به گزارش پارس نیوز، 

البته صاحبان فکر و اندیشه و تحلیلگران عرصه سینما بارها بر این امر تاکید داشته‌اند که به هرحال حضور در جشنواره فیلم فجر می‌تواند اتمسفری را به‌وجود بیاورد تا فیلم‌ها به شکلی مورد تبلیغ قرار بگیرند و این حداقل می‌تواند برای فیلمسازان جوان امتیازی مثبت به‌شمارآید. اما ناگفته پیداست، این جشنواره امسال سی‌وهفت سالگی خود را جشن می‌گیرد و به‌واسطه مرتبه‌ای که در ساختار سینما دارد و به دلیل بهره‌مندی از نظارت دولتی باید نگاهی دغدغه‌مند بر مجموعه آن حاکمیت داشته باشد، نگاهی که بتواند احساس مسئولیت سیاستگذاران و مسئولان جشنواره را نسبت به آثار فیلمسازان ارتقاء دهد و به عبارت دیگر سیاستگذاران بدانند در مقابل سینمای ایران مسئول‌اند؛ پس سلایق و دیدگاه‌های سیاسی به صرف دولتی بودن جشنواره، نمی تواند سیمرغ سینمای ایران را به سرمنزل مقصود رهنمون سازد. 

درهمین راستا «محمد دیندار»، منتقد و فیلمنامه‌نویس در گفت‌وگو با سینماپرس بر این مهم تصریح داشته است که جشنواره فیلم فجر رویدادی «ملی» است و نباید سلایق «میلی» آن را تنزل دهد؛ ما چندسالی است که شاهد عملکرد سلیقه‌ای دست اندرکاران این رویداد سینمایی هستیم و این عملکردهای سلیقه‌ای و غیرکارشناسی، ضربات جبران‌ناپذیری را به این جشنواره وارد کرده و باعث افت و نزول آن شده است.

محمود گبرلو به‌عنوان منتقد سینمایی گفته است: درحال حاضر سیاست خاصی در جشنواره وجود ندارد، اما متأسفانه جشنواره در سیاستگذاری، اندیشه و اسم همسو با اهداف تعریف شده نیست و به خوشگذرانی تبدیل شده است. در یک مقطعی به‌وسیله جشنواره فیلم فجر عملکرد یک‌ساله سینمای ایران ارزیابی می‌شد، اما به مرور زمان این حضورها و جایزه دادن‌ها به یک بی‌برنامگی تبدیل و باعث شد جشنواره خاصیت و اهمیت خود را از دست بدهد.»

مهدی شیخ‌صراف نیز در زمره دیگر صاحب نظران منتقد قرار دارد. او معتقد است: «وابستگی جشنواره به دولت منجر به اعمال سلیقه‌ای مدیران شده و تغییرات زیادی را به همراه داشته است.»

به‌نظر می‌رسد مسعود ده‌نمکی، کارگردان «سه گانه اخراجی‌ها» نیز به علت همین نگرش‌های سلیقه‌ای از حضورآخرین فیلمش با عنوان «زندانی‌ها» در سی‌وهفتمین جشنواره فیلم فجر انصراف داده است. او در صفحه اینستاگرام خود نوشته است: «بعضی کارها و فیلم‌ها از جنس رقابت نیستند و در فضای رقابتی حرف اصلی آنها گم می‌شود. حرف از معنویت و مفاهیم اخلاقی و عرفانی و فیلم‌هایی از جنس رسوایی ۱و۲ و حالا هم زندانی‌ها از این گونه‌اند. وقتی فیلمی جلوتر از زمان خودش باشد در چنین فضاهای رقابتی دیده نمی‌شود، حتی اگر قابلیت‌های منحصر به فردی داشته باشد. مثل سکانس‌های زلزله «رسوایی۲» که حالا تیم سازنده این تروکاژها برای شرکت‌های معتبر خارجی کار می‌کنند و در جشنواره خودمان تعمداً دیده نمی‌شوند. جنس حرف‌های این فیلم باوجود تکرار تروکاژهای منحصر به فرد و بازی‌های خوب همکارانم، از آن جنس حرف‌هایی است که مخاطب عام بدون پیش‌داوری باید ببیند.»

