خداوند در کنار نماز به انفاق توجه می‌دهد تا ارزش و اهمیت آن را تبیین کند. اما سوال این است که بهترین مصارفی که برای انفاقات مالی است، کدام است؟ بهترین‌های مالی خودمان را در کجاها و برای چه کسانی صرف کنیم؟ نویسنده با مراجعه به آموزه‌های قرآنی به این پرسش پاسخ داده است.
***
چیستی انفاق
انفاق از ریشه نفق در لغت به معنای اخراج مال از ملک (مجمع‌البیان، ج 2-1، ص121) و در فرهنگ و اصطلاح قرآنی، اعطای چیزی از مال و غیر مال و از واجب و غیرواجب است. (مفردات الفاظ قرآن کریم، راغب اصفهانی، ذیل واژه نفق) در قرآن این مفهوم افزون بر واژه «انفاق»، با واژه‌های دیگری چو «اعطی»، «ایتاء حق»، «ایتاء مال» و «صدقات» بیان شده است.

باید توجه داشت این واژه در اصل به معنای سوراخ‌هایی است که جانورانی چون موش صحرایی حفر می‌کنند و با ایجاد تونل‌های گوناگون راه‌های فرار و نیز حرکت خود را در جاهای گوناگون فراهم می‌آورند و خود را محدود به رفت و آمد از یک مسیر یا راه نمی‌کنند. چنین روشی به آنان امکان می‌دهد تا هر گونه که بخواهند در حرکت و آمد و شد باشند و از دست دشمنان بگریزند بی‌آنکه در دام آنها بیفتند. از همین رو  به طور مجازی در قالب واژه نفاق در معنای خدعه و مکر و حیله و دورویی به کار رفته است؛ زیرا این روش، فرصت حرکت در جهات گوناگون و همچنین فرار را برای این دسته از افراد فراهم می‌کند.

پس واژه نفق و مشتقات آن در معانی مثبت و منفی به کار می‌رود؛  زیرا کسی که انفاق به معنای عطا و بخشش دارد، با دادن نفقه راهی را نه تنها برای دیگری برای عبور از مشکل فراهم می‌آورد، بلکه راهی  برای خود نیز باز می‌کند تا در زمان مناسب از آن بهره‌مند شود. در حقیقت شخص با انفاق مالی و غیرمالی، راه‌هایی را برای عبور خود از بحران و مشکلات آینده بوجود می‌آورد تا به سادگی از هر راهی از مشکل برهد و در دام نیفتد. 

در آیات قرآن نفاق به معنای منفی و انفاق به معنای مثبت مورد استفاده قرار گرفته است. در این کتاب آسمانی از منافقی سخن به میان آمده که با خدعه و نیرنگ، خود را مسلمان نشان می‌دهد تا از امکانات جامعه به ویژه امنیت و آرامش و آسایش آن بهره گیرد و در موارد نیاز در خدمت دشمن بیرونی و کافران باشد؛ از این روست که این دسته به عنوان دشمن سخت‌تر از کافران در جایگاه پست‌تر در دوزخ قرار می‌گیرند. (نساء، آیه 145)

اهمیت و ارزش انفاق
انفاق به معنای اخراج چیزی و بخشش به دیگری، می‌تواند مالی و غیرمالی باشد. این بخشش می‌تواند در جهت درست و نادرست نیز قرار گیرد؛ زیرا کسانی هستند  که مال و ثروت یا علم و دانش خویش را برای پیشبرد کارهای زشت و نابهنجار و یا قتل و نابودی مردم و طبیعت هزینه می‌کنند و با دست و دلبازی برای نابودی بشر و اختراع سلاح‌های مرگبار، از خود و مال و جان خویش مایه می‌گذارند؛ بنابراین، نمی‌توان هرگونه انفاقی را مثبت ارزیابی کرد؛ بلکه تنها انفاقی مثبت و سازنده است که برای پیشبرد اهداف انسانی - الهی باشد و موجب کمالی در انسان و طبیعت شود. امیرالمومنین(ع) می‌فرماید: بی‌تردید انفاق مال در طاعت خدا بزرگترین نعمت و هزینه کردنش در معاصی بزرگترین مصیبت است. (غررالحکم: 376، حدیث 8463)

پس آن انفاقی، مثبت و مورد نظر قرآن است که در راستای کمالات الهی باشد. قرآن به این گونه انفاقات چه مالی و چه غیرمالی، ارزش و اهمیتی قائل شده و آن را در کنار نماز و عبادت خالص قرار داده و موجب رستگاری بشر دانسته است. (بقره، ‌آیه 3).

آثار انفاق
برای اینکه اهمیت و ارزش انفاق به معنای اخراج مال از ملک خود و بخشش را بدانیم باید به آثاری اشاره کنیم که خداوند در قرآن برای انفاق مثبت و سازنده بیان کرده است.

