ابن ابی رافع می گوید: در روز عیدی به حضور امیرالمؤمنین علیه السلام وارد شدم، دیدم کیسه مهر و موم شده ای را به محضرش آوردند، هنـگامی که آن را گشودند درون آن نان جـو خشک و به هم چسبیده ای بود، و حضرت امیر علیه السلامپیش آمدند و از آن خوردند. ابن ابی رافع می گوید: من گفتم یا امیرالمؤمنین: دیگر چرا چنین نان خشک ـ غیر قابل استفاده را ـ مهر و موم می کنید؟ حضرت فرمود: می ترسم این دو فرزندم ـ شاید اشاره به امام حسن و امام حسین علیهماالسلام باشد ـ روغن یا نان خورشی بر آن بیفـزاینـد.

 

متن حدیث:

قالَ عَبْدُ اللّه ِ بنِ أَبِی رافِع: دَخَلْتُ اِلی أَمِیرِالْمُؤْمِنِینَ علیه السلام یَوْمَ عِیْدٍ، فَقَدَّمَ جِرابا مَخَتُوما فَوَجَدْنا فیهِ خُبْزَ شَعِیرٍ یابِسا مَرْصُوصا فَقَدَّمَ فَاَکَلَ، فَقُلْتُ: یا أَمِیرَالمُؤْمِنِینَ فَکَیْفَ تَخْتِمُهُ؟ قالَ: خِفْتُ هذَیْنِ الْوَلَدَیْنِ أَنْ یَلِتاهُ بِسَمْنٍ أَوْزَیْتٍ ...