به گزارش پارس نیوز، 

"سلطان صاحبقران" یک مجموعه تلویزیونی تاریخی است که در سال 1354 توسط علی حاتمی ساخته شده‌ و ناصر ملک مطیعی در آن بازیگر نقش "امیر کبیر" بود، هنگامیکه «علیخان» و سایر عمّال حکومت برای اجرای فرمان شاه و قتل امیرکبیر به حمام فین کاشان رفته‌اند، امیر کبیر (ملک مطیعی) قبل از اجرای حکم به آنها می‌گوید:

مقدّر است امروز لباس نو بپوشم، امّا گر می‌توانی درد و غم را هم از تن من بشوی!

ناصر ملک مطی عی بازیگر قدیمی سینمای ایران که طی هفته گذشته به دلیل نارسایی کلیه و تنگی نفس در بیمارستان بستری شده بود، درگذشت. گفته بودند آخر هفته از بیمارستان به منزل بازمی‌گردد؛ اما حالا باید به منزل همیشگی برود و پس از سالها سکوت و نادیده‌گرفته شدن، به خاطره‌ها سپرده شود.

به قول منتقد سینمای ایران (هوشنگ گلمکانی): « نه از تئاتر و رادیو آمد و نه از عالم موسیقی. دستاورد خود سینمای ایران بود در نخستین سال‌های گسترش تولید فیلم، و توانست تماشاگران را با جاذبه نام و حضورش به سینماها بکشاند. سه دهه در سطح اول سینمای ایران باقی ماند و همچنان ستاره بود. ناصر ملک‌مطیعی به تعبیری از شاخص‌های یک دوران بود و قطعا به همین دلیل از ابتدای دهه شصت، پس از «برزخی‌ها» دیگر به او اجازه فعالیت داده نشد.»

کارگردان و بازیگر سینما و تلویزیون ایران پیش از انقلاب بود. پس از انقلاب و تغییر چارچوب‌های حاکم بر سینمای ایران، ملک‌مطیعی، هم چون فردین و بهروز وثوقی، جایی در سینمای پس از انقلاب نداشتند و زمینه ادامه فعالیت هنری آنها فراهم نشد.

ملک‌مطیعی، پس از انقلاب و تا به امروز، در مشاغلی هم چون قنادی و مشاور املاک فعالیت داشت. اما عاقبت در سال ۱۳۹۲  پس از ۳۵ سال دوری از سینمای ایران، بالاخره در فیلم "نقش نگار" ساخته علی عطشانی بازی کرد.

 

فال حافظ

در سال گذشته قرار بود پس از سال ها از قاب تلویزیون با طرفدارانش صحبت کند. این خبر از ساعات ابتدایی انتشارش به واسطه صفحات مجازی دست به دست شد و بسیاری از خبرگزاری ها و رسانه های مکتوب به آن پرداختند.

حضور این بازیگر پیش کسوت پس از سال ها در رسانه ملی به اندازه وسعت انتشار خبرش، غافلگیرکننده و جذاب بود. حضور ناصر ملک مطیعی در برنامه «دورهمی» و گفت وگویش با مهران مدیری به سرعت خبرساز شد و هم زمان با این خبر، حضورش در برنامه ای دیگر با عنوان «من و شما» نیز توجهات بسیاری را به ویژه برنامه های شب یلدا در رسانه ملی و تغییر رویکرد این رسانه مبنی بر حضور بازیگری که سال ها در قاب تلویزیون دیده نشده است، جلب کرد و طبعا بینندگان مشتاق تلویزیون پیگیر و علاقه مند حضور ناصر ملک مطیعی و شنیدن صحبت هایش بودند.

 

گویا پخش ویژه برنامه «من و شما» به جای پخش در روز جمعه به چهارشنبه منتقل شد و قرار بود این برنامه زودتر از برنامه «دورهمی» روی آنتن برود اما این برنامه که قرار بود با حضور ناصر ملک مطیعی و علی پروین، از شبکه شما پخش شود، لحظاتی پس از صحبت های ابتدایی مجری قطع شد و سپس، در زیرنویس تلویزیون اعلام شد که این برنامه، امشب به دلیل مشکل فنی پخش نمی شود و عاقبت هیچکدام از آن برنامه ها پخش نشد!

