به گزارش پارس نیوز، 

به بهانه زادروزش، احمد طالبی‌نژاد، منتقد سینما و مستند‌ساز از آشنایی‌ و رفاقتش با مسعود کیمیایی و سینمای او می‌گوید.

نخستین دیدار شما با مسعود کیمیایی چه زمانی بود؟
سال 1356 در جشنواره جهانی فیلم تهران برای نخستین‌بار مسعود کیمیایی را از نزدیک دیدم. به سینما پارامونت (واقع در چهار‌راه طالقانی کنونی) رفتیم برای تماشای فیلم «مسیح» روبرتو روسلینی . مسعود کیمیایی و امیر نادری هم به تماشای فیلم آمده بودند و من هم با حجب و خجالت یک بچه شهرستانی دانشجو پیش رفتم و گفتم می‌خواهیم برنامه‌ای برای مرور آثار شما در دانشگاه اصفهان برگزار کنیم.او خیلی خوشحال شد و استقبال کرد و راهنمایی‌ام کرد که فیلم‌ها را از کجا می‌توانم تهیه کنم.  ولی این نخستین مواجهه به دیدار مستمر بین ما منجر نشد. سال‌ها بعد من از طرف مجله فیلم برای گفت‌و‌گو با مسعود کیمیایی رفتم، هرچند آن گفت‌و‌گو انجام نشد، شرح مفصلش در کتاب خاطراتم آمده است اما آن دیدار زمینه آشنایی و در ادامه دوستی من و مسعود کیمیایی را فراهم آورد. الان قریب سی وهفت سال از این دوستی می‌گذرد.
 
در همه این سال‌های دوستی و آشنایی، مسعود کیمیایی را چطور سینما‌گر و هنرمندی دیدید؟
مسعود کیمیایی فیلمسازی با هویت تاریخی تأثیر‌گذار است. به اعتقاد من سینمای قبل از انقلاب را می‌توان به قبل و بعد فیلم تحسین‌برانگیز «قیصر» تقسیم کرد. قیصر در کنار آثار دیگری از این هنرمند تأثیر مهمی بر سینمای ایران گذاشت. اما آن اوج و اعتلا در سال‌های اخیر استمرار پیدا نکرد بلکه رو به افول گذاشت. پسر جوانی دارم که همه آثار کیمیایی را دیده است و تازگی هم فیلم «قاتل اهلی» را دیده بود و پرسید چطور کارگردان «قیصر» و «گوزن‌ها» به فیلم «قاتل اهلی» رسیده است و من ترجیح دادم سکوت کنم و پاسخی ندهم. فیلم‌های تحسین‌برانگیز «قیصر»، «دندان مار»، «سرب»، «گوزن‌ها»، «غزل» و... کجا و آثاری مانند «رئیس»، «متروپل»، «قاتل اهلی» کجا قرار دارند؟! وجه مشترک همه این آثار متأخر «شعارزدگی» است، برخلاف آثار تحسین‌برانگیز قبل  از انقلاب که شعار نمی‌دهد، اثر سینمایی خلق می‌کند و مخاطب خیلی راحت با آن ارتباط برقرار می‌کند.
مسعود کیمیایی چگونه شخصیتی است؟
فارغ از نقد‌ها به آثار سینمایی‌اش، شخصیت بسیار مهربان و باعاطفه و دوست‌داشتنی دارد. دوست خوبی‌ است . خاطره‌های خوش زیادی از او دارم. از آدم‌های رفیق‌باز است که گاه این رفیق‌بازی فقط در کلام است. گاهی وقت‌ها بی‌حوصله و عصبی می‌شود و این مسائل برخی مواقع روی دوست‌هایش هم تأثیر گذاشته است. این ویژگی و مطلق‌نگری گاه و بی‌گاه خودش و دوستانش را می‌آزارد، در دوستی هم می‌خواهد مطلقاً با او همراه باشید وگرنه می‌رنجد و گاه این عدم همراهی من یا جواد طوسی و دیگر دوستان سبب آزردن او و پیش آمدن کدورت‌ها شده است. تا وقتی جواد طوسی از سینمای او دفاع می‌کرد، بسیار رابطه نزدیکی با هم داشتند اما هنگامی که جواد طوسی نقد‌هایی را بر فیلمش مطرح کرد، او رنجید. به اعتقاد من دوستان باید با نقد و خیر‌خواهی زمینه رشد و بالندگی همدیگر را رقم بزنند و مطمئناً اگر مسعود کیمیایی بیشتر نقد می‌شد و از آن نقد‌ها استقبال می‌کرد، هنرمندی بزرگتر می‌شد. این اتفاق  نه در سینمای ایران بلکه در هنر و سینما و ادبیات جهان هم رخ داده است و سینماگری مانند جان هیوستن هم پس از شنیدن ستایش‌های بسیار برای فیلم «شاهین مالت» دیگر هرگز نتوانست اثری در آن جایگاه بسازد.
 
مسعود کیمیایی امروز هفتاد وهفت ساله می‌شود، در این سن همچنان با همت و پشتکار می‌نویسد و می‌سازد و این ویژگی مهمی‌ است، اینطور نیست؟
بی‌شک همینطور است و برایش آرزوی تندرستی و طول عُمر دارم. من هم مانند میلیون‌ها مخاطب هنر و ادبیات در ایران ایشان را بسیار دوست دارم. او شخصیتی جذاب و با کاریزماست و حتی کسانی هم که از بیخ و بن با سینمایی مسعود کیمیایی مشکل دارند، شخصیتش را دوست دارند. او در فرآیند فیلمسازی‌اش اقتباس‌های خوب و مهمی از ادبیات داشته است و خوب است برای خلق اثر یا آثار بعدی به رمان‌ها و آثار ادبی مهم ادبیات معاصر نگاه بیندازد و مبتنی بر اقتباس از آنها آثاری دیگر خلق کند و به روز‌های اوج فیلمسازی‌اش بازگردد. او با‌ وجود‌ خستگی‌ها و کهولت و بیماری ، هنوز می‌نویسد و خلق می‌کند و ان‌شاءالله که سال‌های سال تندرست و شاد باشد.