بالاخره ماجرای فیش های حقوقی پس از تهدیدهای رئیس پیشین و فعلی سازمان سینمایی در روزهای اخیر به مرحله اجرا رسید. 

اگر بخواهیم «فیش گیت سینمایی ها» را مرور کنیم، اولین سوال در مورد فیش حقوقی را خبرنگارد از ایوبی پرسید که در ادامه بحران فیش حقوقی مدیران اقتصادی دولت، آیا ایوبی هم میزان حقوق خود را اعلام خواهدکرد؟

مسیر انحرافی در موضوع «فیش گیت سینما» 

همین سوال جرقه ای بود بر خرمن اختلافات و تهدیدهای رسانه ای شمقدری و ایوبی که هر کدام در رسانه های مطبوعشان و هرجایی که فرصت می شد با کنایه بر هم می تاختند. روز گذشته حجت الله ایوبی در یادداشتی تلگرامی سعی کرد طبق روال مرسوم و با ادبیات همیشگی نکاتی در مورد میزان دریافتی رئیس پیشین سازمان سینمایی بیان کند که جدا از صحت و سقم، جوابیه ای بود بر حاشیه های اخیر شمقدری که وی نیز گفته بود:«آقای ایوبی در گفته ای کنایه آمیز عنوان داشتند که می توانند فیش‌ های حقوقی خود را به همراه فیش مدیران گذشته سینمایی منتشر کنند» و به نوعی از وی خواست تا حتما اینکار را انجام دهد و میزان حقوق خود را در حدود 3 تا 4 میلیون تومان اعلام کرد. 

بنظر می رسد این حاشیه ها در روزهای آینده نیز ادامه داشته باشد و اگر این موضوع نیز پیش نیامده بود حتما موضوع دیگری برای ادامه حاشیه بین ایوبی و شمقدری وجود داشت. 

اما واقعیت ماجرا را باید در جای دیگری جستجو کرد. هر دو نفر به قدر کفایت از همدیگر برگ هایی برای رو کردن در مقاطع مختلف دارند چرا که هیچکدام اقدام عملی و قاطعی انجام نمی دهند و تنها با جنگ رسانه ای آتش اختلافات را روشن نگاه می دارند. پیش از این خبرگزاری فارس از هر دو نفر دعوت کرد تا در یک مناظره روبروی هم بنشینند و با دفاع از خود نتیجه گیری را بر عهده مخاطبان بگذارند اما این دعوت از سوی هر دو بزرگوار رد شد.

چرا شمقدری و ایوبی به حاشیه نیاز دارند؟

تقریبا همه کارشناسان می دانند که مسئله امروز فرهنگ و هنر کشور فیش حقوقی ایوبی، مرادخانی و یا حتی جنتی وزیر ارشاد نیست، در حوزه فرهنگ مسایل مالی در مقایسه با بخش های اقتصادی و سیاسی دولت بسیار اندک و ناچیز است و ایوبی بهتر از همه بر این امر واقف است اما او به این حاشیه نیاز دارد و شاید در مواقعی فرشته نجاتش باشد از ماجرای فوت کیارستمی که قرار نبود اینگونه تمام شود و می بایست طبق برنامه ریزی ها به برگ برنده وی در مدیریت سینما بدل گردد که بر اثر سهل انگاری احتمالی یک پزشک، ایوبی را در رودربایستی با وزیر بهداشت انداخت، بگونه ای که در میانه اختلافات و اعتراضات سینماگران و پزشکان روزهای سختی را سپری می کند.

از طرف دیگر شمقدری که این روزها بجز پیش تولید «انقلاب دوم» برنامه دیگری ندارد برای حضور رسانه ای در فضای سینما به اتفاقاتی از این دست نیاز دارد، ماجراهایی که می داند نه مغلوبه است و نه پیروز میدان، هر وقت که فشارهایی از جنس ماجراهای فیلم کاهانی و مانی حقیقی بر مدیریت سینما زیاد می شود مدیریت پیشین سینما هم وارد میدان می شود تا بتواند فشار مضاعف تری بر ایوبی بیاورد. 

ای کاش مدیران سینمایی بجای عوض کردن بازی به سمت موضوع انحرافی، تمرکز خود را بر مشکلات اصلی سینما معطوف می کردند تا شاهد نارضایتی های طیف زیادی از سینماگران به دلایل مختلف نباشیم.