به گزارش پارس نیوز، 

سوره کهف هیجدهمین سوره قرآن است که ۱۱۰ آیه دارد. در فضیلت این سوره از نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و آله و سلم روایت شده: هرکس این سوره را در شب جمعه قرائت نماید بین او و خانه خدا و پس از آن نورانی خواهد شد. احمد بن هلال از عیسی بن عبدالله از پدرش از امیرالمؤمنین علیه السلام روایت کرده که فرمودند: «هیچ بنده‌ای نیست که آیه (قل انّما انا بشر مثلکم... را تا آخر سوره کهف) بخواند جز اینکه برای او نوری کشیده شود از خوابگاهش تا خانه کعبه و چنانچه خود از اهل حرم است برای او نوریست تا بیت المقدس.

پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم فرموده اند: «سوره کهف در تورات به نام حائله معروف است، زیرا میان قاری خود و آتش حائل و مانع می‌شود.» در روایت دیگری از ایشان وارد شده است: «آیا به شما خبر ندهم که عظمت آن آسمان و زمین را پر کرده است و کسی که این سوره را بنویسد نیز عظمتی این چنین دارد و هر کس این سوره رادر روز جمعه قرائت نماید خداوند گناهان او را تا جمعه آینده می‌آمرزد...»

از امام صادق علیه السلام نقل شده: هر کس سوره کهف را در شب‌های جمعه قرائت نماید، به مرگ شهادت از دنیا خواهد رفت یا اینکه خداوند او را شهید مبعوث خواهد کرد و در روز قیامت در صف شهدا خواهد بود. در روایات متعددی از پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم به قرائت ۱۰ آیه آخر سوره کهف و حفظ کردن آن‌ها سفارش شده است و فرموده اند: هر کس به این سفارش عمل کند از فتنه دجّال در امان خواهد ماند. پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم فرموده اند: «سوره کهف در تورات به نام حائله معروف است، زیرا میان قاری خود و آتش حائل و مانع می‌شود»

تلاوت مجلسی آیات ۷۵-۱۱۰ سوره کهف

 
 
 
 
00:00 09:51
 

 

قَالَ أَلَمْ أَقُلْ لَکَ إِنَّکَ لَنْ تَسْتَطِیعَ مَعِیَ صَبْرًا ﴿۷۵﴾

گفت: آیا به تو نگفتم که هرگز نمى‌ توانى همپاى من صبر کنى (۷۵)

قَالَ إِنْ سَأَلْتُکَ عَنْ شَیْءٍ بَعْدَهَا فَلَا تُصَاحِبْنِی قَدْ بَلَغْتَ مِنْ لَدُنِّی عُذْرًا ﴿۷۶﴾

[موسى]گفت: اگر از این پس چیزى از تو پرسیدم دیگر با من همراهى مکن [و]از جانب من قطعا معذور خواهى بود (۷۶)

فَانْطَلَقَا حَتَّى إِذَا أَتَیَا أَهْلَ قَرْیَةٍ اسْتَطْعَمَا أَهْلَهَا فَأَبَوْا أَنْ یُضَیِّفُوهُمَا فَوَجَدَا فِیهَا جِدَارًا یُرِیدُ أَنْ یَنْقَضَّ فَأَقَامَهُ قَالَ لَوْ شِئْتَ لَاتَّخَذْتَ عَلَیْهِ أَجْرًا ﴿۷۷﴾

پس رفتند تا به اهل قریه‌ اى رسیدند از مردم آنجا خوراکى خواستند و [لى آنها]از مهمان نمودن آن دو خوددارى کردند پس در آنجا دیوارى یافتند که مى‌ خواست فرو ریزد و [بنده ما]آن را استوار کرد [موسى]گفت: اگر مى‌ خواستى [مى‌ توانستى]براى آن مزدى بگیرى (۷۷)

قَالَ هَذَا فِرَاقُ بَیْنِی وَبَیْنِکَ سَأُنَبِّئُکَ بِتَأْوِیلِ مَا لَمْ تَسْتَطِعْ عَلَیْهِ صَبْرًا﴿۷۸﴾

گفت: این [بار دیگر وقت]جدایى میان من و توست به زودى تو را از تاویل آنچه که نتوانستى بر آن صبر کنى آگاه خواهم ساخت (۷۸)

أَمَّا السَّفِینَةُ فَکَانَتْ لِمَسَاکِینَ یَعْمَلُونَ فِی الْبَحْرِ فَأَرَدْتُ أَنْ أَعِیبَهَا وَکَانَ وَرَاءَهُمْ مَلِکٌ یَأْخُذُ کُلَّ سَفِینَةٍ غَصْبًا ﴿۷۹﴾.