«زندانی ها» را برای جشنواره فجر نساخته‌ام

این کارگردان در گفت‌وگو با رسالت هم در این‌باره عنوان می‌کند: «فیلم زندانی‌ها طنز اجتماعی است و به‌نوعی به مفهوم انتظار هم می‌پردازد،اما آن را برای مخاطب جشنواره‌ای نساخته‌ام و می خواهم اثر تازه‌ام بدون قضاوت و پیش داوری در معرض افکار عمومی قرار بگیرد. این فیلم مراحل نهایی خود را طی می‌کند و به‌زودی آماده اکران می‌شود. جشنواره فجر معمولا فیلم‌های طنز را جدی نمی‌گیرند، البته گاهی مورد توجه قرار می‌گیرد ،اما در مجموع جشنواره فیلم فجر به آثار طنز آن توجه اصلی را ندارد.»  

وی درباره حاکمیت نگاه‌های سلیقه‌ای و سیاسی در جشنواره اینگونه توضیح می‌دهد: «نمی‌توانم بگویم که در جریان انتخاب فیلم‌های جشنواره فجر صرفا نگاه سیاسی حاکمیت دارد بلکه به این مسئله معتقدم که سلیقه در جشنواره حکم‌فرماست و این نگاه سلیقه‌ای مختص چندسال اخیر هم نیست و از همان ابتدا شاهد این روند بوده‌ایم. شاید بتوان گفت که اساسا این جشنواره تخصصی نیست و هیئت داوران دارای آن پتانسیل لازم برای بررسی همه ابعاد یک فیلم نیستند و تجدید نظر در ساختار و نگاه آکادمیک می تواند از نظر فنی موثر باشد.» 

ده‌نمکی در ادامه عنوان می کند: «ما نمی توانیم بگوییم این جشنواره به رشد و بالندگی صنعت سینمای ما کمک نکرده است. به هرروی جشنواره فیلم فجر ویترینی از سینماست. وقتی حدود 30 فیلم از مجموع 100 فیلم تولیدی در این جشنواره حضور دارند، یعنی حدود یک سوم آثار حضور دارند، پس نمی‌شود گفت که این مسئله کمکی به سینما نکرده است، ولی می‌تواند در حوزه سیاستگذاری به‌عنوان یک شاخص از لحاظ محتوایی و کمی مورد مطالعه قرار بگیرد.»

این کارگردان در پاسخ به این پرسش که آیا در جشنواره فجر، مافیا وجود دارد؟ بیان می‌کند: «در هرجای دیگری وقتی نگاه‌های سلیقه‌ای وجود دارد، ممکن است این اتفاق بیفتد. البته بستگی به هیئت داوری هم دارد. به‌نظرم  دبیر جشنواره و یا شورای سیاستگذاری می تواند به این مسئله جهت درستی بدهد. به هرحال سینمای ما با همه کمی‌ها و کاستی‌ها خیلی حرف برای گفتن دارد و چه بسا در تمام این 40 سال رشد خوب و در عین حال کارنامه قابل قبولی داشته است.»

داوران می خواهند دل همه را به‌دست بیاورند

جواد طوسی هم به عنوان منتقد سینما در گفت‌وگویی با رسالت، به موضوع چینش داوران در انتخاب سلیقه‌ای فیلم ها اشاره کرده و می‌افزاید: « موضوع چینش داوران همیشه آن سوءتفاهم پایان‌ناپذیر جشنواره‌های مختلف ازجمله جشنواره فیلم فجر بوده و هست، ولی اگر بخواهیم منصفانه قضاوت کنیم در مقایسه با دوره‌های اول جشنواره فجر به مراتب ترکیب داوری‌های 10سال اخیر روبه تخصصی شدن رفته است.»

