حجت‌الاسلام حاج علی اصغر مجیدی روحانی گردان ۴۱۰ لشکر ۴۱ ثارالله برای ما درباره نحوه پیش‌بینی یکی از شهدای این لشکر از چگونگی تشییع جنازه‌اش روایت می‌کند:  ساعاتی پیش از آغاز عملیات «کربلای4» من به عنوان روحانی گردان از قم آمده بودم و با چند نفر از رزمندگان گردان مشغول صحبت بودم. یک مرتبه سردار شهید علی صادقی آمد و به جمع ما پیوست. ابتدا شروع به شوخی کردن کرد و به من گفت: «حاج آقا شما شهید می‌شوی، مادرت برایت روضه می‌خواند و ...»


پس از آن به یکباره حالت جدی به خودش گرفت و توضیح داد: «حاج آقا مجیدی من در این عملیات شهید می‌شوم و به احتمال زیاد جنازه‌ام را آب می‌برد. اگر بعداً جنازه من آمد ابتدا جنازه‌ام را به خانه می‌برند. آنجا برایم روضه امام حسین (ع) بخوان. بعد جنازه‌ام را به طرف قبرستان می‌برند در بین راه جنازه‌ام را زمین می‌گذارند. چون خواهرم را خیلی دوست دارم آنجا مصیبت حضرت زینب (س) را بخوان ...». همان شب ایشان به شهادت رسید وپیکرش در منطقه ماند.

چند سال بعد پیکر تعدادی از شهدای «گردان ۴۱۰» کشف شد که چند نفرشان رفسنجانی بودند.در مراسم تشییع شهدا،رئیس بنیاد شهید رفسنجان اسم شهدا را می‌خواند و از مردم می‌خواست هر گروهی با شهیدی بروند. وقتی اعلام کرد که تعدادی از مردم به همراه پیکر مطهر شهید علی صادقی به روستای زادگاهش «کورگه» بروند ناگهان یاد وصیت این شهید بزرگوار افتادم. برای همین همراه تعداد بسیاری از مردم پیکر شهید را تا روستای‌شان تشییع کردیم و با حیرت می‌دیدم همان اتفاقاتی که شهید صادقی سال‌ها قبل در شب اجرای عملیات به من گفته بود در حال رخ دادن است. من هم دقیقاً طبق وصیت او عمل کردم و هنوز در شگفتم که این شهید عزیز صحنه تشییع جنازه‌اش را کجا دیده بود.