اما کشتى از آن بینوایانى بود که در دریا کار میکردند خواستم آن را معیوب کنم [چرا که]پیشاپیش آنان پادشاهى بود که هر کشتى [درستى]را به زور مى‌ گرفت (۷۹)

وَأَمَّا الْغُلَامُ فَکَانَ أَبَوَاهُ مُؤْمِنَیْنِ فَخَشِینَا أَنْ یُرْهِقَهُمَا طُغْیَانًا وَکُفْرًا﴿۸۰﴾

و، اما نوجوان پدر و مادرش [هر دو]مؤمن بودند پس ترسیدیم [مبادا]آن دو را به طغیان و کفر بکشد (۸۰)

فَأَرَدْنَا أَنْ یُبْدِلَهُمَا رَبُّهُمَا خَیْرًا مِنْهُ زَکَاةً وَأَقْرَبَ رُحْمًا ﴿۸۱﴾

پس خواستیم که پروردگارشان آن دو را به پاکتر و مهربانتر از او عوض دهد (۸۱)

وَأَمَّا الْجِدَارُ فَکَانَ لِغُلَامَیْنِ یَتِیمَیْنِ فِی الْمَدِینَةِ وَکَانَ تَحْتَهُ کَنْزٌ لَهُمَا وَکَانَ أَبُوهُمَا صَالِحًا فَأَرَادَ رَبُّکَ أَنْ یَبْلُغَا أَشُدَّهُمَا وَیَسْتَخْرِجَا کَنْزَهُمَا رَحْمَةً مِنْ رَبِّکَ وَمَا فَعَلْتُهُ عَنْ أَمْرِی ذَلِکَ تَأْوِیلُ مَا لَمْ تَسْطِعْ عَلَیْهِ صَبْرًا ﴿۸۲﴾

و، اما دیوار از آن دو پسر [بچه]یتیم در آن شهر بود و زیر آن گنجى متعلق به آن دو بود و پدرشان [مردى]نیکوکار بود پس پروردگار تو خواست آن دو [یتیم]به حد رشد برسند و گنجینه خود را که رحمتى از جانب پروردگارت بود بیرون آورند و این [کارها]را من خودسرانه انجام ندادم این بود تاویل آنچه که نتوانستى بر آن شکیبایى ورزى (۸۲)

وَیَسْأَلُونَکَ عَنْ ذِی الْقَرْنَیْنِ قُلْ سَأَتْلُو عَلَیْکُمْ مِنْهُ ذِکْرًا ﴿۸۳﴾

و از تو در باره ذوالقرنین مى ‌پرسند بگو به زودى چیزى از او براى شما خواهم خواند (۸۳)

إِنَّا مَکَّنَّا لَهُ فِی الْأَرْضِ وَآتَیْنَاهُ مِنْ کُلِّ شَیْءٍ سَبَبًا ﴿۸۴﴾

ما در زمین به او امکاناتى دادیم و از هر چیزى وسیله‌ اى بدو بخشیدیم (۸۴)

فَأَتْبَعَ سَبَبًا ﴿۸۵﴾

تا راهى را دنبال کرد (۸۵)

حَتَّى إِذَا بَلَغَ مَغْرِبَ الشَّمْسِ وَجَدَهَا تَغْرُبُ فِی عَیْنٍ حَمِئَةٍ وَوَجَدَ عِنْدَهَا قَوْمًا قُلْنَا یَا ذَا الْقَرْنَیْنِ إِمَّا أَنْ تُعَذِّبَ وَإِمَّا أَنْ تَتَّخِذَ فِیهِمْ حُسْنًا ﴿۸۶﴾

تا آنگاه که به غروبگاه خورشید رسید به نظرش آمد که [خورشید]در چشمه‌ اى گل‌آلود و سیاه غروب مى ‌کند و نزدیک آن طایفه‌ اى را یافت فرمودیم اى ذوالقرنین [اختیار با توست]یا عذاب مى ‌کنى یا در میانشان [روش]نیکویى پیش مى‌ گیرى (۸۶)

قَالَ أَمَّا مَنْ ظَلَمَ فَسَوْفَ نُعَذِّبُهُ ثُمَّ یُرَدُّ إِلَى رَبِّهِ فَیُعَذِّبُهُ عَذَابًا نُکْرًا﴿۸۷﴾

گفت، اما هر که ستم ورزد عذابش خواهیم کرد سپس به سوى پروردگارش بازگردانیده مى ‌شود آنگاه او را عذابى سخت‌ خواهد کرد (۸۷)

وَأَمَّا مَنْ آمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا فَلَهُ جَزَاءً الْحُسْنَى وَسَنَقُولُ لَهُ مِنْ أَمْرِنَا یُسْرًا ﴿۸۸﴾

