عمران میری در خصوص کتابسازی گفت: متاسفانه کتابسازی در دهه‌های 80 و 90 رواج یافته است و ما شاعران نیز با آن درگیر هستیم. از جمله مصداق‌هایی که در زمینه کتابسازی برایم اتفاق افتاد این بود که چند روز پیش فردی به من گفت می‌خواهم کتاب منتشر کنم و سطح آثار وی پایین بود به او درباره اینکه بدون هزینه چاپ نمی‌تواند آثارش را منتشر کند، توضیح دادم. اما وی در مقابل از من خواست شعرهایش را اصلاح کنم. به این معنا که بیت‌هایش را دوباره بازبینی کنم و در صورت امکان بیت را با بیت دیگری جایگزین کنم. از انجام آن سرباز زدم. این مسئله برای من و دیگر دوستان شاعرم اتفاق می‌افتد.

وی افزود: گاهی نیز فرد از شاعری 20 غزل می‌خواهد تا آن را به نام خود چاپ کند. دلیل وجود این دسته از موضوعات که از آن با عنوان کتابسازی یاد می‌کنیم  یک مسئله شخصی است. فرد به دلیل آنکه اعتماد به نفس پایینی دارد و برای اغنا شدن خود می‌خواهد به وسیله چاپ کتاب این مشکل خود را برطرف کند. این موضوع کار نکوهیده‌ای است و باید از نظر روانشناسی مورد بررسی قرار گیرد.

 

این شاعر با اشاره به نقش ناشر در کتابسازی بیان کرد: برای ناشران به هیچ عنوان اهمیتی ندارد کتابی که چاپ می‌کند را خود فرد نوشته یا کتابسازی است یا آنکه جزء سرقت‌های ادبی محسوب می‌شود. کسی که شاعر است براساس قلمی که می‌زند اثر خود را منتشر می‌کند. حتی در نقاشی و رمان نیز می‌توان به نوعی کتابسازی را مشاهده کرد. در داستان کوتاه کتابسازی زیاد اتفاق می‌افتد و در بروز کتابسازی فرهنگ نقش زیادی نمی‌تواند داشته باشد این مسئله به طور کامل یک مسئله شخصی است. 

وی ادامه داد: بسیاری از شاعران تلاش کردند و از راه طبیعی آن یعنی استفاده از استاد و مطالعه به حوزه شعر وارد شدند. کسانی نیز که می‌خواهند به این مسئله ورود پیدا کنند از این راه وارد می‌شوند و خود را در معرض قضاوت، داوری یا تحسین مخاطب قرار دهند. مخاطب دنبال شعر خوب می‌رود و زیاد نمی‌تواند در بروز کتابسازی تاثیری داشته باشد. مخاطب پس از چاپ است که با شعر آشنا می‌شود و پس از آن است که تازه پای مخاطب به عرصه شعر باز می‌شود.