این فیلم تمنانامه سربازان آمریکایی برای نرفتن به جنگ است با این حال سینمای جنگ طلب هالیوود همواره از سینمای ضد جنگ همواره موفق‌تر است.

دیدگاه‌های سینمایی درباره آثار جنگی در آمریکا، مثل کشور خودمان به دو دسته تقسیم می‌شود، روشنفکران در همه جای دنیا نگاه ضد جنگی دارند و میهن پرستان از ارزش‌های جنگ در آثار سینمایی شان حمایت می‌کنند. اما تفاوت مدافعان سینمایی که از تجلی ارزش‌های سینمای جنگ در داخل کشورمان حمایت می‌کنند این است که جنگ هشت ساله ایران، جنگ دفاعی و تحمیلی است و تمامی جنگ‌‎‌های آمریکا متجاوزانه.

هنرمندان بسیاری در بدنه هالیوودِ جنگ پسند و جنگ طلب، موفق شدند فیلم‌های ضد جنگ بسازنند و همچنان این رویه به عنوان یک سوپاپ اطمینان ادامه دارد، اما یک فیلم جنگی آمریکایی که تکیه بر ارزش‌های جنگ آمریکایی متجاوزانه دارد و اغلب هم خوش ساخت از کار درمی‌آید، افکار عمومی را نسبت به تجاوز آمریکایی سمپاتیک می‌کند و اثر آثار ضد جنگ را از بین می‌برد.

اگر یک مخاطب اهل سینما که طالب سرگرمی و هیجان است فیلم پرل هاربر (مایکل بی) را تماشا کند، قطعا بابت بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی به ایالات متحده حق خواهد داد. اینکه مجامع بین‌المللی جنایت اتمی ایالات متحده را فراموش کرده‌اند به این دلیل است بیش از ده هزار فیلم درباره جنگ جهانی دوم در هالیوود تولید و همچنان ساخته می‌شود و هالیوود در محبوبیت ارتش آمریکا، در سراسر جهان نقش بسزایی دارد. (اینجا).

اما در مقابل تبلیغات هالیوود نمی‌توان کاری جزء آگاهی سازی رسانه‌ای در قالب تحلیل ارائه داد و برخی واقعیت‌ها را باید پذیرفت که سینمای جنگ طلب هالیوود همواره از سینمای ضد جنگ این کشور موفق‌تر است و کافیست به چند نمونه اشاره کنیم. به عنوان نمونه چهار دهه فیلمسازان مختلفی علیه جنگ ویتنام آثار مختلفی را تصویر کردند از هال اشبی تا استنلی کوبریک، الیور استون و...، اما فیلم «ما سرباز بودیم» (رندال والاس) با موفقیت در اکران سراسری در اقصی نقاط جهان، اثر آثار ضد جنگ پیشین دهه هشتاد و نود میلادی را کاملا مستحیل کرد.

یا فیلم‌های فراوانی که بر ضد حضور نظامی آمریکا در عراق و افغانستان ساخته شد از «شیر‌ها برای بره‌ها» (رابرت ردفورد)، غیر قابل انتشار (برایان دی پالما) در دره الا (پل هگیس) و فیلم ببر و برف (روبرتو بنیبنی) با فیلم‌های جنگ طلبانه مهلکه (کاترینا بیگلو) و تک تیرانداز آمریکایی (کلینت ایستوود) اثرشان کاملا از بین می‌رود.

اگر از سفسطه و مغالطه در نقد پرهیز کنیم، فیلم «تک تیرانداز آمریکایی» اثر عمیقی در روند سینمای جنگ طلب و تغییر ذائقه مخاطبان آمریکایی و فرهنگ عامه داشت. فیلم علاوه بر بزک کردن ابعاد قهرمانی یک مسلمان‌کش حرفه‌ای در عراق، برای نوسازی افکار عمومی در آمریکا، در تجدیدنظر نسبت به مقوله جنگ‌های متجاوزانه آمریکا، نقش بسزایی داشت.

«تک تیرانداز آمریکایی» فیلم پرفروش کلینت ایستوود با سناریویی از جیسون هال بر اساس خاطرات کریس کایل به نگارش درآمد و ساخته شد. فیلم درباره یک عضو واحد سیل تفنگداران دریایی است که باید افراد مشکوک به تروریسم را در مواجه با سربازان آمریکایی از راه دور هدف قرار دهد و خیلی از مردم مسلمان بی‌گناه عراق را در فلوجه به نام تروریست به شهادت رساند.