به اعتقاد وی « در این ترکیب متنوع و متکثر حتی اگر سلیقه‌ای هم اعمال شود، آن سلیقه بخشی از قواعد بازی بوده و اجتناب ناپذیر است. هر ترکیبی داوری می‌تواند آن انتخاب متفاوت خودش را داشته باشد، برای این مسئله 

نمی‌شود راه حلی پیدا کرد، مگر اینکه دبیر جشنواره در گزینش کارشناسانه عمل کرده و با مقایسه میان گذشته و حال افرادی را انتخاب کند که در عین مستقل بودن و بی‌طرفی از تجربه، سابقه و توانایی و درک درست زبان سینما برخوردار باشند. این می‌تواند کیفیت مطلوبی را رقم بزند.»

وی می گوید:« اگر بخواهیم ایرادی به جشنواره فیلم فجر اطلاق کنیم باید از محافظه‌کاری بیش از حد داوران سخن گفت و این مسئله داوران را از آن نگاه جسورانه و منطقی دور می‌کند و در واقع رعایت یک‌سری مصلحت اندیشی‌ها ممکن است به ساحت حرفه‌ای داوری خدشه وارد کند.»

این منتقد درباره ترکیب داوری امسال دیدگاهش را این‌گونه مطرح می‌کند: «داوران امسال ترکیبی از افراد باسابقه هستند، بنابراین در نگاه اول ترکیب متقاعد کننده و قابل قبولی می‌تواند باشد. البته این مسائل را براساس بضاعت فعلی و ظرفیت پذیری سینمای ما عنوان می‌کنم.»

طوسی تاکید می کند: «خروجی این ترکیب داوری طبیعتا باید سینمایی باشد که هم به قصه و روایت اهمیت می‌دهد و هم به مضامینی که بتواند با بطن جامعه ملتهب فعلی همراه باشد و در کنارش مخاطب و بازگشت سرمایه و یک سینمای حرفه‌ای که هم هنر و هم جذابیت‌های ساختاری و بصری و صناعی به درستی تعریف شود. این می‌تواند ترکیبی مناسب بین فرم و محتوا باشد. به هر روی تنوع در ویترین فرهنگی جشنواره امسال مشخص است و باید ببینیم چقدر داوران در انتخاب‌هایشان سلیقه شخصی را در دستور کار قرار نداده و سنجیده‌تر و حرفه‌ای‌تر عمل می‌کنند.» 

وی درباره عملکرد جشنواره فجر در سال‌های اخیر اظهار کرد: «اگر مقداری منصف باشیم باید به این واقع‌بینی رسیده باشیم که جشنواره فجر جدا از همه نقاط قوت و ضعف و اوج و فرودهایی که در این دوره‌های تسلسل تاریخی داشته، مهم‌ترین رویداد فرهنگی و سینمایی ما به‌شمار می‌آید. ولی ما می‌توانیم از این فرصت به‌دست آمده و قدمت تاریخی استفاده‌های بهتر و مطلوب‌تری داشته باشیم.»

این منتقد سینما ادامه می دهد:« بارها گفته شده که این جشنواره نیاز به یک ستاد دائمی دارد که در طول سال بتواند خودش را مورد بازنگری قرار بدهد و آسیب‌شناسی بموقع داشته باشد. حتی آن چرخه تولید سالانه را هم به‌صورت غیرمستقیم رصد و موارد پیشنهادی سازنده داشته باشد تا در تولیدات ما کیفیت در کنار کمیت به درستی تعریف شود و گونه‌شناسی‌های مختلف را تجربه کنیم و ببینیم فیلم‌ها چقدر باید از نظر بافت موضوعی و محتوایی نسبتی با طبقه‌بندی جامعه فعلی ما و موضوعات ملتهب آن داشته باشند و اینکه فیلمسازها چقدر فراتر از پرداختن به واقعیت جاری و ناتورالیسم صرف یک نگاه آرمان‌خواهانه دارند.»