از مهم‌ترین آثاری که قرآن برای انفاق در امور خیر و نیک بیان کرده می‌توان به حصول امنیت اجتماعی با انفاق در راستای تقویت بنیه نظامی و دفاعی (انفال، آیه 60؛  بقره، آیه 195)، رفع مشکلات اقتصادی مردم و جامعه (نور، آیه 22)، آرامش درونی و روانی (بقره، آیات 267 و 268؛ آل عمران، آیات 134 و 136؛ مائده آیه 12؛ انفاق، آیات 3 و 4)، دست‌یابی به مقام صالحان (منافقون، آیه 10)، مقام محسنان و نیکوکاران (آل‌عمران، آیه 134)، بهره‌مندی از امدادهای خاص الهی (بقره، آیه 270)، برخورداری از سود (بقره، آیه 272؛ محمد، آیه 38؛ تغابن، آیه 16)، بهره‌مندی از برکت الهی (بقره، آیات 245 و 261 و 265)،  تزکیه و خودسازی (لیل، آیات 18 و 20)، تجارت زوال‌ناپذیر با خدا (فاطر، آیه 29)، بهره‌مندی از شکر الهی در قالب ازدیاد هویت وجودی (فاطر، آیات 29 و 30؛ تغابن، آیه 17)، دست‌یابی به تقوای الهی (بقره، آیه 177؛  لیل، آیات 17 و 18)، تکامل و رشد معنوی و هویتی (بقره، آیات 261 و 265)، ره توشه سفر آخرت (بقره، آیه 254؛ ابراهیم، آیه 31؛ منافقون، آیه 10)، جبران ما انفاقی از سوی خدا (سبا، آیه 39)، جلب دعای خاص پیامبر (توبه، آیه 99)، رحمت الهی (توبه، آیه 99)، فلاح و رستگاری (بقره، آیات 3 و 5؛ تغابن، آیه 16)، صداقت (بقره، آیه 177)، فرجام نیک (رعد، آیه 22)، محبت خدا (بقره، آیه 195؛ آل عمران، آیه 134)، مقام ابرار (آل‌عمران، آیه 92)، مقام مخبتین (حج، آیات 34 و 35)، هدایت (بقره، آیه 3 و 5) و مانند آنها اشاره کرد.

در روایات نیز به آثار انفاق در زندگی دنیوی و اخروی و نیزمادی و معنوی بشر اشاره شده است. به عنوان نمونه رسول خدا(ص) فرموده است: ارض القیامه نار ما خلا ظلل المومن؛ فان صدقته تظله؛ زمین قیامت یک پارچه آتش است، مگر سایبان مومن، زیرا صدقه مومن او را در سایه خود می‌پوشاند. (کافی؛ ج 4، ص 3، باب فضل الصدقه، حدیث 6؛ ثواب الاعمال: ص 140؛ بحار الانوار، ج 7، ص 291، باب 15، حدیث 2)

حضرت امام صادق(ع) درباره نقش رشد و نمو انفاق با آنکه ظاهر انفاق همان اخراج مال است، فرموده است: انفق و ایقن بالخلف؛ از مال خود را در راه خدا هزینه کن و یقین داشته باش که آنچه را هزینه کرده‌ای جایگزین دارد. (جامع‌الاخبار، ص 178، الفصل الحادی و الاربعون؛ بحار الانوار، ج 93، ص 130، باب 14، حدیث 57).

ترک انفاق و بخل در این زمینه نیز آثار بدی دارد که از جمله آن پیامدی است که امام صادق(ع) در روایتی می‌فرماید: ملعون ملعون من وهب‌الله له مالا فلم یتصدق منه بشیء؛ از رحمت خدا دور است کسی که خدا مالی به او بخشیده و او چیزی از آن را صدقه نداده است. (وسائل الشیعه، ج 16، ص 280، باب 41، حدیث 21555).

انسان باید مالش را در امور خیر و نیک صرف کند تا از تبعات بد عدم انفاق در امان ماند. از جمله آثار بد ترک انفاق می‌توان به این نکته اشاره کرد که رسول خدا(ص) فرموده است: من منع ماله من الاخیار اختیارا صرف الله ماله الی الاشرار اضطرارا؛ کسی که از هزینه کردن مالش به اختیار خود برای خوبان امتناع کند، خدا مالش را به ناچار مصرف بدان خواهد کرد.(هدایه العلم: ص 70).
البته در انفاق باید از زیاده‌روی پرهیز کرد، چنانکه خداوند به پیامبرش می‌فرماید: و دستت را (در اثر بخل) به گردنت زنجیر مکن و بسیار ]هم[ گشاده‌دستی منما تا ملامت‌ شده و حسرت زده بر جای مانی. (اسراء، آیه 29)

حضرت سجاد(ع) نیز بر اساس این اصل قرآنی فرموده است: ان من اخلاق المومن الانفاق علی قدر الاقتار؛ بی‌تردید از خصلت‌های مومن هزینه کردن مال در حد تنگدستی است. (کافی، ج2، ص 241، باب المومن و علاماته، حدیث 36؛ تحف العقول، ص 282).

