جایگاه ویژه حضرت فاطمه(س) نزد شیعیان و اهل سنت سبب شده است که بسیاری از وقایع زندگی حضرت(س) به‌ تفصیل بررسی شود. گزارش‌های حدیثی و تاریخی درباره ولادت حضرت(س) گسترده و فراوان است. آثاری ویژه این موضوع از قرن چهارم وجود دارد. شیخ صدوق کتابی به نام مولد فاطمه(س) نوشته و در عیون‌ اخبار‌ الرضا(ع) به آن اشاره کرده است. درباره این کتاب، در منابع بعدی گزارش‌هایی وجود دارد که نشان می‌دهد این اثر تا سده هفتم موجود بوده است. به تصریح اربلی، این کتاب افزودن بر ولادت حضرت فاطمه(س)، به بیان برخی دیگر از مسائل مربوط به آن حضرت(س) نیز پرداخته است؛ از جمله به فضایل، ازدواج، مظلومیت، وفات و چگونگی وضع آن حضرت(س) در قیامت، ظاهراً کتاب مولد فاطمه(س) در اختیار ابن‌ طاووس نیز بوده است. ابن‌ عزیز الخطی نیز در سال 1195 قمری، درباره ولادت حضرت فاطمه(س) کتابی نوشته است. کلینی در کتاب الحجه‌ الکافی، بابی با همین عنوان دارد و بحرانی اصفهانی و دیگران نیز به‌تفصیل به این موضوع پرداخته و گزارش‌های گوناگونی درباره آن گرد آورده‌اند. در سال‌های اخیر آثار فراوانی در این‌ باره منتشر شده است.

گوهر بهشتی

گوهر وجود حضرت فاطمه(س) از میوه‌های بهشتی است. بدین سبب، رسول خدا(ص) ایشان را «حوراء انسیه» نامیده و هر وقت مشتاق بوی بهشت می‌شده، او را می‌بوییده است؛ گرچه اصل وجود فاطمه(س) برگرفته از وجود رحمانی رسول‌الله(ص) است و این ویژگی‌ و افتخار برای سیده نساءالعالمین(س) بسنده است، ولی تقدیر آن بود که رسول خدا(ص) هدیه‌ای الهی را که میوه‌ای بهشتی بود، بخورد و نطفه وجود فاطمه(س) از آن پدید آید.

 

در این‌ باره رسول خدا(ص) فرموده است: «جبرئیل، خرما (یا سیب) از بهشت برایم آورد. آن را خوردم و به نطفه‌ای در صلب من بدل گشت. آنگاه خدیجه(س) به فاطمه(س) باردار شد. از این‌ رو، هرگاه مشتاق بهشت می‌شوم فاطمه(س) را می‌بویم، زیرا از او بوی بهشت را استشمام می‌کنم». سند این روایت در کتاب‌های شیخ صدوق معتبر است. مشابه این سخن در منابع روایی و تاریخی اهل سنت نیز آمده است. برخی منابع متأخر از عزلت‌گزینی، روزه و عبادت چهل‌روزه پیامبر(ص) جهت تشکیل نطفه حضرت فاطمه(س) سخن گفته‌اند. درباره گوهر بهشتی وجود حضرت فاطمه(س) نکاتی شایان ذکر است:

1. بسیاری از متون حدیثی و تاریخی، تنها به میوه بهشتی اشاره کرده و خصوصیات آن را برنشمرده‌اند. برخی، بدون اشاره به نوع میوه، گفته‌اند که آن میوه بهترین و پاکیزه‌ترین درختان بهشت بود. بنا بر گزارش علی‌ بن‌ ابراهیم قمی، میوه دختر طوبی بوده است. برخی دیگر آن را رطب بهشتی، سیب و گلابی دانسته‌اند.

2. برخی فقط به اهدای میوه بهشتی به پیامبر(ص) اشاره کرده، ولی زمان و مکان آن را مشخص نکرده‌اند. بنا بر بعضی گزارش‌ها جبرئیل یا فرشته‌ای دیگر، این میوه را برای پیامبر(ص) آورد و پیامبر اکرم(ص) در مکه آن را تناول کرد، ولی بیش‌تر گزارش‌ها حاکی از آن است که این امر هنگام معراج پیامبر(ص) روی داده است.

ابن‌جوزی این گزارش‌ها را به‌ تفصیل نقل و نقد کرده است. انتقاد اصلی او از گزارش‌های اهل سنت است که تولد حضرت فاطمه(س) را پنج سال قبل از بعثت می‌دانند. این باور با میوه بهشتی و نزول جبرئیل سازش ندارد. ایراد دیگر او بر گزارش‌هایی است که طبق آنها پیامبر(ص) هنگام معراج، میوه بهشتی را خورده است. به گفته او، معراج در سال دوازدهم بعثت و پس از رحلت حضرت خدیجه(س) رخ داده است و بنابراین، گزارش‌های گوهر بهشتی حضرت فاطمه(س) صحیح نیست.

