به گزارش پارس نیوز، 

دو شب مانده به آغاز رسمی جام جهانی ، سرانجام مسکو حال و هوای جام جهانی پیدا کرد. دیگر می شد حس کرد اینجا قرار است میزبان یک رخداد بزرگ فوتبالی باشد. فن زون ها پر بود از هواداران و پرچم ها در دست ها می رقصید. روس ها جشن ملی شان بود و دیگر خانه ها را ترک کرده بودند و خود را رسانده بودند تا بخشی از این جشن باشند. 
شور و هیجان را لاتین ها به میدان آورده بودند. گوشه ای سرخپوست های پرویی . بخشی دیگر را کلمبیایی ها و قسمتی را هم دوگانه بین آرژانتینی ها و برزیلی ها. آنها که دنبال فرصتند تا بپیچند به همو تا می توانند کری بخوانند. دو ملتی که خود را صاحب فوتبال می دانند. کارگران آرژانتینی و کارفرماهای برزیلی!
دعوایی تاریخی که انگار پایانی هم بر آن نیست! یکی از بهترین و هیجان انگیزترین کری های فوتبالی. این قدر شاد و هیجان انگیز که می توان ساعت ها به تماشایش نشست و لذت برد.
مکزیکی ها هم که ساز خود را همیشه کوک دارند. استرالیایی ها هم از دیشب به میدان اضافه شده بودند. زرد پوش های انگلیسی معاب! که البته صادی شان خیلی در بین صداهای ریتمیک وسط میدان به چشم نمی امد. هنوز میدان خالی از اسپانیایی ها ، آلمانی ها و خود انگلیسی ها و اساسا اروپایی های سرشناس است.
مهمان های جدید میدان ، مصری ها بودند. آنها با حجاب های دختران شان و پرچم های در دست و از همه مهمتر ، فریا دنام محمد صلاح ، شور خاصی داشتند در آن رقص میانه میدان. برای بازی با اروگوئه اما ترس داشتند. ترس از اینکه صلاح شان نرسد و یکی از آن جماعت وسط میدان می گفت:«بی صلاح ما یک تیم معمولی هستیم . او قهرمان مردم ماست. کسی که همه عاشقانه دوستش داریم.»
اما بی تردید بیشترین جماعت هواداری اینجا در مسکو متعلق است به ایران. اگر اسپانیایی ها با طرفداران شان به حوالی سیبری رفته اند ، اینجا در مسکو ، میدان در تصرف ایرانی هاست. بیش از دو سه هزار نفر از 15 هزار ایرانی که بلیت بازی های ایران را خریده اند ، در میدان بودند و چند کلونی بزرگ در اختیارشان بود.
در خیابانی منتهی به میدان سرخ که دیشب قلب تپنده میدان بود ، در نیمه های شب ، آن وسط اتفاقات هیجان انگیزی داشت می افتاد. کمی دورتر از بانوی پیری که اپرای مذهبی می خواند ، بعد از مردی که ساکسیفون در دست ، عاشقانه می نواخت و زوج ها های جوان با عشق می رقصیدند، صدای شیپورهای ایرانی بود که به گوش می رسید. فریاد ایران ، ایران. شعر ما بچه های ایرانیم و البته تشویق ایسلند ایرانیزه شده!
در آن شلوغی ناگهان یکی از صحنه های ناب فوتبال بود که رخ داد. فوتبال برای صلح . طرفدار عربستانی با پرچم کشورش ، برای ایرانی ها می خواند و همنوایی می کرد. فارغ از همه حساسیت های سیاسی بین دو کشور ، مردم داشتند با هم از دوستی می خواندند. از عشق با فوتبال می گفتند و برادری را مشق می کردند.با هم برای موفقیت می خواندند و با فوتبال به نماد اتحاد و دوستی بدل شده بودند.
این اما تمام اتفاقات شیرین آن میانه میدان نبود. کری های طرفداران کشورهای همگروه قشنگ ترین بخش شان بود و از این میان ، برای ایرانی ها ، برترینش کری خوانی با هواداران مراکشی بود. در آن ساعات پایانی شب ، ایرانی ها سرخوش و سرحال داشتند با عشق سرود ای ایران را سر می دادند که طرفداران مراکشی سر رسیدند. دورشان حلقه زدند ، می دویدند و شعارهای خود را می خواندند و می پرخیدند. بعد از ای ایران ، ایرانی ها هم شروع کرده بودند به کف و سوت و فریاد. 
صحنه های ناب فوتبالی از فریادهای دختر ها و پسر ها . از حرکات ریتمیک دست ها. از شور فوتبالی که این رشته ورزشی را به جذاب ترین رشته ورزشی عالم بدل کرده است. 
آنها فقط دو روز دیگر باید 11 نماینده شان از هر طرف را در ورزشگاه سن پطرزبورگ به مصاف هم بفرستند و چه چیزی بهتر از این که آنها برای بازیکنان شان با هم بجنگند ، کری بخوانند و گرمای فوتبال را تا آن 90 دقیقه موعود ، زنده نگه دارند؟


انتهای پیام/