به گزارش پارس نیوز، 

در فضیلت تلاوت سوره مریم از پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله وسلم روایت شده: «هر کس سوره مریم را قرائت نماید، به تعداد تصدیق کنندگان و تکذیب کنندگان حضرت زکریا و یحیی و مریم و عیسی و موسی و هارون و ابراهیم و اسحاق و یعقوب و اسماعیل ده حسنه به او عطا می‌شود و به تعداد کسانی که برای خداوند فرزند قائل شده و قائل نشده اند نیز، ده حسنه به او داده می‌شود.»

همچنین از ایشان نقل شده است: «به کسی که سوره مریم را قرائت کند، ده برابر تعداد کسانی که پیامبران و رسولان نام برده شده در این سوره را تصدیق یا تکذیب کردند، حسنه و درجه داده می‌شود که هر درجه ای، هزار هزار مرتبه بزرگ‌تر از ما بین زمین و آسمان است و به همین تعداد، همسران بهشتی در فردوس به او داده می‌شود و در روز قیامت، همراه متقیان در اولین گروه سابقین، محشور می‌شود.»

حضرت صادق علیه السلام هم فرمودند: هر کس به خواندن سوره مریم مداومت کند، نمیردتا اینکه برسد به آنچه او را بی نیاز سازد، از جان و مال و فرزند؛ و نیز در آخرت از یاران عیسی بن مریم علیه السلام باشد و در آن روز دارای سلطنتی شود مثل سلطنت سلیمان در دنیا.

تلاوت مجلسی آیات ۲۲-۵۷ سوره مریم

 
 
 
 
00:00 22:03
 

 

فَحَمَلَتْهُ فَانْتَبَذَتْ بِهِ مَکَانًا قَصِیًّا ﴿۲۲﴾

پس [مریم]به او [=عیسى]آبستن شد و با او به مکان دورافتاده‌ اى پناه جست (۲۲)

فَأَجَاءَهَا الْمَخَاضُ إِلَى جِذْعِ النَّخْلَةِ قَالَتْ یَا لَیْتَنِی مِتُّ قَبْلَ هَذَا وَکُنْتُ نَسْیًا مَنْسِیًّا ﴿۲۳﴾

تا درد زایمان او را به سوى تنه درخت‌ خرمایى کشانید گفت: اى کاش پیش از این مرده بودم و یکسر فراموش‌شده بودم (۲۳)

فَنَادَاهَا مِنْ تَحْتِهَا أَلَّا تَحْزَنِی قَدْ جَعَلَ رَبُّکِ تَحْتَکِ سَرِیًّا ﴿۲۴﴾

پس از زیر [پاى]او [فرشته]وى را ندا داد که غم مدار پروردگارت زیر [پاى]تو چشمه آبى پدید آورده است (۲۴)

وَهُزِّی إِلَیْکِ بِجِذْعِ النَّخْلَةِ تُسَاقِطْ عَلَیْکِ رُطَبًا جَنِیًّا ﴿۲۵﴾

و تنه درخت‌ خرما را به طرف خود [بگیر و]بتکان بر تو خرماى تازه مى ‌ریزد (۲۵)

فَکُلِی وَاشْرَبِی وَقَرِّی عَیْنًا فَإِمَّا تَرَیِنَّ مِنَ الْبَشَرِ أَحَدًا فَقُولِی إِنِّی نَذَرْتُ لِلرَّحْمَنِ صَوْمًا فَلَنْ أُکَلِّمَ الْیَوْمَ إِنْسِیًّا ﴿۲۶﴾

و بخور و بنوش و دیده روشن دار پس اگر کسى از آدمیان را دیدى بگوى من براى [خداى]رحمان روزه نذر کرده‌ ام و امروز مطلقا با انسانى سخن نخواهم گفت: (۲۶)

فَأَتَتْ بِهِ قَوْمَهَا تَحْمِلُهُ قَالُوا یَا مَرْیَمُ لَقَدْ جِئْتِ شَیْئًا فَرِیًّا ﴿۲۷﴾

پس [مریم]در حالى که او را در آغوش گرفته بود به نزد قومش آورد گفتند اى مریم به راستى کار بسیار ناپسندى مرتکب شده‌ اى (۲۷)

یَا أُخْتَ هَارُونَ مَا کَانَ أَبُوکِ امْرَأَ سَوْءٍ وَمَا کَانَتْ أُمُّکِ بَغِیًّا ﴿۲۸﴾

اى خواهر هارون پدرت مرد بدى نبود و مادرت [نیز]بدکاره نبود (۲۸)

فَأَشَارَتْ إِلَیْهِ قَالُوا کَیْفَ نُکَلِّمُ مَنْ کَانَ فِی الْمَهْدِ صَبِیًّا ﴿۲۹﴾

[مریم]به سوى [عیسى]اشاره کرد گفتند چگونه با کسى که در گهواره [و]کودک است‌ سخن بگوییم (۲۹)

قَالَ إِنِّی عَبْدُ اللَّهِ آتَانِیَ الْکِتَابَ وَجَعَلَنِی نَبِیًّا ﴿۳۰﴾

[کودک]گفت: منم بنده خدا به من کتاب داده و مرا پیامبر قرار داده است (۳۰)