از سوی دیگر موج آثار ضد جنگ در هالیوود توسط هنرمندان متوقف نمی‌شود. فیلم «از خدمات شما متشکریم» نخستین فیلم سینمایی جیسون هال سناریست تک تیرانداز آمریکایی، نگاهی پر ترحم و همدردانه است به تلاش نظامیان بازگشته از جنگ عراق برای خو گرفتن به زندگی عادی در خانه، خانواده و محل سکونت.

این فیلم نخستین فیلم سینمایی جیسون هال (Jason Hall) در مقام کارگردان است که قبلا در مقام سناریست، فیلمنامه تک تیرانداز آمریکایی را برای کلینت ایستوود نوشت.

به نظر می‌رسد که جیسون هال، با نگارش این فیلمنامه تلاش کرده مواضع قبلی خودش درباره جنگ‌های متجاوزکارانه و سربازانی که در این جنگ هستند را پس بگیرد. تصویر نظامیان بازگشته از جنگ عراق در این فیلم با تصویر قهرمانانه کابوی وار کریس کایل در فیلم تک تیرانداز، کاملا متفاوت است.

در فیلم «از خدمات شما متشکریم» خو گرفتن به زندگی عادی و خانواده از دریچه متفاوتی تری نسبت به فیلم جنگ طلب تک تیرانداز آمریکایی روایت می‌شود، هر چند که شباهت‌هایی در ساختار اجتماعی هر دو فیلم وجود دارد.

یکی از قهرمانان فیلم «از خدمات شما متشکریم» گروهبانی به نام آدام شومان (مایلز تلر) هربار در متن درام قرار می‌گیرد این مسئله برای مخاطب واکاوی خواهد شد که سرباز بودن با انسان بودن بسیار متفاوت است.

این فیلم به سئوالات بسیاری پس از جنگ درباره سربازان پاسخ می‌دهد، لحظاتی در زندگی سربازان هست که از حالت انسانی خارج می‌شوند و باید زمانی طولانی صرف کنند تا دوباره بازیابی شوند، این موضوع که در کتاب نمود پررنگی دارد، متاسفانه در فیلم نیست.

صدا‌های ذهنی آدام شومن که در کتاب موجود است در فیلم وجود ندارد و همین مسئله باعث عدم درک حسی موقعیت سرباز از جنگ بازگشته می‌شود.

زندگی مشکلات و روانی پس از باگشت از عراق موضوع فیلم «از خدمت شما متشکریم» چاشنی دو کتاب دیوید فینکل است که بر سه عضو کانزاسی هنک ۱۶ پیاده نظام گردان دو ارتش ایالات متحده متمرکز است. «دیوید فینکل» نویسنده کتاب مرجع اقتباسی، اثر بی‌نظیری را به نگارش درآورده و لحظات بازگشت این سربازان به کشورشان را از دریچه‌ای کاملا حسی توصیف می‌کند، اما اقتضائات دراماتیک اجازه نمی‌دهد این بخش از کاراکتر‌ها در فیلم دیده شود. 

آدام شومان پرسوناژی واقعی، از سه شخصیت اصلی فیلم دو کتاب برجسته نویسنده واشنگتن پست، «فینکل»، درباره زندگی سربازان آمریکایی است. جلد نخست درباره جبهه‌های جنگ و جلد دوم درباره دوران پس از بازگشت سربازان از عراق است. نگارش این دو کتاب ده سال به طول انجامید و جلد سوم آن منتشر نشده است. 

دیوید فینکل حین تهیه گزارش در عراق با «شومان» آشنا شد و او را متفاوت از سایر سربازان تشخیص داد و متوجه شد بیهوده لباس سربازی به تن کرده است. او یکسال و نیم از زندگی خود را در کنار پرسوناژ واقعی شومان و خانواده در کانزاس وقت گذارند و در طول این مدت متوجه شد، بسیاری از سربازان آمریکایی پس از بازگشت از جنگ، توانایی روحی برای بازگشت به زندگی عادی خودشان را ندارند. او یکسال از زندگی آدام شومان را دیده است که با چه تلاش گسترده‌ای سعی می‌کرد خود را به زندگی عادی و روال گذشته‌اش، قبل از رفتن به میدان جنگ بازگرداند.