ایرادهای ابن‌جوزی وارد نیست، زیرا بنا بر گزارش‌های صحیح و ادله دیگر، حضرت فاطمه(س) در سال پنجم پس از بعثت به‌ دنیا آمده است. از سوی دیگر، افزون بر معراج مشهور ـ که در آیه اول سوره اسراء به آن اشاره شده ـ معراج‌های دیگری نیز رخ داده است. در برخی گزارش‌های شیعی، از معراج‌های فراوان پیامبر(ص) سخن گفته شده است.

3. در گزارش‌های حدیثی و تاریخی شیعه و اهل سنت، از اینکه پیامبر(ص)، فاطمه(س) را می‌بوسید و می‌بویید، سخن رفته و سپس جریان گوهر بهشتی حضرت فاطمه(س) نقل شده است.

سال ولادت

منابع حدیثی و تاریخی شیعه اتفاق دارند که حضرت فاطمه(س) پس از بعثت پیامبر اکرم(ص) به دنیا آمده است، ولی در منابع اهل سنت درباره تاریخ ولادت ایشان اختلاف هست. برخی سال اول پس از بعثت و بسیاری پنج سال پیش از بعثت را سال ولادت ایشان دانسته‌اند. نظر مشهور اهل سنت با نظر مشهور شیعه، 10 سال تفاوت دارد. از‌ این‌ رو، باید گزارش‌های شیعی و اهل سنت را بررسی کرد. بر مبنای این اختلافات، درباره سن حضرت خدیجه(س) به هنگام ولادت حضرت فاطمه(س) نیز اختلاف‌نظر به وجود آمده است و معمولاً به یکی از دو نظر 48 یا 60 سال گراییده‌اند، زیرا بنا بر گزارش‌ها، حضرت خدیجه(س) در 40 سالگی یا 28 سالگی ازدواج کرده است.

دیدگاه شیعه

بیش‌تر عالمان شیعه، ولادت حضرت(س) را در سال پنجم بعثت گزارش کرده‌اند. کلینی در سندی معتبر، به نقل از حبیب سجستانی، آورده است: «از امام باقر(ع) شنیدم که فاطمه(س) دختر پیامبر(ص) پنج سال پس از بعثت پیامبر(ص) متولد شده». مسعودی نیز در اثبات‌ الوصیه نوشته است: «سرور زنان، حضرت فاطمه(س)، پنج سال پس از بعثت پیامبر(ص) متولد شد. هشت سال همراه پیامبر(ص) در مکه اقامت کرد و ده سال و چند ماه نیز در مدینه زیست». بنا بر شماری از منابع، سال پنجم بعثت که حضرت فاطمه(س) در آن سال به دنیا آمده، سه سال پس از اسراء (معراج) بوده است. برخی نوشته‌اند که حضرت(س) در سال پنجم بعثت، هنگامی‌که قریش به بنای کعبه مشغول بود، به دنیا آمد. در برخی منابع شیعی آمده که حضرت فاطمه(س) در سال دوم بعثت به دنیا آمده است. کهن‌ترین این منابع، مسار الشیعه است. شیخ طوسی گزارش تولد حضرت(س) در سال دوم و پنجم بعثت را نقل کرده است. کفعمی گزارش تولد حضرت(س) در سال دوم بعثت را بر سال پنجم ترجیح داده است.

مقایسه آرای دانشمندان و گزارش‌های منابع شیعی درباره تاریخ ولادت حضرت فاطمه(س)، نشان می‌دهد که قول به ولادت حضرت(س) در سال پنجم بعثت، دارای شهرت و مقبولیت روایی و تاریخی است و قراین و مؤیدات دیگری نیز دارد.

دیدگاه اهل سنت

تاریخ‌نگاران مشهور اهل سنت، تولد حضرت فاطمه(س) را پیش از بعثت پیامبر(ص) دانسته‌اند. گزارش رایج آنان، پنج سال قبل از بعثت است. شاهد اصلی بر این مدعا، گزارشی از عباس‌ بن‌ عبدالمطلب است که استواری لازم را ندارد. گفته‌اند که او روزی نزد امیرمؤمنان(ع) و فاطمه(س) رفت و آن دو در حال بحث کردن درباره سن خود بودند و هر کدام خویش را بزرگ‌تر از دیگری می‌شمرد. عباس گفت: «یا علی(ع)، تو چند سال پیش از آنکه قریش کعبه را بنا کند متولد شدی و دخترم فاطمه(س) در سالی که قریش کعبه را بنا می‌کرد به دنیا آمد و رسول خدا(ص) در آن هنگام 35 سال داشت». این گزارش ظاهری نامقبول دارد، زیرا افزون بودن سن زن از شوهرش، نکته افتخارآمیزی نیست که حضرت فاطمه(س) در پی اثبات آن باشد. از سوی دیگر، این زن و شوهر از خاندان و شهری دور از هم نبودند که از پیشینه هم بی‌خبر باشند. آنان از کودکی در یک منزل می‌زیستند و از وقایع اولیه زندگی یکدیگر آگاه بودند. از این‌ رو، ظاهر متن نشان می‌دهد که جعل شده است.

