بعضی تصور عامیانه ای دارند که وقتی امام زمان (عج) بیایند با شمشیر همه مسائل را حل می کنند! البته در جریان قیام حضرت(عج)، قطعا شمشیر (سلاح) به کار گرفته خواهد شد اما هم مقدمات بسیاری می خواهد و هم با لوازم بسیاری همراه خواهد بود.

آن روز هم که دست های علی ابن ابیطالب علیه السلام را بسته بودند شمشیر بود ولی به دلیل نبودن آن مقدمات و لوازم به کار گرفته نشد. این شمشیر همان شمشیر است که تنها موقعیت بیرون آمدن از نیام را خواهد داشت.

 در یک نگاه عامیانه ممکن است رفتار و منش منجی موعود(عج) خارج از شریعت و نظام تکالیف الهی تلقی شود؛ همان تکالیفی که محدودیت هایی برای استفاده از قوه قهریه حاکمان را وضع کرده است. گویی - نعوذ بالله - خداوند به حضرت(عج) خواهند فرمود: « دیگر حوصله مان سر رفته است هرچه صبر و مدارا کردیم، نشد، حالا دیگر بروید با شمشیر مسایل را حل کنید!»

 لذا این تصور هم که امام زمان علیه السلام صرفا با شمشیر عالم را نجات خواهند داد یک برداشت سطحی عامیانه است، بله شمشیر هم در کار است از اول هم در کار بود اما شرایطی دارد که در آن زمان فراهم نبود، ولی در زمان ظهور فراهم خواهد شد. یکی از آن شرایط «اتمام حجت» و «روشن بینی» مردم است. که در آن زمان به قدر کافی موجود خواهد بود؛ و حضرت(عج) بی تامل با شمشیر به رفع موانع سعادت مردم اقدام خواهند فرمود.

وقتی استفاده از شمشیر با شرایط و لوازم خاص خودش درک شود دیگر نگاه عامیانه به موضوع انتظار از میان خواهد رفت و جای خود را به سعی و تلاش برای فراهم آوردن آن شرایط خواهد داد. اگر بهره گیری از شمشیر بدون توجه به قواعدش بیان شود آن وقت تصوری که دشمنان امام زمان علیه السلام از ایشان به جهان ارائه می دهند و مردم را از ایشان می ترسانند، تایید می شود؛ تصویر یک سلطان ستمگر و بی تدبیر که وقتی بیاید می خواهد همه مسایل را صرفا با تکیه به شمشیر حل کند.

 قبل از این اقبال اخیری که در جامعه نسبت به موضوع انتظار و امام زمان عجل الله تعالی فرجه ایجاد شد و دعای ندبه در جامعه رونق تازه ای گرفت، تصور برخی از امام زمان(عج) تصویر کسی بود که او را فقط با شمشیر می شناختند. حتی خیلی ها در دلشان نوعی نگرانی از ظهور امام زمان(عج) داشتند؛ نگران بودند که اگر امام زمان علیه السلام ظهور کند، گردن ما گناهکاران را خواهد زد! این یک تصور نسبتا عمومی از حضرت(عج) بود.

 

کم کم برای مردم توضیح داده شد که «امام زمان عجل الله تعالی فرجه که نمی آید مومنان و عوام غیرمومن را بکشد؛ حتی ایشان نمی آید که گناهکاران را بکشد. بلکه بسیاری از گناهکاران با آمدن ایشان آدم های خوبی می شوند. کشتن قاعده دارد نه این که هر کسی گناه کرده بود، کشته شود. حتی قرار نیست برخی از گناه کارهایی که با آمدن ایشان هم خوب نشدند و دست از گناهانشان برنداشتند هم کشته شوند.»      

 وقتی این حرف ها گفته شد و قواعدش برای مردم تبیین گردید، خیلی ها تازه به مهربانی حضرت(عج) توجه پیدا کردند و مهر امام(عج) در دلشان جوشید.

 این تصورهای عامیانه، نگرش خود مومنین را نسبت به حضرت(عج) خراب کرده بود، آن وقت تصور کنید آنهایی که خارج از جرگه جامعه دینی بخواهند مباحث مهدویت را تعقیب کنند چه تصوری از امام زمان عجل الله تعالی پیدا می کنند؟

 البته نباید به دلیل جلب عوام به منجی، خواص بد را از شمشیر حضرت(عج) نترساند و به طور کلی موضوع شمشیر را از عملیات اصلاحی منجی حذف کرد، بله، شمشیر نقش بسیار مهمی در احقاق حق و اقامه دین خواهد داشت؛ چرا که مستکبران هیچ زبانی جز زبان زور نمی فهمند و جز با گردن های شکسته، سر طاعت در مقابل اوامر حق الهی فرود نمی آورند.

 برای تامین امنیت جامعه، ترساندن مستکبران از شمشیر عدالت، یک اصل اساسی به حساب می آید. تنها در این صورت است که جامعه روی آرامش خواهد دید؛ و این امری نیست که لازم باشد آن را پنهان کنیم. باید در جریان ظهور همه چیز در اوج شفافیت تبیین شود تا مستکبران هم آخرین مقاومت های رذیلانه خود را برای تحقق حق نشان دهند.

 

در یک نگاه غیرعامیانه، آنچه مهم است علت به کار گرفته شدن شمشیر در قیام و حکومت حضرت(عج) است که بسیار روشن است، وقتی اتمام حجت برای ظالمان و همه مردم صورت گرفته باشد، دیگر چه نیازی به مماشات است؟ وقتی کسی نمی خواهد دست از ظلم و ستیزه جویی بردارد دیگر چه جای صبر و مدارا است؟

آن کس که بنای کوتاه آمدن در برابر حق را ندارد  و می خواهد تا آنجا که ممکن است از فرصت ها سوء استفاده کرده و هواپرستی های خود را تامین کند و در این راه به غارت دیگران بپردازد چرا نباید با شاهد و دلیل محاکمه و اعدام شود؟

 اینجا وقتی می شنویم حضرت(عج) بدون درنگ و بدون طی مراحل تشریفات رایج در محاکم به صدور و اجرای حکم ظالمان می پردازند آرامش می یابیم و ظالمان نیز چاره ای جز تمکین و تسلیم نخواهند داشت.     

 *برگرفته از «انتظار عامیانه، عالمانه و عارفانه» نوشته حجت الاسلام علیرضا پناهیان