مهدی محمدی‌شاهد از تخریب‌چیان دوران دفاع مقدس در رابطه با یکی از همرزمانش که در عملیات خیبر به شهادت رسیده است روایت می‌کند: «علی قبله‌ای» زمانی که عملیات یا پاکسازی میادین مین نبود یا فارغ از آموزش دادن به نیروهای تخریبچی جدید می‌شد، فقط نماز می‌خواند تا جایی که ما به او می گفتیم: «اسمت به خودت می‌خورد چون همیشه رو به قبله‌ای.»

چون یکی از عادت‌های خوب بچه‌های رزمنده نماز جماعت بود، همیشه منتظر بودیم یکی نماز را آغاز کند تا بقیه پشت سر او نماز را اقامه کنیم. او هم این را می‌دانست و تا یکی نماز می‌خواند سریع پشت او نماز جماعت را بپا می‌کرد. ولی خودش همیشه سعی می‌کرد سه کنج اتاق یا سنگر نماز بخواند تا به کسی راه ندهد پشت او نماز بخواند و همیشه می‌گفت: «من لیاقت امامت جماعت را ندارم.»

«بنده گناهکار خدا» را بشناسید



ما نیز به کَلَک گاهی اوقات کنج سنگر را وسیله می‌ریختیم تا او مجبور شود جلوتر بایستد و نماز خود را آغاز کند و تا قامت می‌بست، ما سریع می‌آمدیم وسائل را بر می‌داشتیم، پشت او قامت می‌بستیم و نماز را به جماعت بر پا می‌کردیم.

خاطره دیگر اینکه هر زمان کسی از نام او سوال می‌کرد، همیشه می‌گفت: «بنده گنه کار خدا؛ علی قبله‌ای.» البته خاطرات طنز بسیاری از او در یادها ماندگار شده است.

«بنده گناهکار خدا» را بشناسید سنگ مزار شهید علی قبله‌ای

یادم می‌آید اسفند ماه سال 1362 در عملیات خیبر در منطقه طلائیه بودیم من در یک معبر بودم و برادر جانباز و آزاده «سعید نفر» در معبر دیگر و شهید قبله‌ای در یک معبر دیگر، از یکی از همرزمانم شنیدیم یک گلوله به پیشانی و جای مهر علی که همیشه به تربت کربلا متبرک بود اصابت کرده و داخل کانال افتاده و به شهادت رسیده است. پیکر علی پس از 14 سال در تاریخ ۱۳۷۷/۰۲/۱۵ به میهن بازگشت.