وَجَعَلَنِی مُبَارَکًا أَیْنَ مَا کُنْتُ وَأَوْصَانِی بِالصَّلَاةِ وَالزَّکَاةِ مَا دُمْتُ حَیًّا﴿۳۱﴾

و هر جا که باشم مرا با برکت‌ ساخته و تا زنده‌ ام به نماز و زکات سفارش کرده است (۳۱)

وَبَرًّا بِوَالِدَتِی وَلَمْ یَجْعَلْنِی جَبَّارًا شَقِیًّا ﴿۳۲﴾

و مرا نسبت به مادرم نیکوکار کرده و زورگو و نافرمانم نگردانیده است (۳۲)

وَالسَّلَامُ عَلَیَّ یَوْمَ وُلِدْتُ وَیَوْمَ أَمُوتُ وَیَوْمَ أُبْعَثُ حَیًّا ﴿۳۳﴾

و درود بر من روزى که زاده شدم و روزى که مى‌ میرم و روزى که زنده برانگیخته مى ‌شوم (۳۳)

ذَلِکَ عِیسَى ابْنُ مَرْیَمَ قَوْلَ الْحَقِّ الَّذِی فِیهِ یَمْتَرُونَ ﴿۳۴﴾

این است [ماجراى]عیسى پسر مریم [همان]گفتار درستى که در آن شک مى کنند (۳۴)

مَا کَانَ لِلَّهِ أَنْ یَتَّخِذَ مِنْ وَلَدٍ سُبْحَانَهُ إِذَا قَضَى أَمْرًا فَإِنَّمَا یَقُولُ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ ﴿۳۵﴾

خدا را نسزد که فرزندى برگیرد منزه است او، چون کارى را اراده کند همین قدر به آن مى‌ گوید موجود شو پس بى ‌درنگ موجود مى ‌شود (۳۵)

وَإِنَّ اللَّهَ رَبِّی وَرَبُّکُمْ فَاعْبُدُوهُ هَذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِیمٌ ﴿۳۶﴾

و در حقیقت ‌خداست که پروردگار من و پروردگار شماست پس او را بپرستید این است راه راست (۳۶)

فَاخْتَلَفَ الْأَحْزَابُ مِنْ بَیْنِهِمْ فَوَیْلٌ لِلَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ مَشْهَدِ یَوْمٍ عَظِیمٍ ﴿۳۷﴾.

اما دسته ‌ها [ى گوناگون]از میان آن‌ها به اختلاف پرداختند پس واى بر کسانى که کافر شدند از مشاهده روزى دهشتناک (۳۷)

أَسْمِعْ بِهِمْ وَأَبْصِرْ یَوْمَ یَأْتُونَنَا لَکِنِ الظَّالِمُونَ الْیَوْمَ فِی ضَلَالٍ مُبِینٍ﴿۳۸﴾

چه شنوا و بینایند روزى که به سوى ما مى ‌آیند ولى ستمگران امروز در گمراهى آشکارند (۳۸)

وَأَنْذِرْهُمْ یَوْمَ الْحَسْرَةِ إِذْ قُضِیَ الْأَمْرُ وَهُمْ فِی غَفْلَةٍ وَهُمْ لَا یُؤْمِنُونَ﴿۳۹﴾

و آنان را از روز حسرت بیم ده آنگاه که داورى انجام گیرد و حال آنکه آن‌ها [اکنون]در غفلتند و سر ایمان آوردن ندارند (۳۹)

إِنَّا نَحْنُ نَرِثُ الْأَرْضَ وَمَنْ عَلَیْهَا وَإِلَیْنَا یُرْجَعُونَ ﴿۴۰﴾

ماییم که زمین را با هر که در آن است به میراث مى ‌بریم و [همه]به سوى ما بازگردانیده مى ‌شوند (۴۰)

وَاذْکُرْ فِی الْکِتَابِ إِبْرَاهِیمَ إِنَّهُ کَانَ صِدِّیقًا نَبِیًّا ﴿۴۱﴾

و در این کتاب به یاد ابراهیم پرداز زیرا او پیامبرى بسیار راستگوى بود (۴۱)

إِذْ قَالَ لِأَبِیهِ یَا أَبَتِ لِمَ تَعْبُدُ مَا لَا یَسْمَعُ وَلَا یُبْصِرُ وَلَا یُغْنِی عَنْکَ شَیْئًا ﴿۴۲﴾.

