مطلبی در ماهنامه اندیشه پویا به چاپ رسیده که مربوط به گفت‌وگوی چند سال قبل عباس کیارستمی با مهدی مظفری ساوجی است و لایه‌های جدیدی از زندگی شخصی و هنری کیارستمی را نمایان می‌کند.

یکی از ویژگی‌های کتاب «گفت‌وگو با عباس کیارستمی» سوالات بی‌پاسخ این کتاب است. کیارستمی سخن گفتن درباره سینمای کیمیایی یا حتی نظر دادن درباره اختلاف نظری کوچک میان ابراهیم گلستان و هوشنگ کاووسی بر سر نقدی سینمایی را خارج از تخصص خود می‌داند، و به صراحت می‌گوید که «من عادت ندارم که همکارانم را قضاوت کنم.»

با این حال، او در جاهایی از گفت و گو به اظهارنظرهای غریب درباره برخی افراد دیگر می پردازد. یکی از این لحظات، جایی از گفت و گوست که او به حواشی ناگفته‌ای از سفر اعتراضی احمد شاملو به اروپا یک سال پیش از انقلاب اشاره می‌کند:

«سال 1356 شاملو لندن بود. هتلی برایش گرفته بودند. من هم لندن، خانه مرتضی کاخی بودم؛ یعنی مهمان او بودم. بعدها مرتضی کاخی برایم تعریف کرد که شاملو از هتل به او زنگ زده بود که مرتضی خسته شده‌ام. می‌خواهم چند روزی به خانه تو بیایم و بچه‌هایت را ببینم. به هر حال ظاهرا بعد از این که من رفتم، شاملو به خانه کاخی می‌رود و همان جا، دم در، بدون آن که توجهی به خانم و بچه‌های آقای کاخی بکند می‌گوید که یک فکس به دفتر علیاحضرت بفرست که پول هتل را به حساب تو واریز کنند، که تو به من بدهی... مرتضی به من گفت که شاملو در لندن با من بیرون می‌رفت و از طریق همین پول‌ها زیرپوش ابریشمی و لباس‌های فاخر می‌خرید و می‌پوشید. این شاعر مردمی ما بود؛ یعنی به قول شما و گفته خودش ایران را به نشانه اعتراض به سیاست‌های رژیم پهلوی ترک کرده بود و در همان حال از دربار پول می‌گرفت.» (ص 41- 42)