گفت‌وگو با علی روئین‌تن به دلیل صریح‌اللهجه بودنش همیشه جالب و همراه با نکاتی قابل تامل است. از جمله گفت‌وگوی چند ساعته‌ام که چندی پیش به بهانه فیلم عاشورایی «دل‌شکسته» با این فیلمساز انجام شد اما سمت و سویی دیگر به خود گرفت و سوال و جواب‌ها کناره‌های مختلفی یافت که البته خواندنی است.این گفتگو را مرتضی اسماعیل دوست در وطن امروز منتشر کرده است.

***

 

 
 
 
 علی روئین‌تن:باید مرا دادگاهی کنند!/می خواهم به دامان این مردم پناهنده شوم!
 
 
 
 
* فیلم «دل‌شکسته» اکران چندان مناسبی نداشت اما هنگامی که به شبکه نمایش خانگی آمد، جریان شیفته‌واری برایش ایجاد شد. پیش‌بینی چنین استقبال مردمی را از این فیلم داشتید؟
 
 
فیلم «دل‌شکسته» در همه این سال‌ها آنقدر جریان‌ساز شد که واقعا غیرقابل تصور است. کسی نیست که این فیلم را در شبکه نمایش خانگی ندیده باشد. مردم بارها این فیلم را دیده‌اند چون از جنس آنهاست.

 * حالا جای پرسش است که چرا چنین فیلمسازی که رگ خواب مخاطب را با اثری قصه‌گو و جذاب می‌داند، سال‌هاست اثری را به تولید نرسانده است؟!

من در همه این سال‌ها که نتوانستم و نگذاشتند فیلم بسازم، یک لحظه کوتاه نیامده‌ام. من جزئی از مردم هستم اما هر چه طرح و فیلمنامه ارائه دادم رد شد. همین حالا 30 فیلمنامه آماده و کار نشده دارم.

 

 *****دچار توهم شدم

 

 
*مهم‌ترین مانع برای فعالیت شما چه بوده است؟ نام‌های مختلفی از آثاری را که قرار ساخت آنها را داشتید در این سال‌ها شنیدم که به سرانجام نرسیده است، مانند فیلمنامه «اکبرشاه» که این اواخر مطرح شد. برای عدم ارائه مجوز به آنها چه دلایلی آورده می‌شود؟

هیچ مشکلی وجود ندارد و تنها با علی روئین‌تن مشکل دارند. «اکبرشاه» را هم که داستانی عاشقانه دارد هنوز ندادم بخوانند و در کمدم مانده است. فیلمنامه‌های مختلفی آماده کردم. یکی ترسیده به فیلمسازی که فیلمش توقیف شده مجوز بدهد و آن دیگری یک انگ دیگری زده و یکی گفته چپ است و یکی گفته راست است و یکی گفته کج است! هیچ مسؤولی هم خوشبختانه دنبال دردسر نیست! آنقدر به من انگ زدند که خودم دچار توهم شدم!

 
 

* کدام‌یک از فیلمنامه‌های‌تان به مرحله‌ای جدی برای فیلمسازی نزدیک‌تر است؟

برای شخص بنده همه فیلمنامه‌ها جدی است. «اکبرشاه»، «مزدور»، «کرشمه» و فیلمنامه‌های دیگری آماده برای ساخت است اما هیچ ارگانی حاضر نیست همان کمکی را که به بقیه می‌کند، برای من هم انجام دهد. مهم نیست، همه زندگی که فیلمسازی نیست.

 

 
 
 *اما حرفه شما فیلمسازی است و باید حق قانونی برای فعالیت داشته باشید!

بله! درست می‌گویی و مهم است که من جلوی زن و بچه خود شرمنده نباشم که متاسفانه سال‌ها این مساله را باعث شدند! من می‌گویم اگر الگوی ما علی(ع) است حتی اگر من کافر باشم می‌توانم توبه کرده و دوباره کار کنم. اگر به مملکت خود خیانت کردم حتما باید مرا دادگاهی کنند اما اجازه دفاع هم به من نمی‌دهند! هیچ کس از اهالی سینما نپرسید که در این سال‌ها چگونه زندگی می‌کنم. به هر حال همیشه استقلال تنهایی هم می‌آورد. مولایم علی نیز سال‌ها خانه‌نشین شد. مردم نجیب و پاک ایران هم تنها  هستند.