 


زمانی که این کتاب منتشر شد، شومان در مصاحبه‌ای گفت که کتاب‌های او برای سربازان بخت برگشته‌ای که از جنگ بازگشته‌اند، نوشته نشده، این کتاب را ۹۹ درصد جامعه آمریکایی جنگ نرفته و جنگ ندیده باید مطالعه کنند که هیچ کدام از عزیزانشان در جنگ‌های ایالات متحده، حضور نداشته‌اند.

سرنوشت آدام شومان، تائوسولو آی تی، بیلی والر که در کتاب ترسیم شده، آینده سربازانی است که هنوز برای جنگ‌های بعدی داوطلب رفتن به مناطق جنگی نشده‌اند. شومان در مورد کتابش اشاره می‌کند:" این کتاب برای خانواده‌هایی نوشته شده که عزیزانشان را در جنگ‌های بعدی به خاطر جاه‌طلبی سیاسی - نظامی سیاستمداران به جنگ ارسال نکنند. خانواده‌های غیرنظامی باید با مسائل سربازان بازگشته از جنگ آشنا شوند تا مردم آمریکا در کسوت سرباز درگیر هیچ جنگی نشوند.

در صحنه‌ای که فرزند نوزاد شومان روی سینه‌اش خوابیده است، او با کابوس جنگ از خواب بیدار می‌شود و نوزادش از روی سینه او می‌افتد. در صحنه بعدی ساسکیا شومان (هیلی بنت) که پاسخنامه شوهرش به اداره نظام پزشکی ارتش را مطالعه کرده، از او می‌پرسد آیا واقعا مرگ را آرزو می‌کند؟ او دراین پاسخنامه پزشکی خواستار مرگ هر چه سریع‌ترش شده است.

وقتی با این پاسخ سرباز آمریکایی مواجه می‌شویم، درخواهیم یافت مختصات و تعریف میهن برای سربازان آمریکایی تغییر کرده است. علی القاعده میهن برای آنان باید جایی باشد که احساس امنیت و آرامش کنند، اما این سربازان به دلیل عدم امنیت در کشورشان خواستار بازگشت به مناطق جنگی هستند. به همین دلیل در طول فیلم و کتاب بار‌ها مشاهده می‌کنیم تائوسولو آی تی (بیولا کوآل) خواستار بازگشت به یگان خود در عراق است.

بسیاری از این سربازان سفری طولانی در بازگشت به خانه طی کرده‌اند که راهی به درون خود بجویند و امیدشان این است که مردم درک کنند آنان با شخصیت گذشته‌اشان بسیار تفاوت دارند. این فیلم تمنانامه سربازان آمریکایی برای نرفتن به جنگ است. این فیلم درباره جنگ بیرونی نیست بیشتر درباره جنگ درونی سربازان است.

اما فیلم بر مبنای ساختار ضد جنگ بودنش، چند اشکال عمده دارد. مثلا روایت جیسون هال (مایلز تالر) و «تائوسولو آی تی» به وطن برخلاف بیلی والر از خشم درونی خاص سربازان علی رغم صدمات روانی بروز دراماتیک ندارد.

خشمی که در فیلم‌های ضد جنگ وجود دارد و در آثاری اجتماعی ضد جنگی مثل بازگشت به خانه (Coming Home) هال اشبی، بهترین سال‌های زندگی ما (The Best Years of Our Lives) ویلیام وایلر و متولد چهارم جولای (Born on the Fourth of July) در این فیلم نیست.

در واقع خشم نسبت به جنگ و دوران سرباز بودن بخشی از هویت یک فیلم اجتماعی ضد جنگ به شمار می‌رود که متاسفانه این مسئله در کتاب فینکل پرداخت نشده و در متن و محتوای فیلم آنچنان برجسته نمی‌شود. این گروه سه نفره سربازان از یک فضای خشن آمده‌اند و قربانی خشونت جنگ هستند، اما چرا غیر از اولی که خودکشی می‌کند، از دو کاراکتر اصلی چرا هیچکدام واکنش خشنی از خود بروز نمی‌دهند؟

قدرت روحی این سربازان را نمی‌توان دید و عجز و درماندگی روحی آنان به خاطر صدمات جنگ با واکنش خشونت باری توام نیست و کارگردان نمی‌تواند میان واکنش‌هایی که در کتاب توصیف شده و در فیلم نیست توازنی ایجاد کند. اگر این فیلم یک مستند بود می‌توانستیم آنرا متهم کنیم که در تشریح موضوع عمیق نمی‌شود هر چند فیلم اقتضائات و انشعبات روایی‌اش را گسترش نمی‌دهد.