و، اما هر که ایمان آورد و کار شایسته کند پاداشى [هر چه]نیکوتر خواهد داشت و به فرمان خود او را به کارى آسان واخواهیم داشت (۸۸)

ثُمَّ أَتْبَعَ سَبَبًا ﴿۸۹﴾

سپس راهى [دیگر]را دنبال کرد (۸۹)

حَتَّى إِذَا بَلَغَ مَطْلِعَ الشَّمْسِ وَجَدَهَا تَطْلُعُ عَلَى قَوْمٍ لَمْ نَجْعَلْ لَهُمْ مِنْ دُونِهَا سِتْرًا ﴿۹۰﴾

تا آنگاه که به جایگاه برآمدن خورشید رسید [خورشید]را [چنین]یافت که بر قومى طلوع میکرد که براى ایشان در برابر آن پوششى قرار نداده بودیم (۹۰)

کَذَلِکَ وَقَدْ أَحَطْنَا بِمَا لَدَیْهِ خُبْرًا ﴿۹۱﴾

این چنین [مى ‌رفت]و قطعا به خبرى که پیش او بود احاطه داشتیم (۹۱)

ثُمَّ أَتْبَعَ سَبَبًا ﴿۹۲﴾

باز راهى را دنبال نمود (۹۲)

حَتَّى إِذَا بَلَغَ بَیْنَ السَّدَّیْنِ وَجَدَ مِنْ دُونِهِمَا قَوْمًا لَا یَکَادُونَ یَفْقَهُونَ قَوْلًا ﴿۹۳﴾

تا وقتى به میان دو سد رسید در برابر آن دو [سد]طایفه‌ اى را یافت که نمى‌ توانستند هیچ زبانى را بفهمند (۹۳)

قَالُوا یَا ذَا الْقَرْنَیْنِ إِنَّ یَأْجُوجَ وَمَأْجُوجَ مُفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ فَهَلْ نَجْعَلُ لَکَ خَرْجًا عَلَى أَنْ تَجْعَلَ بَیْنَنَا وَبَیْنَهُمْ سَدًّا ﴿۹۴﴾

گفتند اى ذوالقرنین یاجوج و ماجوج سخت در زمین فساد مى کنند آیا [ممکن است]مالى در اختیار تو قرار دهیم تا میان ما و آنان سدى قرار دهى (۹۴)

قَالَ مَا مَکَّنِّی فِیهِ رَبِّی خَیْرٌ فَأَعِینُونِی بِقُوَّةٍ أَجْعَلْ بَیْنَکُمْ وَبَیْنَهُمْ رَدْمًا﴿۹۵﴾

گفت: آنچه پروردگارم به من در آن تمکن داده [از کمک مالى شما]بهتر است مرا با نیرویى [انسانى]یارى کنید [تا]میان شما و آن‌ها سدى استوار قرار دهم (۹۵)

آتُونِی زُبَرَ الْحَدِیدِ حَتَّى إِذَا سَاوَى بَیْنَ الصَّدَفَیْنِ قَالَ انْفُخُوا حَتَّى إِذَا جَعَلَهُ نَارًا قَالَ آتُونِی أُفْرِغْ عَلَیْهِ قِطْرًا ﴿۹۶﴾

براى من قطعات آهن بیاورید تا آنگاه که میان دو کوه برابر شد گفت: بدمید تا وقتى که آن [قطعات]را آتش گردانید گفت: مس گداخته برایم بیاورید تا روى آن بریزم (۹۶)

فَمَا اسْطَاعُوا أَنْ یَظْهَرُوهُ وَمَا اسْتَطَاعُوا لَهُ نَقْبًا ﴿۹۷﴾

[در نتیجه اقوام وحشى]نتوانستند از آن [مانع]بالا روند و نتوانستند آن را سوراخ کنند (۹۷)

قَالَ هَذَا رَحْمَةٌ مِنْ رَبِّی فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ رَبِّی جَعَلَهُ دَکَّاءَ وَکَانَ وَعْدُ رَبِّی حَقًّا ﴿۹۸﴾

گفت: این رحمتى از جانب پروردگار من است و [لى]، چون وعده پروردگارم فرا رسد آن [سد]را درهم کوبد و وعده پروردگارم حق است (۹۸)

وَتَرَکْنَا بَعْضَهُمْ یَوْمَئِذٍ یَمُوجُ فِی بَعْضٍ وَنُفِخَ فِی الصُّورِ فَجَمَعْنَاهُمْ جَمْعًا ﴿۹۹﴾

