پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- ملااحمدی- یک- در خبرها خواندم که داعشی‌های خبیث، به‌جهت کینه‌ای که به ایرانیِ شیعه داشته‌اند و با هدف بی‌حرمتی به بدن مطهر شهید عزیزمان محسن حججی، به بریدن سرِ او اکتفا نکرده‌اند و دست‌هایش را هم بریده‌اند و به‌همین دلیل، انتقال پیکر مطهر این شهید بزرگ اندکی به تأخیر افتاده بلکه مدافعان حرم بتوانند بقایای بدن مطهرش را پیدا کنند اما نتوانسته‌اند...

دو- صبح عاشورا وقتی حرّ از عمربن‌سعد –علیه‌اللعنة- پرسید که چه تصمیم داری؟ پاسخ شنید: «به‌خداقسم چنان جنگی خواهم کرد که کمترینِ آن، افتادنِ سرها و قلم‌شدنِ دست‌ها باشد» تصور او و رئیسش ابن‌زیاد بسیار مادی و محدود به محاسباتِ دنیوی بود و خیال میکردند هرچه به جسم‌ها بیشتر بی‌احترامی کنند، درواقع به حرمت انسانی‌شان بی‌احترامی کرده‌اند. دلیل آن فجایع و جنایات عجیبی که نسبت به پیکر مقدس اباعبدالله علیه‌السلام صورت گرفت، به همین مبنای کوته‌اندیشانۀ فکری بازمی‌گردد.

سه- خداوند در سوره مبارکه یوسف(ع) وقتی ماجرای به‌چاه‌انداختن ایشان و انواع بی‌احترامی‌ها و سپس «عزت‌یافتن» ایشان در «مُلک و پادشاهی» را تعریف می‌کند، یکی از نتایجی که از این داستان می‌گیرد را با این عبارت بیان می‌کند «نَرفَعُ دَرَجاتٍ مَن نَشاء» اینچنین جایگاه هرکس را که اراده کرده‌باشیم، بالا می‌بریم...

چهار- چه کسی را در تاریخ سراغ دارید که به اندازۀ حسین علیه‌السلام به بدن خاکی‌اش بی‌احترامی شده باشد و چه کسی را در تاریخ سراغ دارید که به‌قدر او نزد بشریت -از هر دین و آیین و مکتب و تفکری- عزّت یافته باشد؟! و چه عزّت و مُلکی، برتر و بالاتر از پادشاهیِ حسین علیه‌السلام بر قلب‌ها...؟

محسن‌جان!

خوشابه‌حال تو؛ که چقدر زیبا و باشکوه به مولایت شبیه شدی! اینگونه که تو ما را با قوانین زنده‌گی آشنا می‌کنی، این حسرت تا آخرین نفس با ما همراه خواهدبود که ای‌کاش مرگی چنین رزق ما هم میشد...

کاش این ماجرای ذلت و عزت بر اساس معادلات توحیدی، یک‌بار دیگر برای برخی مسئولانِ انقلاب‌ فراموش‌کردۀ ما هم مرور می‌شد!