 نوع مواجهه مردم با کارگردان «دل‌شکسته» در این سال‌ها چگونه بوده است؟

من با مردم زندگی می‌کنم و درون آنها هستم. در صف نانوایی کنار مردم هستم. با اتوبوس و مترو رفت و آمد می‌کنم. من به عشق مردم به سر می‌برم و تحت هر شرایطی فیلم نخواهم ساخت.

 درباره تولید و عرضه آثار سینمایی می‌توان دوره‌های مختلفی را مورد بررسی قرار داد که برای نمونه آثار کمدی یا ملودرام در صدر توجهات قرار گرفتند. به نظرتان در این دوران که امکان دسترسی به انواع و اقسام شبکه‌ها و آثار تصویری وجود دارد، می‌توان گزاره ژانری و موضوع مشخصی را برای مخاطب ایرانی در نظر گرفت؟

طی سال‌های مختلف همه نوع فیلمی در هر ژانر و موضوعی فروش خود را داشته و برخی‌ها ناموفق بوده‌اند، پس مساله مهم ساخت فیلم خوب برای مردم است. مخاطب از هر فیلم خوبی استقبال می‌کند و ارتباطی به دوره‌ها هم ندارد. فیلم‌هایی هم هستند که با هیاهو مشتری پیدا می‌کنند و مورد اقبال قرار می‌گیرند. متاسفانه گاهی شرایطی غیرطبیعی به وجود می‌آید که هم فیلم صفر می‌فروشد و هم فیلم صد!

 پس معتقدید نمی‌توان مخاطب ایرانی را براحتی شناسایی کرد؟

ببین، وقتی آنارشی به وجود بیاید یا به زبان دیگر هنگامی که آب گِل‌آلود می‌شود آن که آسیب می‌بیند ماهی زلال‌پرست است! اما اگر فلسفی بخواهی نگاه کنی حقیقت موقعی شکل می‌گیرد که زلالی وجود داشته باشد. ما حالا نه‌تنها دچار کمبود آب هستیم بلکه به زیادی گِل دچار شده‌ایم و غبار در هوای‌مان پر شده و نفس‌های‌مان سرشار از غبار است! موقعی که زور و تزویر بر حقیقت بچربد دیگر چه می‌توان کرد؟ الان روزهای گندیدن نمک سفره ما است که باید برکت سفره ما می‌شد.

 گفته‌های‌تان نشان می‌دهد خیلی ناامیدانه به سر می‌برید! و خارج از دایره تصور دولت «تدبیر و امید» هستید!

اصلا ناامید نیستم. این دولت به ما گفته تدبیرش از من و امیدش برای شما اما حالا ناامیدی برای ما باقی مانده است! من کاری به آقای روحانی ندارم و این دولت برود، باز هم دولتی دیگر همین است. یک چیزی می‌خواهم بگویم. تا وقتی هر مسؤولی دنبال جمع کردن رای باشد حرف‌های آرمانی می‌زند اما همین که قدرت را در دست گرفتند اولین کاری که می‌کنند روبه‌روی همان مردم می‌ایستند! مردم اما زلال و پاک هستند. اتفاقا این را هم به شما بگویم که در همه این سال‌ها و در جریان اتفاقات سال 88 برخی که در این نظام مسؤول بودند با هم درافتادند و حتی خواستند نظام را ساقط کنند اما همین مردم نگذاشتند. مردم حساب افراد و مسائل مختلف را با اسلام جدا می‌کنند. اگر به مردم پشت نکنیم حتما در انجام مسؤولیت موفق خواهیم بود. به خدا قسم تنها مردمی که تا آخرین نفس پای آرمان‌های خود می‌ایستند همین مردم ایران هستند.

* با وجود همه تنگناها همچنان وفادار به سرزمین خود هستند.