با این ضعف‌های بزرگ، فیلم را می‌توان توبه نامه جیسون هال برای خلق تک تیرانداز آمریکایی برشمرد.

سه میلیون آمریکایی در شانزده سال اخیر پس از فاجعه تروریستی ۱۱ سپتامبر به عراق و افغانستان اعزام شدند، در حالیکه همانطور که در فیلم می‌بینیم خانواده‌های سربازان با احترام با آنان برخورد نمی‌کنند و کمتر رسانه‌ای در آمریکا سرنوشت این ۳ میلیون نفر که تعداد کمی هم نیستد را پیگیری می‌کند.

علی رغم دگرگونی ساختار جنگ، این پدیده ضد انسانی، همچنان ضربات روحی ناشی از شوک عاطفی، کشتن و شاهد کشته شدن همرزمان و حتی دشمنان را به همراه خواهد داشت و این آفت هیچگاه از مناسک جنگ پاک نخواهد شد.

اما در تطبیق این دو فیلم، تیرانداز آمریکایی و «از خدمات شما متشکریم» که مخلوق جیسون هال است یک نکته حائز اهمیت را باید ذکر کرد که اولی هالیوودی و برای مخاطب انبوه ساخته شده و دومی ساختار و کارکردی معکوس فیلم دوم دارد و خیلی خاص و برای مخاطب محدود نخبه ساخته شده است. تک تیرانداز آمریکایی طوری ساخته شد که برای تماشاگر انبوه قابل هضم باشد، اما فیلم دوم مثل اثر اول خوش ساخت، عمومی و عامه پسندانه نیست.

نیت سربازان و زندگی دلخراش آن‌ها پس از بازگشت به خانه‌اشان با صداقت در کتاب فینکل منعکس شده، اما تاثیر کتاب در فیلم نیست. کتاب نزدیک‌تر به واقعیت و تاثیر گذارتر است.

این فیلم با در نظر گرفتن واکنش شخصیت‌های اصلی تبدیل به یک اثر بزدلانه غیر قضاوت‌گر می‌شود، توبه‌نامه‌ای برای قهرمان پروری کارگردان در فیلم تک تیرانداز آمریکایی که از یک روانی آدمکش در جبهه‌ها و سکانس‌های مکرر کشتار کریس کایل حماسه‌ای کشتارپسندانه ضد انسانی خلق شد با به تقدس جبهه جنگ میان غیر نظامیان و نظامیان آمریکایی.

فیلم از برخی فصل‌های کتاب به سادگی عبور می‌کند. به عنوان مثال در مورد موضوع مهم رسیدگی روانی به وضعیت آدام شومان، تائوسولو آی تی که سازمان پزشکی ارتش، برای یک ملاقات به پزشک شش ماه بعد به آن‌ها وقت می‌دهد.

فیلمی به سادگی از موضوعی که خودش طرح کرده عبورمی‌کند، حتی نسبت به این مسئله سربازان خشمی از خود نشان نمی‌دهند. دقیقا قرینه کاراکتر جان رمبو در مجموعه اولین خون هستند. او هر قدر واکنشی بود، شخصیت‌های اصلی این مجموعه بی واکنش هستند. با این حساب اصل جنگ و نقش خودشان در جنگ به چالش کشیده نمی‌شود.

از مولف برای قهرمان‌پروری بی دلیل از کریس کایل در فیلمنامه تک تیرانداز آمریکایی انتظار می‌رفت که توبه‌نامه‌اش را با استدلال بیشتری می‌ساخت و همچنان فیلم ضد جنگی ضدیت علیه جنگ را به صورت داغ مطرح نمی‌کند.

از فیلمساز انتظار جواب‌های بزرگی می‌رود، اما نپرسیدن سئوالات کلیدی درباره جنگ قصور در انجام وظیفه فیلمسازی است. حتی در جایی که می‌تواند پیام فیلم را به خوبی القا کند، کارگردان از تمرکز و فوکوس دراماتیک پرهیز می‌کند، فیلمی که بحث ضدجنگ بودنش را کامل نمی‌کند.