زندگی ناصر ملک مطیعی:

ناصر ملک مطیعی (زاده 1309 در تهران) کارگردان و بازیگر سینما و تلویزیون ایران بود. سال ها پیش با زنی بنام مهین ازدواج کرد که از وی صاحب یک دختر بنام شیرین و یک پسر بنام امیرعلی می باشد، همسرش مدت ها پیش فوت کرد، وی بعد از مرگ همسرش دیگر ازدواج نکرد.

ناصر ملک‌مطیعی دیپلم رشتهٔ تربیت بدنی دانش‌سرای عالی تهران است و قبل از آن که به سینما راه یابد، معلم ورزش دبستان‌های تهران بود. او پس از ورود به سینما و کسب محبوبیت، به فعالیت در تئاتر (از ۱۳۳۵) و دوبلهٔ فیلم (۱۳۳۸) نیز پرداخت.

فعالیت وی در سینما با بازی در صحنه کوتاهی از فیلم «واریته بهاری» (پرویز خطیبی، ۱۳۲۸) آغاز شد. بازی ملک مطیعی در دومین فیلمش («شکار خانگی» و «علی دریابیگی» ـ ۱۳۳۰) در حد بیان یک جملهٔ کوتاه در صحنهٔ یک میهمانی بود. اما بازی ملک مطیعی در «ولگرد» (مهدی رئیس فیروز، ۱۳۳۱) او را به اوج محبوبیت رساند و برای بازی در آن نخستین دستمزد فعالیت حرفه‌ای خود را گرفت. با موفقیت «ولگرد» بلافاصله در فیلم‌های «گرداب» (حسن خردمند، ۱۳۳۲) ـ که نخستین فیلم رنگی سینمای ایران بود ـ و سپس در فیلم «غفلت» (علی کسمایی، ۱۳۳۲) بازی کرد.

ملک مطیعی پس از بازی در «غفلت»، از «پارس فیلم» به «دیانا فیلم» رفت، تا در ازای بازی در دو فیلم در سال، ماهانه هزار تومان دستمزد دریافت کند، اما پس از ایفای نقش در «چهارراه حوادث» (ساموئل خاچیکیان، ۱۳۳۳) که متفاوت از سایر نقش‌های او بود، به خدمت نظام احضار شد.

او پس از بازگشت، در فیلم «اتهام» (شاپور یاسمی، ۱۳۳۵) بازی کرد. ملک‌مطیعی در فاصلهٔ سال‌های (۴۰–۱۳۳۶) در فیلم‌های: «بازگشت به زندگی» (عطاالله زاهد، ۱۳۳۶)، «عروس فراری» (اسماعیل کوشان، ۱۳۳۷)، «طلسم شکسته» (سیامک یاسمی، ۱۳۳۷)، «دشمن زن» (پرویز خطیبی، ۱۳۳۷)، «دوقلوها» (سیامک یاسمی، ۱۳۳۸)، «اول هیکل» (سیامک یاسمی، ۱۳۳۹)، عمو نوروز (سیامک یاسمی، ۱۳۴۰)، آرامش قبل از طوفان (خسرو پرویزی، ۱۳۴۰)، عسل تلخ (حسین مدنی، ۱۳۴۰)، سایهٔ سرنوشت (اسماعیل کوشان، ۱۳۴۰) و آس و پاس (سیامک یاسمی، ۱۳۴۰) بازی کرد.

پس از دههٔ ۴۰ شمسی، با حضور محمدعلی فردین به عنوان «جوان اول» فیلم‌ها، به تدریج از محبوبیت او کاسته شد.

ملک‌مطیعی از سال ۱۳۴۱ با پوشیدن لباس جاهل‌ها و کلاه مخملی‌ها، که پیش از او عباس مصدق و مجید محسنی به تن کرده بودند، در نقش‌هایی ظاهر شد که فردین جز دو بار در فیلم‌های: «زن‌ها فرشته‌اند» (اسماعیل پورسعید، ۱۳۴۲) و «ایوب» (فریدون ژورک، ۱۳۵۰) حاضر به پوشیدن آن لباس‌ها و ایفای آن نقش‌ها نشد.