چون به پدرش گفت: پدر جان چرا چیزى را که نمى ‌شنود و نمى ‌بیند و از تو چیزى را دور نمى ‌کند مى ‌پرستى (۴۲)

یَا أَبَتِ إِنِّی قَدْ جَاءَنِی مِنَ الْعِلْمِ مَا لَمْ یَأْتِکَ فَاتَّبِعْنِی أَهْدِکَ صِرَاطًا سَوِیًّا ﴿۴۳﴾

اى پدر به راستى مرا از دانش [وحى حقایقى به دست]آمده که تو را نیامده است پس از من پیروى کن تا تو را به راهى راست هدایت نمایم (۴۳)

یَا أَبَتِ لَا تَعْبُدِ الشَّیْطَانَ إِنَّ الشَّیْطَانَ کَانَ لِلرَّحْمَنِ عَصِیًّا ﴿۴۴﴾

پدر جان شیطان را مپرست که شیطان [خداى]رحمان را عصیانگر است (۴۴)

یَا أَبَتِ إِنِّی أَخَافُ أَنْ یَمَسَّکَ عَذَابٌ مِنَ الرَّحْمَنِ فَتَکُونَ لِلشَّیْطَانِ وَلِیًّا ﴿۴۵﴾

پدر جان من مى‌ ترسم از جانب [خداى]رحمان عذابى به تو رسد و تو یار شیطان باشى (۴۵)

قَالَ أَرَاغِبٌ أَنْتَ عَنْ آلِهَتِی یَا إِبْرَاهِیمُ لَئِنْ لَمْ تَنْتَهِ لَأَرْجُمَنَّکَ وَاهْجُرْنِی مَلِیًّا ﴿۴۶﴾

گفت: اى ابراهیم آیا تو از خدایان من متنفرى اگر باز نایستى تو را سنگسار خواهم کرد و [برو]براى مدتى طولانى از من دور شو (۴۶)

قَالَ سَلَامٌ عَلَیْکَ سَأَسْتَغْفِرُ لَکَ رَبِّی إِنَّهُ کَانَ بِی حَفِیًّا ﴿۴۷﴾

[ابراهیم]گفت: درود بر تو باد به زودى از پروردگارم براى تو آمرزش مى‌ خواهم زیرا او همواره نسبت به من پر مهر بوده است (۴۷)

وَأَعْتَزِلُکُمْ وَمَا تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَأَدْعُو رَبِّی عَسَى أَلَّا أَکُونَ بِدُعَاءِ رَبِّی شَقِیًّا ﴿۴۸﴾

و از شما و [از]آنچه غیر از خدا مى‌ خوانید کناره مى‌ گیرم و پروردگارم را مى‌ خوانم امیدوارم که در خواندن پروردگارم ناامید نباشم (۴۸)

فَلَمَّا اعْتَزَلَهُمْ وَمَا یَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَیَعْقُوبَ وَکُلًّا جَعَلْنَا نَبِیًّا ﴿۴۹﴾

و، چون از آن‌ها و [از]آنچه به جاى خدا مى ‌پرستیدند کناره گرفت اسحاق و یعقوب را به او عطا کردیم و همه را پیامبر گردانیدیم (۴۹)

وَوَهَبْنَا لَهُمْ مِنْ رَحْمَتِنَا وَجَعَلْنَا لَهُمْ لِسَانَ صِدْقٍ عَلِیًّا ﴿۵۰﴾

و از رحمت‌ خویش به آنان ارزانى داشتیم و ذکر خیر بلندى برایشان قرار دادیم (۵۰)

وَاذْکُرْ فِی الْکِتَابِ مُوسَى إِنَّهُ کَانَ مُخْلَصًا وَکَانَ رَسُولًا نَبِیًّا ﴿۵۱﴾

و در این کتاب از موسى یاد کن زیرا که او پاکدل و فرستاده‌ اى پیامبر بود (۵۱)

وَنَادَیْنَاهُ مِنْ جَانِبِ الطُّورِ الْأَیْمَنِ وَقَرَّبْنَاهُ نَجِیًّا ﴿۵۲﴾

و از جانب راست طور او را ندا دادیم و در حالى که با وى راز گفتیم او را به خود نزدیک ساختیم (۵۲)

وَوَهَبْنَا لَهُ مِنْ رَحْمَتِنَا أَخَاهُ هَارُونَ نَبِیًّا ﴿۵۳﴾

و به رحمت‌ خویش برادرش هارون پیامبر را به او بخشیدیم (۵۳)

وَاذْکُرْ فِی الْکِتَابِ إِسْمَاعِیلَ إِنَّهُ کَانَ صَادِقَ الْوَعْدِ وَکَانَ رَسُولًا نَبِیًّا﴿۵۴﴾

و در این کتاب از اسماعیل یاد کن زیرا که او درست‌ وعده و فرستاده‌ اى پیامبر بود (۵۴)

وَکَانَ یَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلَاةِ وَالزَّکَاةِ وَکَانَ عِنْدَ رَبِّهِ مَرْضِیًّا ﴿۵۵﴾

و خاندان خود را به نماز و زکات فرمان مى‌ داد و همواره نزد پروردگارش پسندیده [رفتار]بود (۵۵)

وَاذْکُرْ فِی الْکِتَابِ إِدْرِیسَ إِنَّهُ کَانَ صِدِّیقًا نَبِیًّا ﴿۵۶﴾

و در این کتاب از ادریس یاد کن که او راستگویى پیامبر بود (۵۶)

وَرَفَعْنَاهُ مَکَانًا عَلِیًّا ﴿۵۷﴾

و [ما]او را به مقامى بلند ارتقا دادیم (۵۷)

انتهای پیام/