و در آن روز آنان را رها مى ‌کنیم تا موج‌آسا بعضى با برخى درآمیزند و [همین که]در صور دمیده شود همه آن‌ها را گرد خواهیم آورد (۹۹)

وَعَرَضْنَا جَهَنَّمَ یَوْمَئِذٍ لِلْکَافِرِینَ عَرْضًا ﴿۱۰۰﴾

و آن روز جهنم را آشکارا به کافران بنماییم (۱۰۰)

الَّذِینَ کَانَتْ أَعْیُنُهُمْ فِی غِطَاءٍ عَنْ ذِکْرِی وَکَانُوا لَا یَسْتَطِیعُونَ سَمْعًا﴿۱۰۱﴾

[به]همان کسانى که چشمان [بصیرت]شان از یاد من در پرده بود و توانایى شنیدن [حق]نداشتند (۱۰۱)

أَفَحَسِبَ الَّذِینَ کَفَرُوا أَنْ یَتَّخِذُوا عِبَادِی مِنْ دُونِی أَوْلِیَاءَ إِنَّا أَعْتَدْنَا جَهَنَّمَ لِلْکَافِرِینَ نُزُلًا ﴿۱۰۲﴾

آیا کسانى که کفر ورزیده‌ اند پنداشته‌ اند که [مى‌ توانند]به جاى من بندگانم را سرپرست بگیرند ما جهنم را آماده کرده‌ ایم تا جایگاه پذیرایى کافران باشد (۱۰۲)

قُلْ هَلْ نُنَبِّئُکُمْ بِالْأَخْسَرِینَ أَعْمَالًا ﴿۱۰۳﴾

بگو آیا شما را از زیانکارترین مردم آگاه گردانم (۱۰۳)

الَّذِینَ ضَلَّ سَعْیُهُمْ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَهُمْ یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یُحْسِنُونَ صُنْعًا﴿۱۰۴﴾

[آنان]کسانى‌ اند که کوشش‌شان در زندگى دنیا به هدر رفته و خود مى ‌پندارند که کار خوب انجام مى‌ دهند (۱۰۴)

أُولَئِکَ الَّذِینَ کَفَرُوا بِآیَاتِ رَبِّهِمْ وَلِقَائِهِ فَحَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فَلَا نُقِیمُ لَهُمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَزْنًا ﴿۱۰۵﴾

[آرى]آنان کسانى‌ اند که آیات پروردگارشان و لقاى او را انکار کردند در نتیجه اعمالشان تباه گردید و روز قیامت براى آن‌ها [قدر و]ارزشى نخواهیم نهاد (۱۰۵)

ذَلِکَ جَزَاؤُهُمْ جَهَنَّمُ بِمَا کَفَرُوا وَاتَّخَذُوا آیَاتِی وَرُسُلِی هُزُوًا ﴿۱۰۶﴾

این جهنم سزاى آنان است چرا که کافر شدند و آیات من و پیامبرانم را به ریشخند گرفتند (۱۰۶)

إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ کَانَتْ لَهُمْ جَنَّاتُ الْفِرْدَوْسِ نُزُلًا﴿۱۰۷﴾

بى‌ گمان کسانى که ایمان آورده و کارهاى شایسته کرده‌ اند باغهاى فردوس جایگاه پذیرایى آنان است (۱۰۷)

خَالِدِینَ فِیهَا لَا یَبْغُونَ عَنْهَا حِوَلًا ﴿۱۰۸﴾

جاودانه در آن خواهند بود و از آنجا درخواست انتقال نمى کنند (۱۰۸)

قُلْ لَوْ کَانَ الْبَحْرُ مِدَادًا لِکَلِمَاتِ رَبِّی لَنَفِدَ الْبَحْرُ قَبْلَ أَنْ تَنْفَدَ کَلِمَاتُ رَبِّی وَلَوْ جِئْنَا بِمِثْلِهِ مَدَدًا ﴿۱۰۹﴾

بگو اگر دریا براى کلمات پروردگارم مرکب شود پیش از آنکه کلمات پروردگارم پایان پذیرد قطعا دریا پایان مى‌ یابد هر چند نظیرش را به مدد [آن]بیاوریم (۱۰۹)

قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُکُمْ یُوحَى إِلَیَّ أَنَّمَا إِلَهُکُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَمَنْ کَانَ یَرْجُو لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا یُشْرِکْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا﴿۱۱۰﴾

بگو من هم مثل شما بشرى هستم و [لى]به من وحى مى ‌شود که خداى شما خدایى یگانه است پس هر کس به لقاى پروردگار خود امید دارد باید به کار شایسته بپردازد و هیچ کس را در پرستش پروردگارش شریک نسازد (۱۱۰)

انتهای پیام/