بهترین مصارف و موارد انفاق
انفاق یعنی بخشش از چیزی که انسان در اختیار دارد و می‌تواند به دیگران بدهد. این چیز می‌تواند علم باشد، یا مال و ثروت و یا حتی انفاق محبت و همدلی و همدردی با دیگران. اما آنچه در اینجا مراد است همان انفاق مالی است. بهترین مصارفی که در آیات و روایات برای انفاق مالی بیان شده عبارتند از:

1- خویشاوندان: از مهم‌ترین موارد مصرف انفاقات مالی، خویشاوندان است. هر چه شخص به انسان نزدیک‌تر باشد وظیفه و تکلیف، شدیدتر و سخت‌تر خواهد بود. انسان باید اول به حکم وظیفه انفاقات مالی واجب را درباره خویشان واجب النفقه انجام دهد و سپس خویشان نیازمند. در آیات قرآن بر این مورد مصرف بسیار تاکید شده است. (بقره، آیه 177؛ نساء، آیه 8؛ اسراء، آیات 26 و 28)

2- فقیر و مسکین: فقیر کسی است که قدرت حرکت دارد ولی توان ایستادن روی پای خود را ندارد؛ زیرا همانند درخت تاک است که نیازمند پایه‌ای است تا بدان تکیه کند و داربستی می‌خواهد که بر آن بیاویزد تا راست بماند. در حقیقت ستون فقراتی ندارد تا بر آن استوار گردد. فقیر از نظر اقتصادی درآمدی دارد ولی این درآمد نمی‌تواند او را سرپا نگه دارد؛ در حقیقت اقتصاد که قوام فرد و جامعه و ستون خیمه خانواده و جامعه است (نساء، آیه 5)، در شخص فقیر ضعیف و سست است و درآمد، کفاف خرج و هزینه‌‌هایش را نمی‌دهد و لذا نیازمند کمک و انفاقات مالی دیگران است تا سرپا بماند. اما مسکین کسی است که نشسته و توان حرکتی ندارد چه رسد که سرپا بماند. وضعیت او بدتر از فقیران است. بنابراین، اگر وضعیت فقیر همانند وضعیت کسی است که نیازمند نصرت است، وضعیت مسکین همانند وضعیت کسی است که نیازمند ولایت و سرپرستی است؛  یعنی او همانند کودک شیرخوار است که باید غذا را در دهانش گذاشت. 

پس مسکین، نیازمند سرپرستی دیگران است تا از عهده مخارج خود برآید؛ چرا که هیچ درآمدی ندارد و یا توان آن را ندارد تا در پی کسب و کاری برود و درآمدی داشته باشد. براین اساس باید گفت نخستین و برترین مورد انفاق آن است که انسان به چنین شخصی کمک کند و او را تحت ولایت انفاقی خود بگیرد. (بقره، آیات 21‍5 و 177؛ نور، آیه 22؛ نساء، آیه 8؛ روم، آیه 38)
3- جهاد در راه خدا: حفظ امنیت جامعه، از امنیت فردی مهمتر و بنیادی‌تر است. از این رو، انفاق مالی برای تجهیز نفرات و ادوات بسیار مهم و اساسی است. خداوند در آیات قرآن، یکی از مصارف انفاقات مالی را جهاد دانسته و از آن به جهاد مال تعبیر کرده است. (انفاق، آیه60؛  بقره؛ آیات 244 و 245 و 193 و 195).

4- درخواست‌کنندگان و سائلان: لزوم صرف مال، در راه رفع نیازمندی سائلان در آیه 177 سوره بقره مورد تاکید قرار گرفته است. براساس همین آیه انفاق مال به درخواست‌کنندگان از نشانه‌های صداقت انسان است و خداوند در آیات 15 تا 19 سوره ذاریات آن را به عنوان حق برعهده افراد دارا دانسته است؛ به این معنا که سائلان در مال انسان شریک به شراکت مشاع هستند و باید این حق پرداخت شود.

5- در راه‌ماندگان و ابن‌سبیل: از دیگر موارد مصرف انفاقات مالی است. خداوند انفاق مال را به در راه ماندگان از نشانه‌های تقوا و موجب رسیدن به مقام «برّ» دانسته است. (بقره، آیات 215 و 177؛ اسراء، آیات 26 و 28)

6- فقیران عفیف: فقیران خویشتن‌دار و ناتوان از کسب، از مصارف انفاق  است. (بقره، آیه 273).
7- والدین: از نظر قرآن انفاق مالی نسبت به والدین فقیر، جزو واجبات است؛ یعنی در حکم واجب النفقه خواهند بود. از این رو، هم آنان در اولویت هستند و هم ضروری است که به آنان کمک شود. (بقره، آیه 215)

8- یتیمان: از دیگر موارد مصرف انفاقات مالی، یتیمان ناتوان است. (بقره، آیات 215 و 177؛ نساء، آیه 8)

9- مهاجران فقیر: لزوم توجه توانگران به مهاجران نیازمند و انفاق به آنها در آیات قرآنی به عنوان یکی از موارد مصرف انفاقات مالی مطرح شده است. (بقره، آیه 273؛ نور، آیه 22).

البته موارد دیگری نیز بیان شده است، ولی مهمترین و ضروری‌ترین آنها، همین موارد پیش گفته است.