خیلی نجیب و شریف هستند. مردم وفادار به آرمان‌های خود هستند. هیچ کدام از مردمان دنیا نمی‌توانند به ترنم قرآن خواندن ایرانیان گوش نکنند. مردم ایران خیلی بزرگ هستند. شما بروید مساجد و امامزاده‌های ایران را ببینید که چه آدم‌هایی با انواع و اقسام ظواهر دارند عبادت می‌کنند و نماز می‌خوانند. من مستندی ساختم که هنوز مونتاژش نکرده‌ام. خیلی جالب است. دوربینی بردم به مسجد الجواد و انواع جوان‌ها را دیدم که حتی برچسب خالکوبی داشتند، آن را کندند و نشستند نمازشان را خواندند. خدا شاهد است همه دختران ایرانی نجیب هستند و اگر برخی بی‌حجابی می‌کنند، به گمان خود دارند با جریانی که با آن مشکل دارند، مبارزه می‌کنند. مردم ایران بموقع عزاداری‌شان را می‌کنند، بموقع خوشحالند و بموقع حماسه می‌آفرینند. حماسه‌ها را همین مردم آفریدند اما مسؤولان ما چه کردند؟! انگار مدیران در مملکت ما همچون انرژی هستند و از شکلی به شکل دیگر درمی‌آیند و تمام نمی‌شوند!

 

*سینمای شما را در چه دسته‌ای می‌توان قرار داد؟ چون بخش مهمی از تولیدات سینمای ایران را آثاری خنثی و بی‌پایه از نگاه تشکیل می‌دهند!

آفرین! به طور کلی بخش اعظمی از سینمای جهان را در طول تاریخ همین آثار خنثی و فیلم‌های فاحشه تشکیل می‌دهند که اتفاقا خیلی هم عزیز به حساب می‌آیند. من هم 2 راه برای عرض‌اندام بیشتر نداشتم که یا جزو سازندگانی باشم که دنبال آثار جنسیتی و فیلم‌های صرفا مادی می‌روند یا اینکه خنثی باشم. اما من هیچ کدام نخواهم بود و فقط با مردم سر و کار دارم و برای مردم فیلم می‌سازم. وضعیت فرهنگی ما هم که نامشخص است و اصلا مشخص نیست که اگر فیلمسازی دچار مشکل شود باید پیش چه کسی برود!

* پس مهم‌ترین مشکل را نبود متولی مشخص در فرهنگ می‌دانید.

آدم‌ها براساس لیاقت انتخاب نمی‌شوند و شرایط مشخصی ندارند. اصلا من یک چیزی به شما بگویم که در کل تاریخ ایران تنها یک دوره داشتیم که شرایطی مشابه امروز ایران داشت و آن دوران شاه سلطان حسین بوده که در عرض چند دقیقه قطعیت تبدیل به ضد خود می‌شد. ما هیچ وقت در هیچ کدام از دوره‌ها مسؤولی دولتی نداشتیم که پای حرف خود بایستد. در صورتی که اگر هر شخصی از حدود مسؤولیت خود بگذرد باید مورد بازخواست قرار بگیرد.

* اصلا مواضع رفتاری علی روئین‌تن بر چه اساسی است؟

مواضع من براساس آل علی(ع) شکل گرفته است. مواضعی که از قرآن و عترت آمده است و هر چیزی غیر از این باشد، من با آن مشکل دارم. مگر در اسلام زیرپا گذاشتن حرف خود و دسیسه‌پردازی باید وجود داشته باشد که خیلی از مسؤولان اینگونه هستند؟ متاسفانه ناهنجاری‌های اخلاقی در عرصه قدرت‌طلبی مسؤولان فرهنگی وجود دارد و در این باره مشاهدات و خاطرات زیادی دارم که می‌توانم عنوان کنم. این مسلمانی نیست! اینها بدیهیات یک مسلمان است که رعایت نمی‌شود. اینکه یک بچه مسلمان مسؤولیتی که برعهده‌اش گذاشته شده را رعایت نمی‌کند.

 

 
* شما نسبت به آرمان‌های خود در این کشور منتقد هستید؟

من می‌گویم ایدئولوژی جمهوری اسلامی ایران براساس مواضعی ایجاد شده که وقتی یک جای کار بلنگد همه چیزش را زیر سوال می‌برد. مثلا آن مرتیکه دیوانه ترامپ در آمریکا اگر هم کاری کند مواضع حزبش را دچار مشکل می‌کند اما اگر مسؤول این مملکت خلافی انجام دهد پاشنه این مملکت را خراب می‌کند. برخی مسؤولان با خدا معامله نکرده و سیاس و دروغگو هستند. جامعه دیگر طاقت دروغ‌پردازی‌های آن مسؤول را ندارد و کنارش می‌زند. در عین اینکه بزرگان مملکت این وضعیت را نمی‌خواهند اما یکسری مسؤول دروغگو همه چیز را خراب می‌کنند.

