش و جدایی از استقلال را طوری دیگر روایت می کند: « یکی از اقوامم در آن سال ها در هاشمی قهوه خانه زده بود. من هم چند باری برای کمک به او آنجا رفتم اما دلیل نابودی ام قلیان نبود که هنوز هم خیلی از فوتبالیست های بزرگ کشور قلیان می کشند. این دست های پشت پرده و زد و بندهای باندهای مافیایی فوتبال بود که نمی گذاشت یکی مثل من پیش برود. »

او بر می گردد به سال های سال قبل. حتی پیش از شروع مربیگری زنده یاد حجازی در استقلال. روزگاری دور در تمرینات تیم منصور پورحیدری. او می گوید: « ما بازیکنان تیم جوانان استقلال بودیم. منصورخان می خواست تیم استقلال را ببرد برای بازی های مرحله گروهی جام در جام باشگاه های آسیا باید می رفتیم به عربستان. من در تمرینات نظر کادرفنی را جلب کرده بودم. یک روز آقای اولیایی صدایم کرد و گفت منصورخان مرا پسندیده و قرار است برویم به عربستان. بعد هم گفت. ببین پسر جان این سفر هزینه داره. پدرت می تواند هزینه های سفر تیم ما به عربستان را بدهد؟ »

او می گوید پدرش یک کارمند ساده بوده است و از این پول ها نداشته که بپردازد. برای همین این پیشنهاد با پاسخ منفی او روبرو می شود. البته خیلی زود قبل از اعزام آن تیم دو اتفاق مهم می افتد. اول اینکه اولیایی از استقلال می رود و بعد اینکه بلافاصله نوبت جدایی پورحیدری می رسد.

با انتخاب علی فتح الله زاده به مدیریت استقلال، او بلافاصله تیم را به حجازی سپرد و کلا این حجازی بود که تیم را به عربستان برد. با این وجود اتهام به اولیایی که یکی از مدیران قدیمی استقلال است، او که یکی از اعضای اولیه تشکیل دهنده کمیته منشور اخلاقی در فوتبال ایران بوده است صحت دارد؟

برای بررسی این ادعا ابتدا با منصور پورحیدری تماس گرفتیم. مدیرفنی این روزها و سرمربی آن ایام می گوید: « خیلی سال از آن موقع گذشته. من حتی یادم نیست که حمید شرفی در تمرین تیم مان بوده یا نه. بهتر است از جوان ترها بپرسید. به نظرم با خود حاجی اولیایی یا پرویز مظلومی تماس بگیرید. »

اولیایی البته در این باره حرف می زند. او بازیکن را می شناسد اما برای تطابق سال و اتفاق تردید دارد اما در دفاع از خود دو دلیل می آورد که به آن شهره است.

اول اینکه: « ببین من به چی شهرت دارم؟ به اینکه به کسی پول نمی دادم. غیر از این است. الان سال هاست که از امیر قلعه نویی تا جواد زرینچه، علی منصوریان و همه قدیمی های استقلال، هر جایی می نشینند می گویند حاجی اولیایی عادت داشته به ما پول ندهد. اینکه ۲ میلیون را بین ۴۰ نفر تقسیم می کردم. بدون اینکه بدانند چه اتفاقی برای پول های شان افتاده است. یا مثلا ایمان عالمی می خواست از بنیاد شهید بیاید تیم ما. گفت ۳۵ هزار تومان می خواهد. گفتم باشه. یک پیراهن استقلال به او دادم با ۵ هزار تومان. گفتم باقی پولش هم ارزش این پیراهنی است که دستت دادم. »

او البته دلیل دیگری هم می آورد: « ۲۰ سال قبل را که می گویی اصلا از این حرف ها نبود. آن موقع اصلا کسی عقلش نمی رسید که برود به یکی بگوید به پدرت بگو به ما پول بدهد. آن هم در سال هایی که اصلا خانواده های پولدار نمی گذاشتند بچه های شان بیایند فوتبال. بعد ما از بچه های پایین شهری چه پولی می توانستیم بگیریم؟ »