بنابر دیگر منابع اهل سنت، حضرت فاطمه(س) در سال اول بعثت و در 41 سالگی پیامبر(ص) به دنیا آمده است. با آنکه این مطلب در منابع معتبر و کهن اهل سنت نقل شده است، در میان اهل سنت طرفداران کمتری دارد. این گزارش به گزارش غیرمشهور شیعی نزدیک است که طبق آن، حضرت(س) در سال دوم بعثت به دنیا آمده، زیرا 41 سالگی پیامبر(ص) مطابق با سال دوم بعثت ایشان است.

در کتاب‌های اهل سنت، در این‌ باره گزارش‌های دیگری نیز وجود دارد؛ از جمله: ولادت فاطمه(س) چهار سال قبل از بعثت؛ پیش از بعثت، بدون تصریح به سال‌ تولد؛ و پس از بعثت، بدون ذکر سال تولد، در مقایسه میان نظر مشهور شیعه و قول مشهور اهل سنت، تفاوت 10 ساله وجود دارد؛ اگر چه هر دو اشاره کرده‌اند که ولادت حضرت(س) با بنای کعبه هم‌زمان بوده است.

قول مشهور شیعی، قراین اثباتی دیگری نیز دارد که به آن استحکام و باورپذیری بیش‌تری می‌بخشد.

1. مقایسه با زمان ازدواج:

در گزارش‌های شیعه و اهل سنت، ازدواج حضرت فاطمه(س) در سال اول هجرت ثبت شده است. روایات شیعه اتفاق دارند که حضرت(س) هنگام ازدواج نه ساله بوده است. با مقایسه این دو گزارش، تولد ایشان در سال پنجم بعثت اثبات می‌شود. از سوی دیگر، پیامبر اکرم(ص) به خواستگاران فاطمه(س) پیش از حضرت علی(ع)، پاسخ منفی می‌داد و می‌فرمود: «انها صغیره» (سن او کم است). این سخن، که در منابع معتبر حدیثی اهل سنت روایت شده، از گزارش‌های تاریخی معتبرتر است، زیرا اگر حضرت فاطمه(س) پنج سال پیش از بعثت به دنیا می‌آمد، در سال اول یا دوم هجرت، نوزده یا بیست‌ساله بود و مطابق فرهنگ ازدواج در آن دوره، بزرگ‌سال محسوب می‌شد و پیامبر(ص) او را «صغیره» نمی‌خواند.

2. عمر حضرت فاطمه(س):

مورخان متفق‌اند که حضرت فاطمه(س) چند ماه پس از رحلت پیامبر(ص) به شهادت رسیده است. بنا بر روایات مشهور شیعی، ایشان هنگام شهادت، هجده سال داشته و بنابراین، در سال پنجم بعثت به دنیا آمده است.

3. گوهر بهشتی:

در منابع حدیثی و تاریخی شیعه و اهل سنت، تأکید شده که گوهر حضرت فاطمه(س) از میوه‌ای بهشتی است، که به معنای تولد ایشان پس از بعثت حضرت محمد(ص) است. بنابراین، گزارش پنج سال قبل از بعثت مردود است. دیار بکری در تاریخ‌الخمیس، با توجه به این روایات نوشته است که حضرت فاطمه(س) باید پس از بعثت به دنیا آمده باشد. ازاین‌رو، دیار بکری تولد فاطمه(س) را در 41 سالگی پیامبر(ص) پذیرفته است.

4. استشمام بوی بهشت:

در روایات شیعه و اهل سنت تأکید شده است که پیامبر اکرم(ص) فاطمه را می‌بوسید و می‌بویید و می‌فرمود: «از او بوی بهشت را استشمام می‌کنم.» عایشه نیز این سخن را گزارش کرده است. طبیعی است که این جریان به تولد فاطمه(س) بعد از بعثت حضرت محمد(ص) اشاره دارد.

