به گزارش پارس نیوز، 

افسانه جهرمیان در ستون طنز روزنامه قانون نوشت: تعطیلات نوروز به پایان رسیده، در این دوره افراد دچار یک ناامیدى فلسفى عمیقى شده‌اند. حسی با درون مایه‌ «چه غلطی کردیم این همه خرج الکی کردیم، اصلا خوش نگذشت و اتفاق خاصی هم نیفتاد ولی خیلی هم زود تموم شد، انگار همین دیروز بود داشتیم وسایل رو با فشار هل می‌دادیم توی صندوق عقب!»در روزهای پسانوروز حال و روز خانواده‌ها به چند دسته تقسیم می‌شود:

دسته‌اى که در رفت و آمد عیددیدنی بودند، آه در بساط ندارند و به‌شدت جای خالی یارانه را در زندگیشان احساس می‌کنند. نادم و پشیمان حسرت مى‌خورند که کاش حداقل هفت‌سین مجلسی‌ترى چیده بودیم و فقط به سین بسنده نکرده بودیم و اون گوشه‌های سفره نیم کیلو نخود لوبیایی، تن ماهی‌ای چیزی هم گذاشته بودیم، که الان فقط سیب و سرکه نمى‌خوردیم. اگر ذره‌اى مدیریت‌ بحران داشتیم تخم‌مرغ‌ها را خام رنگ کرده بودیم که حداقل دورهم نیمرویى بزنیم. اما هنوز هم می‌توانند با شادی‌های کوچک دنیایشان را بسازند. کافیست از لای درزهای مبل وقتی از دست مهمان در رفته باشد، مغز تخمه‌ای، پسته‌ای چیزی پیدا کنند.دسته دیگر که در عید دیدنى ماندگار مى‌شدند این روزها در خانه همه چیز دارند اما رونق و صفا ندارند. این قدر شدید مراسم عید دیدنى را به‌جا آوردند که از حجم زیاد عادت و دلبستگى اذیت هستند وجای دستشویی و اتاق‌ها را هم در خانه خودشان تشخیص نمی‌دهند.

دسته بعدی سفر رونده‌ها هستند که دچار اختلال دوقطبى خفیف شده‌اند. بین کودک درون و رومخیِ منطقی درونشان گیر افتاده‌اند؛ کودکِ مریض و بازیگوش درونشان مدام نق می‌زند که «اه دوباره شروع شد، باید بریم سر کار و دانشگاه و زندگی خسته کننده.» اما رومخی منطقیشان هی شانه‌هایشان را می‌مالد و یادآوری می‌کند :«هیچ‌کجا خانه خود آدم نمى‌شود».

اما دسته‌اى که اداى مسافرت را در‌آوردند حال‌شان از همه بدتر است. متاسفانه این دسته دچار اسکیزوفرنى حاد شده‌اند. از طرفى باید تا عید آینده در حد شهاب حسینی فیلمِ خاطرات سفرهاى خیالیشان را بازی کنند. از طرف دیگر هم دلشان خون است که از ترس اینکه لو نروند تا سر کوچه هم نرفتند ماست بخرند. از آن طرف هم این مدت آن قدر آجیل و شیرینى خوردند که از لحاظ قند و چربى و اوره در وضعیت قرمز به سر مى‌برند. اما هیچ چیز اندازه‌ توهم سفر کمرشان را نشکسته!

حداقل قدیم‌ها پدر و مادرها براى گذران روزهاى سختِ پسانوروز روى عیدى فرزندانشان سرمایه‌گذارى بلندمدتِ بى‌بهره مى‌کردند. اما حالا یا بچه‌ها عیدى گیرشان نمى‌آید یا اگر هم بیاید شما فکر کردى از این دهه هشتاد، نودى‌ها مى‌شود پول گرفت؟ خیلى که شرایط‌تان ناجور باشد آن هم به قید خودزنی والتماس و ضمانت، شاید به قرض با بهره بالا راضى شوند.