پیشوای دوم شیعیان، امام حسن مجتبی(علیه‌السلام)، در دوران گهربار حیات خویش، در جهت اعتلای اسلام ناب و اصیل و پیاده نمودن دین الهی در جامعه، اقدام‌های مهمی انجام دادند؛ حساس‌ترین بخش زندگی امام حسن(علیه‌السلام) -که از گذشته‌های دور تا کنون مورد بحث و گفت‌وگوی فراوان و گاه خرده‌گیری دوستان کوته‌بین و دشمنان مغرض واقع شده، ماجرای کناره‌گیری ایشان از خلافت و صلح با معاویه است.

این در حالی است که در شأن و منزلت والای امام حسن مجتبی(علیه‌السلام) همین بس که ایشان نخستین نوه پیامبر(صلی الله علیه وآله) و فرزند نخست امام علی(علیه‌السلام) و حضرت زهرا(سلام الله علیها) نامشان را رسول خدا(صلی الله علیه وآله) از جبرئیل دریافت کردند. طبق حدیث قدسی که شیخ صدوق در کتاب «عیون اخبار الرضا» آن را به نقل از امام رضا(علیه‌السلام) و ایشان از قول پدران بزرگوارشان بیان فرموده‌اند: «جبرئیل بر رسول خدا(صلی الله علیه وآله) نازل شد و گفت: خداوند به تو سلام می‌رساند و می‌گوید: علی(علیه‌السلام) نزد تو به منزله هارون نسبت به موسی بن عمران است. بنابراین نام فرزند او را به نام فرزند هارون بگذار». به این ترتیب پیامبر نام حسن را که عربی شده نام فرزند هارون است، برگزیدند.

طبق احادیث معتبر شیعه و سنی، امام حسن(علیه‌السلام) در سه آیه از قرآن کریم مورد خطاب پروردگار قرار گرفته است. یکی از این آیه‌ها، آیه 33 سوره احزاب(آیه تطهیر) است که پنج تن آل عبا یا خمسه طیبه اشاره شده که امام حسن(علیه‌السلام) هم یکی از آن‌هاست. همچنین در سوره دهر، آیه مباهله به این امام بزرگوار در کنار پیامبر، امام علی(علیه‌السلام)، حضرت زهرا(سلام الله علیها) و امام حسین(علیه‌السلام) اشاره شده است.

روایات فراوانی درباره شیوه رفتار و علاقه پیامبر(صلی الله علیه وآله) به امام حسن(علیه‌السلام) ذکر شده است. در حدیثی، پیامبر(صلی الله علیه وآله) فرمودند: «هر کس می‌خواهد به آقای جوانان بهشت بنگرد به حسن بن علی نگاه کند. همچنین در «کنزالاعمال» که از کتاب‌های اهل سنت است از قول پیامبر(صلی الله علیه وآله) روایت شده که ایشان درباره محبتشان به امام حسن(علیه‌السلام) فرمودند: «خدایا من حسن را دوست دارم پس او و دوستدارانش را دوست بدار».

امتیازهای فراوان اخلاقی و فضایل انسانی امام حسن(علیه‌السلام) نیز نزد اهل شیعه و سنت مشهور است؛ سیوطی دانشمند اهل سنت می‌گوید: حسن بن علی، شخصیتی بزرگوار، بردبار، باوقار، متین، بخشنده و مورد ستایش مردم بود». از اینگونه سخنان درباره پیشوای دوم شیعیان فراوان نقل شده است.

به مناسبت ایام شهادت امام حسن(علیه‌السلام)، برای شناخت ابعاد والای وجودی آن حضرت و همچنین بررسی وقایع دوران امامت ایشان، با آیت‌الله محمدهادی یوسفی غروی، از استادان بنام حوزه و دانشگاه که دارای تألیفات بسیاری در زمینه تاریخ اسلام و ائمه معصومین(علیهم السلام) هستند، به گفت‌وگو نشستیم که در پی می‌آید:

* استاد! برای آغاز گفت و گو بفرمایید امام حسن(علیه‌السلام) در دوران حکومت امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) در راه اعتلای اسلام و حمایت از ولایت بر حق پدر بزرگوارشان چه اقداماتی انجام دادند؟

** در اوایل سال 36 هجری و در جنگ جمل، امام حسن(علیه‌السلام) به عنوان یکی از سرداران دلیر لشکر پدر بزرگوارشان حضور داشتند. در جنگ‌های صفین و نهروان هم به ترتیب بین امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) و لشکر معاویه و خوارج درگرفت امام حسن(علیه‌السلام) به عنوان سردار لشکر پدر، دلیری‌های بسیار از خود نشان دادند.

امام حسن(علیه‌السلام) به جز حضور مؤثر در این سه جنگ، پیش از وقوع این جنگ‌ها نیز در حمایت از امام علی(علیه‌السلام) اقدام‌های ارزنده‌ای انجام دادند؛ از جمله اینکه ایشان نقش مؤثری در آماده‌سازی مردم برای جهاد علیه معاویه و خوارج داشتند. در جنگ جمل افرادی که همراه امام علی(علیه‌السلام) به بصره آمدند اندک بود، اما امام حسن(علیه‌السلام) همراه با عمار یاسر، عبدالله بن عباس و مالک اشتر به کوفه رفتند و عمار مردم را برای دیدار نوه پیامبر(صلی الله علیه وآله) به مسجد کوفه دعوت کرد. تا آن موقع اکثر مردم کوفه امام حسن(علیه‌السلام) را ندیده و تنها نام ایشان را به عنوان یادگار رسول خدا(صلی الله علیه وآله) شنیده بودند. بنابراین بسیار مشتاق به دیدار حضرت بودند و سراسیمه به سوی مسجد شتافتند. در این مجلس، امام حسن(علیه‌السلام) بر منبر رفتند و با سخنرانی تاریخی خود کوفیان را از القائات انحرافی امیر کوفه یعنی عبدالله قیس معروف به ابوموسی اشعری که مردم را به شک انداخته بود، آگاه کردند!

