نویسنده و کارگردان تئاتر، مدیرمسئول و سردبیر مجله - سایت نمایشخانه. این عناوینی است که روابط عمومی جشن خانه تئاتر در صفحه اینستاگرام خود منتشر کرده است. همان چیزی که در اینستاگرام از آن به عنوان Bio یا در واقع مخفف واژه Biography یاد می‌کنیم. عناوین احسان حاجی‌پور قرار است نشان از تشخص او دهد و بگوید او از بخش فکور جامعه است. اما ماجرای احسان حاجی‌پور در این نیست، در جایی میان تصاویر اینستاگرامش که به شدت شبهه‌برانگیز است.

حاجی‌پور در شب بازیگر جشن خانه تئاتر در سالن اصلی تئاتر شهر تصویری از خود و فردوس کاویانی منتشر کرده است. تصویر فردوس کاویانی از صبح گذشته تاکنون واکنش‌های متفاوتی داشته است. چهره تکیده مرده خندان تئاتر و تلویزیون به کسی یادآوری نمی‌کرد که او را آخرین بار کجا دیده‌اند. مرد خواستگار نمایش «تانگوی تخم‌مرغ داغ» هادی مرزبان در سال 93، تالار وحدت همانند مرحله‌ای از غیبت برای بازیگر توانمند تئاتر ایران بود. او همان روزها هم حال مساعدی نداشت، روی صحنه می‌لرزید و کلامش منقطع بود. با این حال با تمام حواشی نمایش روی صحنه وحدت باقی ماند و در غیبت فرو رفت.

روز شنبه تصویرش کاویانی دوباره منتشر شد. روی صحنه تئاتر شهر که روزی مأمن او بود تا همگان دریابند مرد خندان «همسران» بیمار است. او نمی‌توانست درست صحبت کند و بغضی برای همه آنان که شب‌های چهارشنبه را به امید دیدن او، در دوران تک‌سریال‌ها می‌گذراندند، به جا گذاشت؛ ولی بغضی بدتر شکل می‌گیرد از جایی که یک به اصطلاح فرهیخته دست به کاری عجیب می‌زند.

«بهترین قسمت یک شب پر از بلاهت، دیدار با استاد فردوس کاویانی عزیز و حسرت و حسرت و حسرت... #نمایش #خانه_تئاتر #فردوس_کاویانی #احسان_حاجی_پور»

رفتارهای عجیب و تمام ناشدنی

مشخص نیست منظور روابط عمومی جشن از یک شب پر از بلاهت چیست. این بلاهت از کجا ناشی می‌شود؟ از جشن و برنامه‌هایش که مخلوط به بیت‌المال بوده است؟ در شیوه برگزاری آن که او خود یکی از پایه‌هایش به حساب می‌آید؟ در ماهیت و وجود چنین جشنی که باز مسئولیتش را پذیرفته است؟ در شیوه خبرپراکنیش که مبدا آن خود اوست؟ یا در رونمایی از رنجوری که بخشی از خاطرات ما را برساخته است؟

اگر ملاک بلاهت تمام پرسش‌ها به جز پرسش نهایی است باید پرسید که چرا احسان حاجی‌پور با علم به بلاهت تا آخرین لحظه پابرجا در جشنواره می‌ماند و از سرمایه‌ای که برای این جشن هزینه شده است منتفع شده است. اگر هم بلاهت در پرسش نهایی است چرا او نیز همانند جماعت غیرفرهیخته سلبریتی‌پرست با مرد رنجور عکس گرفته است و آن را در فضای عمومی بازنشر داده است. مهمتر آنکه او این تصویر را با استفاده از یک هشتگ به عرصه‌ای برای بسط نام خود در فضای مجازی بدل کرده است.

البته ترانه کوهستانی در همان فضای باز اینستاگرامی از احسان حاجی‌پور پرسیده است که منظورش از بلاهت چیست و او پاسخی نداده است؛ اما باید گفت اگر بلاهتی در مورد جشن خانه تئاتر رخ داده است، بخشی از آن به شخص حاجی‌پور بازمی‌گردد. او به واسطه رسالت رسانه‌ایش می‌بایست بلاهت موجود را بیان می‌کرد و در عصری که همه دم از شفافیت می‌زنند، او شفاف‌سازی می‌کرد؛ که نکرده است. پس همه چیز به یک شوآف مبدل می‌شود برای دیدن شدن خود. شاید دقیقاً شبیه همین کاری که من با احسان حاجی‌پور می‌کنم.

در نهایت آنکه چنین رفتارهایی نه کمکی به بهبودی فردوس کاویانی می‌کند و نه دردی از بلاهت نهان در تئاتر و حواشیش حل می‌کند و این بلاهت ادامه خواهد داشت.