ملک مطیعی در فیلم‌های: «کلاه مخملی» با کت و شلوار مشکی، پیراهن سفید و کفش چرمی نوک تیز، کلاه مخملی و دستمال ابریشم یزدی و تسبیح شاه مقصود، اگرچه مصداق زنده‌ای از نمونه اجتماعی سنخ «جاهل» نبود، اما مجموعهٔ اجرای نقش، به‌ویژه حرکات دست‌ها و بالا انداختن ابرو، تکیه کلام‌ها و نقل‌هایش، عامهٔ بینندگان را مجذوب خود کرد.

ملک مطیعی تا قبل از «قیصر» (مسعود کیمیایی، ۱۳۴۸) و ایفای نقش «داش فرمان» با کلاه مخملی، در نقش‌های دیگری همچون مرد روستایی (عروس دهکده)، افسر نیروی دریایی (پاسداران دریا)، شاه عباس کبیر (حسین کرد)، رئیس دزدها (هاشم خان)، پزشک (فرار از حقیقت) و مانند این‌ها نیز ظاهر می‌شد؛ اما پس از موفقیت فیلم «قیصر» ـ که نقش کوتاهی هم در آن داشت ـ یکسر به ایفای نقش‌های کلاه مخملی دعوت شد.

ملک مطیعی اگرچه در فیلم‌های بعدی‌اش کوشید تا از کاراکتر جاهلی فاصله بگیرد، اما تلاش او همواره توأم با توفیق نبود. 

او در فیلم «بت» (به کارگردانی ایرج قادری، ۱۳۵۵) در نقش یک استوار ژاندارمری ظاهر شد.کارگردان فیلم بت(ایرج قادری) نقل کرده‌است:

مشکل می‌شود با بازیگری جا افتاده طرف شد. من سعی می‌کردم حرکت ابرو را از ملک مطیعی بگیرم، می‌دیدم این بار غبغب می‌گیرد. مواظب غبغبش بودم، دستش حرکت اضافی می‌کرد. خب تا چه اندازه می‌توان مواظب بود؟ این است که در بت، ناصر همانی است که بوده.

او با مرحوم علی حاتمی در فیلم‌های "قلندر" و "باباشمل" همکاری داشت.

بعد از انقلاب ملک مطیعی، دوران پس از انقلاب را دوران سختی توصیف کرده‌است. زیرا دچار انزوا و تنهایی و از طرفی، عشق و علاقه مفرطی که به فیلم و سینما داشت، قابل تحقق نبود و امکان کار هنری برای وی مهیا نبود. پس از مدتی، به دعوت عوامل تولید برزخی‌ها، نقش مثبت و کوتاهی را بازی می‌کند. با این وجود، نام وی در زمان تیتراژ پایانی فیلم به نمایش درنیامد و روزنامه‌ها نیز خبری در خصوص حضور مجدد وی، منتشر نکردند که این موضوع، موجب دلسردی مفرط وی شد.

وی شرح آن روزگار خود را اینگونه توصیف می‌کند: «کسی از دوستان من هم نمانده بود. بهروز که به خارج رفت، فردین هم مدتی تقلا کرد تا بتواند کار کند، ایرج قادری هم خواست که کار کند و کار کرد؛ ولی من از کسی تقاضای کار نکردم و خودم را کنار کشیدم.»

ناصر ملک‌مطیعی پس از ۳۵ سال دوری از سینمای ایران، بالاخره در فیلم نقش نگار ساخته علی عطشانی بازی کرد.

جوایز:

برنده جایزه مجسمه سپاس بهترین بازیگر نقش اول مرد در چهارمین دوره در سال ۱۳۵۰ برای بازی در فیلم سه قاپ.

برنده جایزه مجسمه سپاس بهترین بازیگر نقش اول مرد در سومین دوره در سال ۱۳۴۹ برای بازی در فیلم رقاصه شهر.


انتهای پیام/