*مهم‌ترین و حساس‌ترین بخش از اقدام‌های سیاسی و اجتماعی امام حسن(علیه‌السلام) در دوران امامتشان - که مورد بحث و گفت‌وگوی فراوان واقع شده- ماجرای صلح با معاویه است، عوامل پذیرش این صلحنامه چه بود؟

**عوامل گوناگونی سبب شد که صلح به عنوان مسئله‌ای ضروری بر امام تحمیل شود؛ به طوری که هر انسان خردمندی اگر در آن شرایط قرار می‌گرفت چاره‌ای جز صلح نداشت. یکی از مهم‌ترین عوامل این صلح، ناکافی بودن نیروها و پراکندگی لشکر بود؛ زیرا با اینکه پس از شهادت حضرت علی(علیه‌السلام)، بسیاری از مردم کوفه با امام بیعت کرده و پیمان وفاداری بسته بودند اما گوناگونی و تشتت آرا بسیار بود و در سپاه امام چند گروه ایجاد شده بود؛ گروه اول شیعیان بودند که اخلاص و صمیمیت خود را نسبت به اهل بیت ثابت کرده بودند و اگر این گروه از دسیسه‌های سایر کوفیان مصون می‌ماند، برای مقابله با خطرهای اهل شام کافی بود.

گروه دوم امویان بودند که طبق اسناد تاریخی در ایجاد روحیه تزلزل و یأس در سپاه امام حسن(علیه‌السلام) نقشی به سزا داشتند. به جز این دو گروه، گروه‌های دیگری مانند خوارج، شکاکان و... نیز به سبب دشمنی با معاویه در سپاه امام حضور داشتند اما در تردید به سر می‌بردند؛ زیرا در نظر آن‌ها شخصیتی مانند امام حسن(علیه‌السلام)، به معاویه ترجیح نداشت و تنها به دلیل منافع مادی خود در این جنگ شرکت کرده بودند. به این ترتیب سپاه امام با این ترکیب متضاد و در عین حال فتنه‌گری‌های معاویه در چنان وضعیت نامتعادلی فرو رفته بود که حتی سران و فرماندهان خوشبین را نگران می‌کرد.

از نظر سیاست خارجی هم جنگ داخلی امام حسن(علیه‌السلام)، حاصلی جز زیان نداشت؛ زیرا امپراتوری روم شرقی درصدد حمله به کشورهای اسلامی بود و صف‌آرایی سپاه امام حسن(علیه‌السلام) و معاویه، راه را برای هجوم رومیان هموار می‌کرد. در نتیجه امام پیشنهاد صلح معاویه را با شرایطی پذیرفتند و خردمندانه کوشیدند که از این وضعیت، برای حفظ حق بهره‌برداری کنند؛ در واقع امام بدون کمترین تغییر در جهت حرکت، سنگر مبارزه را تغییر دادند. پس حرکت امام خلاف قواعد عام رهبری نبود چون فضای سیاسی دوران معاویه، فضای صریحی نبود که یک مصلح بتواند از یک راه مشخص، امر را فیصله داده و جامعه با هوشیاری راه خویش را پیدا کند.

*امام برای صلح با معاویه چه شرایطی را تعیین کردند؟

**اول اینکه معاویه باید به کتاب خدا وسنت پیامبر(صلی الله علیه وآله) عمل کند. دوم اینکه پس از معاویه خلافت به حسن بن علی تعلق دارد. سوم معاویه باید ناسزا گفتن به علی(علیه‌السلام) را ترک کند. چهارم بیت المال کوفه به معاویه واگذار نشود. پنجم اینکه مردم در هر نقطه از قلمرو حکومت اسلامی باید در امن و امان به سر برند و اصحاب و شیعیان حضرت علی(علیه‌السلام) در امنیت کامل باشند. شرایطی که امام مطرح کردند، نشان می‌دهد که ایشان نه تنها هیچ امتیازی به معاویه ندادند؛ بلکه در واقع حکومت او را به عنوان خلیفه و زمامدار مشروع و قانونی مسلمانان به رسمیت نشناختند.

*صلح امام حسن(علیه‌السلام) با معاویه، چه فواید آشکار و پنهانی برای مسلمانان آن عصر داشت؟

**به جز حفظ نیروها و جلوگیری از فتنه داخلی و خارجی که به آن اشاره کردم، یکی از مهم‌ترین تأثیرات این صلح، افشای چهره غیردینی و دنیایی معاویه برای مردم بود. امام حسن(علیه‌السلام) با اینکه می‌دانستند معاویه به این صلح پایبند نمی‌ماند، این قرارداد را به دقت تنظیم نمودند تا فرزند ابوسفیان با زیر پا نهادن آن، کوهی از ننگ و بدنامی را در قلمرو وجدان تاریخی مسلمانان به دوش کشد!

*در حال حاضر چطور می‌توان از صلح امام حسن(علیه‌السلام) در جهت پیاده کردن اهداف اسلام ناب و اصیل، بهره گرفت؟

** با دقت و تأمل در این صلح به این نتیجه می‌رسیم که گاهی صلح برابر با پیروزی است و هر مسلمانی پس از اعتماد و ایمان به رهبر شرعی خود، موظف است که چه در قیام و چه در قعود از او پیروی کند.