وی باور دارد که « این نوع نگاه فیلمسازان ما نمی‌تواند برای جامعه فعلی که شهروندانش به‌قدرکافی در معرض مشکلات عدیده قرار دارند، راه‌حل منطقی باشد. هنرمند و فرهنگساز جدا از اینکه نگاه غمخوارانه خودش را متوجه بطن جامعه می‌کند، باید بتواند توصیه هم داشته باشد یعنی من مخاطب به غیر از همزادپنداری که باید با یک اثر و شخصیت‌هایش داشته باشم، بتوانم از طریق حدیث نفس فیلمساز و فیلمنانه‌نویس نهایتا به یک نقطه امن‌تر خودم را سوق بدهم. طبعا داوران باید به این گونه مسائل در جریان داوری‌هایشان توجه داشته باشند.»

محفلی برای سوداگران سینما

جبار آذین از دیگر منتقدانی است که جنبه سیاسی‌کاری در انتخاب آثار سینمایی را از آفت‌های جشنواره عنوان کرده و به رسالت می‌گوید: « اگرچه یکی از دستاوردهای بزرگ فرهنگ و سینما در سال‌های پس از انقلاب تاسیس و برگزاری جشنواره بین المللی فیلم فجر بوده و این جشنواره با اهداف حمایت و هدایت سینما و میثاق با آرمان‌ها و ارزش‌های جامعه ایجاد شد و تا سال‌ها و دوره‌های مختلف به رغم کاستی‌ها و نواقص مسیر تکامل و کسب اعتبار و آبرو در داخل کشور و خارج را طی کرد، اما در دو دهه اخیر به دلیل جایگزینی نامدیران سینمایی در عرصه مدیریت سینمای کشور به‌جای کارشناسان و مدیران سینماشناس و پررنگ شدن نقش سیاست و تجارت به جای فرهنگ در مناسبات سینمایی، افزون بر اینکه سینمای ایران از مسیر توجه به خواست‌ها و آرمان‌های جامعه فاصله گرفت، ویترین این سینما یعنی جشنواره فیلم فجر هم دچار انحراف از ارزش‌ها شد.»

وی در ادامه می افزاید:« از سال 1392 به بعد جشنواره فجر به دو «جشن‌پاره» ملی و جهانی فجر تبدیل شد. دو 

جشن پاره‌ای که هیچ ارتباط ماهوی و ارزشی و تخصصی با جشنواره سابق فیلم فجر ندارند و صرفا تبدیل به محفل‌هایی شده‌اند برای سوداگران سینما، از همین‌رو آنچه امروزه تحت عنوان جشنواره ملی و جهانی فیلم در کشور برگزار می‌شود، بیش از آنکه تعلق فرهنگی به جامعه داشته باشد، به سیاست‌های جناحی و گروهی مربوط است. از آنجا که این جشن پاره ها دولتی هستند، دیدگاه ها و سلیقه های دولتی‌‌ها در اجرای جشن پاره‌ها و گزینش و داوری فیلم‌ها دخیل است.»

این منتقد صراحتا عنوان می‌کند که به‌دلیل عملکرد غلط نامدیران سینمایی، باندهای مخربی چون مافیا و پولشویان در سینما پیدا شده‌اند که همین‌ها هم در چگونگی برگزاری جشنواره‌ها ازطریق سرمایه، رفاقت و تجارت دخالت دارند، برهمین اساس جشنواره ملی فجر هیچ ارتباطی با سینمای ملی و فجر انقلاب و دستاوردهای ارزشی ندارد و کارنامه‌ای بد و غلط از عملکرد نامدیران و هم‌سفره‌های آنان در باندهای مافیایی است.