*حالا اگر سراغ بررسی حفره‌های فرهنگی در جامعه برویم به چه مواردی خواهیم رسید؟

ببینید! آقای علی جنتی از افراد سابقه‌دار در مبارزات انقلابی بوده و حتی مبارزات چریکی داشته و نهج‌البلاغه تدریس می‌کرده است اما می‌خواهم به این مساله بپردازم که چه بر سر این آدم آمده که وقتی وزیر فرهنگ می‌شود هر لحظه حرف‌ها و تصمیماتش عوض می‌شود! یک روزی می‌گوید می‌خواهم خاطرات دوران خاتمی را در وزارت ارشاد محو کنم و هفته بعد می‌گوید خواننده‌ها را بفرستید حوزه علمیه قم! این آدم چه می‌گوید؟ این کدام علی جنتی است؟

 *از نظر شما که دوره‌های مختلف مدیریت فرهنگی را شاهد بوده‌اید، دلیل این فقدان استراتژی چیست؟

علتش را در قالب یک سخن از دینمان می‌گویم که عنوان می‌کند یا برو به اجتهاد برس تا بزرگی کنی و دیگران به تو اقتدا کنند یا اینکه بزرگوارانه بیا و تقلید کن تا موفق باشی. اگر بخواهیم ایران را به یک کندو تشبیه کنیم، هر کندو یک ملکه دارد و بقیه کارگرند اما در این مملکت هزاران زنبور ملکه داریم و تنها یک زنبور کارگر است و نتیجه همین شده که می‌بینیم.

 

 
* به عدم توان مدیریتی در وزارتخانه ارشاد اشاره می‌کنید!

نمی‌شود بدون مدیریتی قاطع در عرصه فرهنگ کار کرد. آن هم در این مملکت که هر نهاد و شخصی تلقی خاصی از حوزه فرهنگ و هنر دارد. من همه تقصیرها را از جانب آقای جنتی نمی‌دانم و تنها مثال زدم. همه جامعه دچار این چند دستگی شده است. مثلا در زمینه دفاع‌مقدس 2 ارگان وجود دارد که می‌خواهد سردمدار فعالیت در این زمینه باشد اما رابطه همین 2 نهاد با هم همچون کارد و پنیر است! با این شرایط فکر می‌کنید نتیجه مناسبی به دست می‌آید؟

 به هر حال چنین شرایطی در هر مجموعه‌ای به دلیل نبود انسجام مدیریتی حاصل می‌شود!

باید بالاخره به یک وحدتی در تصمیم‌گیری فرهنگی برسیم؟ وجود سلایق مختلف لازم است اما دیگر سر اصول که نمی‌شود هر مسؤولی ساز خودش را بزند. «مستور و مست هر دو چو از یک قبیله‌اند/ ما دل به عشوه که دهیم اختیار چیست؟»

* چگونه می‌توان به یک استراتژی مشخص فرهنگی براساس چارچوب‌های نظام رسید؟

وقتی رژیم پهلوی تصمیم گرفت با دین مردم بازی کند نتیجه‌اش به انقلاب اسلامی منجر شد. انقلاب اسلامی یعنی اینکه باید همه چیز را براساس دین اسلام قضاوت کرد و لااقل ساده‌ترین انگاره‌های مذهبی باید در این مملکت رعایت شود. مسؤول این مملکت باید راستگو، شریف، درستکار و خالص باشد و پای حرف خود بماند. الان خیلی‌ها سیاس شده‌اند و به آل‌علی نسبتی ندارند. شما می‌خواهید از من نام شخص به خصوصی را دربیاورید! اما نقد من به شخص نیست و نسبت به سیستم موجود نقد دارم.

 

 
* مساله مهم بررسی وضعیت موجود فرهنگی و رسیدن به شرایطی بهتر است.
 
ببینید! این مسائل به شکل ناجوانمردانه‌ای توسط برخی به ظاهر خودی‌ها اتفاق می‌افتد. یادت باشد خوارج هم نماز شب‌خوان بودند اما آنگونه در تاریخ رفتار کردند. من می‌گویم باید سره از ناسره مشخص شود. شما ببین چگونه اول انقلاب خیلی‌ها برای رسیدن به انقلاب اسلامی بچه‌هایشان را جلوی دیوار گذاشتند اما حالا به خاطر بچه‌شان، انقلاب را جلوی دیوار می‌گذارند! حتی ایران و اسلام را جلوی دیوار می‌گذارند. این خیلی خطرناک است و باید دغدغه امروز ما باشد.