5. تولد بر اساس فطرت اسلامی:

سعید بن‌ مسیب از راویان بزرگ اهل سنت، از امام سجاد(ع) روایت کرده است که پیامبر(ص) و خدیجه(س)، فرزندی با فطرت اسلامی ندارند، به‌ جز فاطمه(س).

6. مؤیدهای دیگر:

در کتاب‌های تاریخی و حدیثی، قراین دیگری نیز وجود دارد که مؤید نظر ولادت حضرت فاطمه(س) پس از بعثت است، از جمله تولد حضرت(س) پس از تشریح حکم نماز مسافر و نامگذاری فاطمه(س) به دستور الهی.

روز ولادت 

در منابع اهل سنت، فقط سال ولادت حضرت فاطمه(س) ذکر شده است. منابع شیعی، به‌ ویژه کتاب‌های ادعیه و زیارات، به‌ اتفاق، بیستم جمادی‌الآخر را روز ولادت ایشان دانسته‌اند. بیستم جمادی‌الاخر سال پنجم بعثت، مطابق با چهارشنبه هشتم فروردین بوده است. حضرت(س) هنگام مغرب به‌ دنیا آمد و خبر آن پس از نماز مغرب به پیامبر(ص) رسید.

محل ولادت

حضرت فاطمه(س) در شهر مکه و در منزل حضرت خدیجه(س)، واقع در زقاق‌ العطارین و زقاق‌ الحجر و نزدیک مسعی، به دنیا آمده است. منزل حضرت خدیجه(س) تا سده‌های بعد به حالت اولیه نگهداری می‌شد و جای تولد فاطمه(س) در آن مشخص بود. بورخارت جهانگرد سوئیسی که در اوایل قرن نوزدهم به مکه رفته، زادگان فاطمه(س) را خانه‌ای زیبا از سنگ وصف کرده که از آنِ حضرت خدیجه(س) بوده است. این خانه در کوچه‌ای به نام زقاق‌ الحجر قرار داشته است و با چند پله می‌توانسته‌اند وارد آن شوند. به گفته او، خانه در گودی قرار گرفته و داخل خانه زادگاه حضرت فاطمه(س) مشخص است. پنجاه سال پیش(حدود سال 1380 ق)،‌ این مکان تخریب شده و از آن اثری باقی نمانده است.

چگونگی ولادت

تنها گزارش بلند در این‌ باره را مفضل‌بن عمر از امام صادق(ع) نقل کرده که در مصادر روایی و تاریخی تکرار شده است. این گزارش، سند معتبر ندارد و بیش‌تر افراد آن ناشناخته یا ضعیف‌اند، از جمله احمد بن‌ محمد خلیلی که او را وضّاع و دارای عقاید فاسد خوانده‌اند. در این گزارش، دوری‌ گزیدن زنان مکه از حضرت خدیجه(س)، به سبب ازدواج او با حضرت محمد(ص)، مطرح شده است که مورد تأیید نیست. پیامبر اکرم(ص) از اشراف قریش و نواده حضرت عبدالمطلب (شخصیت متنفذ قریش) بود. ارتباط با این شخص و این خانواده، شرافتی بود که نصب هر کسی نمی‌شد. در ادامه این گزارش آمده است که به سبب تنهایی حضرت خدیجه(س) و ناراحتی ایشان، حضرت فاطمه(س) از درون شکم وی با او سخن می‌گفت و مونس او بود. در هنگام ولادت حضرت فاطمه(س)، زنان قریش نزد حضرت خدیجه(س) نرفتند و او را تنها گذاشتند. چهار زن بهشتی «ساره، آسیه، مریم(ع) و خواهر حضرت موسی(ع)» نزد ایشان رفتند و امور زایمان را برعهده گرفتند و ده حوری بهشتی نیز به آنان کمک می‌کردند.

غربت حضرت خدیجه(س) در این دوره طبیعی نیست، زیرا شمار مسلمانان در آن زمان افزون شده بود و بسیاری از زنان مسلمان آماده کمک به ایشان بودند، فاطمه بنت اسد، سلمی همسر حمزه، اسماء همسر جعفر و ام ایمن از خویشان و نزدیکان پیامبر(ص) بودند و حضورشان به هنگام زایمان حضرت خدیجه(س) طبیعی است، از این رو تنهایی حضرت خدیجه پذیرفتنی نیست، اگر چه حضور زنان بهشتی و حوریان در کنار این افراد ممکن است به وقوع پیوسته باشد، ولی اثبات آن نیاز به اخبار معتبر دارد.

پس از ولادت

رسم اشراف مکه آن بود که برای فرزندان خویش دایه می گرفتند، حضرت خدیجه(س) نیز برای فرزندان خویش دایه می گرفت، ولی درباره حضرت فاطمه این گونه عمل نکرد و شخصاً او را شیر داد و از کسی کمک نگرفت.