 

*در این فضا چگونه می‌تواند اثر هنری قابلی بیرون بیاید؟

 

 
باور کن بهترین جایی که یک کسی می‌تواند پولدار شود همین کشور است، چون راحت می‌توان در اینجا فیلم ریاکارانه ساخت، بعد هم پزش را داد. فیلم‌های افرادی توقیف می‌شود که یا می‌خواهند سوپراپوزیسیون(!) بشوند و بروند چند پاسپورت خارجی بگیرند و به خارج پناهنده شوند یا افرادی که دغدغه دارند و آثاری جدا از ریاکاری ظاهری معمول می‌سازند. حالا آن فیلمسازان توقیفی که دسیسه‌ای در سر دارند به اندازه کافی پشتوانه داخلی و خارجی دارند! اما آن افراد دغدغه‌مند، یتیم و بی‌بهره باقی می‌مانند. چه بگویم که به قول سعدی: سگ را گشاده‌اند و سنگ را بسته!
 

 *وضعیت فیلم «زمهریر» مختومه اعلام شده است؟

وضعیتش هنوز نامشخص است و جواب مشخصی هم به ما نمی‌دهند. اصلا به شما بگویم یکی از معضلات موجود این است که هیچ کسی به صراحت پاسخگوی دیگری نیست و هر کسی می‌خواهد مساله‌ای را به نفع خود تمام کند. می‌گوید از بالا گفتند! در صورتی که چنین چیزی نیست. اصلا مگر این فیلم توقیف نشده است؟ پس چرا یک بار به من نگفتند کجایش مشکل دارد و اصلا می‌تواند اصلاحیه داشته باشد؟! اما هیچ چیزش مشخص نیست.

 *شما بعد از توقیف فیلم «زمهریر» و عدم فعالیت در این سال‌ها شرایط فعالیت در فضا و کشور دیگری را نداشتید؟!

بعد از وضعیتی که برای «زمهریر» پیش آمد در حدود 12، 13 پیشنهاد پناهندگی به من شد. حتی هنگامی که فیلم «دلشکسته» هم 2 سال توقیف بود، به من پیشنهاد می‌دادند چون آنها منتظر آدم‌ها هستند تا سوءاستفاده کنند. حتی یکی از سینماگران به من گفت چرا از این مملکت نمی‌روی! اما من کجا بروم پناهنده شوم؟! اگر قرار است جایی پناهنده شوم به دامن این مردم خواهد بود که همیشه جزئی از آنها بوده و خواهم بود. من نوکر این مردم هستم و هر زمان بتوانم فیلم بسازم برای آنها و از دغدغه‌هایشان خواهد بود. از سال 1388 تا به حال بیکارم، امسال هم که پروانه گرفتم پول ساختش را ندارم. اما مهم نیست چون مسائل مهم‌تری برایم وجود دارد.

*موارد مختلفی به فیلم «زمهریر» نسبت داده شد از جمله اینکه فیلمی ضد دفاع‌مقدسی است. علی روئین‌تن هنگام ساخت این فیلم چه نگاهی داشته است؟

من این فیلم را براساس تنهایی علی و آل‌علی ساختم. اسم شخصیت‌ها بر این اساس انتخاب شده که قهرمانش علی نام دارد و برادرش عقیل است و پدرش ابوطالب نام دارد. علی(ع) اسوه مردانگی ما است که به وجودش می‌بالیم و علی همیشه تنها است. «زمهریر» هم درباره همین تنهایی است. من باید خیلی پست باشم که فیلمی ضد دفاع‌مقدسی ساخته باشم. 8 سال از تاریخ مردمان این سرزمین در این جنگ بوده است و من هیچ زمان به آن 8 سال پشت نخواهم کرد. یک چیز دیگری هم به شما بگویم نه‌تنها این نظام بلکه هر نظام دیگری هم باشد باز هم نمی‌تواند به دوران دفاع‌مقدس و بزرگی شهدای ما بی‌احترامی کند. من تنها پشتوانه‌ام مردم هستند و به هیچ جایی وابسته نیستم و به شما قول می‌دهم تا همیشه سر آرمان‌هایم باقی خواهم ماند.