به گزارش پارس به نقل از شبستان، از چیزهایی که از اهمیت نماز پرده برمی دارد، روایتی است که درباره حق نماز بر نمازگزار رسیده به گونه ای که بر نمازگزار لازم می کند چنان که با اخلاص و خضوع نماز گزارد که گویا در حال وداع و دیدار آخر با نماز است زیرا اقتضای وداع، اخلاص و حضور است و همان طور که روایت خاص درباره وداع با طوف و روزه رسیده درباره عموم نمازها نیز روایت وداع آمده است. پس هر نمازی نماز وداع است.  پیامبر  اسلام صلّی الله علیه و آله و سلّم به مرد ثقفی فرمود:  بالای دو ابرویت را به خاک بیالای و نمازی به جای آورد که گویا آخرین نماز است: "و عفِر جبینیک فی التّراب و صلّ صلاه مودّع."  امیرالمؤمنین علیه السلام نیز فرمود:  هرگاه  یکی از شما به نماز ایستد،  باید نمازی به جای آورد که گویا وداع می کند: "اذا قام احدکم الی الصّلاه فلیصلّ صلاه مودّع."  امام صادق علیه السلام نیز می فرماید: هرگاه نماز واجب می گذاری در وقت بخوان،  نماز خداحافظی،  نماز کسی که می ترسد دوباره بدان  بازنگردد .. بدان تو در برابر کسی می ایستی که تو را می بیند و تو او را نمی بینی.

آیت الله جوادی آملی، فیلسوف و مفسر بزرگ معاصر در کتاب "رازهای نماز" به نکته مهمی درباره ارج گذاشتن بر ثروت و سرمایه بی بدیل نماز اشاره می کنند، این که اگر کسی بتواند چنان نمازهایش را به جای آورد که انگار آخرین نماز اوست، می تواند راه عروج و بندگی را به کمال طی کند.

خدای تعالی به سبب عنایت ویژه ای که به نماز که ستون دین است دارد، درباره منافقان می فرماید: "وَ اِذا قاموا اِلی الصّلوه قاموا کُسالی / و چون به نماز می ایستند همراه با کسالت می ایستند" یعنی این گروه هیچ گاه خداوند را بندگی نمی کنند چه در نماز و چه در غیر آن چون روزه، حج. در این آیه تنها بر نبود نشاط آنان در نماز اشاره شده است، درباره مستان  نیز به همین نکته اشارت رفته که می فرماید: "لا تقربوا الصّلوه وَ اَنتُم سُکاری حَتّی تَعلموا ما تقربون / در حال مستی نزدیک نماز نشوید تا زمانی که بدانید چه می گویید."

چون غفلت زده ای که استحقاق ویل دارد: "فویل للمصلّین * الّذین هم عن صلوتهم ساهون" همانند مستی است که نمی داند چه کار می کند او نیز از نزدیک شدن به نماز نهی شده است زیرا نماز مانند قرآن است و جز کسی که از چرک غفلت و خونابه نسیان و آلودگی ریا و مانند آن پاک و مطهّر باشد، نباید آن را مس کند.

نوید تولد حضرت یحیی در نماز حضرت زکریا بود

از میان عبادت هایی که ماسوی الله در پیشگاه خدا دارند برای نشان دادن اهمیت نماز تنها از آن یاد شده است چون خدای سبحان می فرماید:  "الم تر اَنّ الله یسبح له من فی السّموات و الارض و الطیّر صافّات کلّ قد علم صلاته و تسبیحه والله علیم بما یفعلون / آیا ندانسته ای که هر که و هرچه در آسمان ها و زمین است، برای خدا تسبیح می گویند و پرندگان نیز در حالی که در آسمان پر گشوده اند، تسبیح او می گویند؟ همه نماز و نیایش خود را می دانند و خدا به آنچه می کند دانا است."  همچنین نوید تولد حضرت یحیی در نماز روزیِ حضرت زکریا علیه السلام شد، چنان که فرمود:  "فنادته الملائکه و هو قائم یُصلّی فی المحراب انّ الله یُبشّرک بیحیی ... / پس در حالی که وی ایستاده و در محراب خود دعا می کرد،  فرشتگان او را ندا دادند که خداوند تو را به ولادت یحیی مژده می دهد."

همچنین از این قبیل، که دلالت بر اهتمام به امر نماز و حال آن می کند، روایتی است که درباره زکات امیرالمؤمنین علیه السلام در حال رکوع رسیده است چون اصل زکات گرچه نیاز با نیت قربت دارد و در جاهای مختلف  نزدیک و قرین نماز قرار گرفته است ولی همراه شدن زکات به نماز شاید موجب فضیلت مضاعفی است که باعث نزول آیه ولایت شده است چون می فرماید: "انّما ولیّکم الله و رسوله و الّذین امنوا الّذین یقیمون الصّلوه و یؤتون الزّکوه و هم راکعون / ولیّ شما تنها خداوند و پیامبر  اوست و کسانی که ایمان آورده اند، همان کسانی که نماز برپا می دارند و در حال رکوع زکات می دهند."

محراب، محل نبرد نمازگزار و شیطان

چون نماز ستون دین است و با اقامه آن دین سرپا  و با ضایع سازی آن دین ضایع می گردد،  از این رو آتش جنگ همواره بین نمازگزار و میان دشمن آشکار او یعنی همان شیطان فریبکار برافروخته است چون شیطان می خواهد  بر نمازگزار چیره شود و او را ریشه کن سازد. او با فریب نوید می دهد و آرزومند می گرداند، گمراه می سازد و زشتی ها را پیش او زینت می بخشد.  از این رو مصلّا و محراب، یعنی محل نبرد  و نمازگزار، مجاهد الهی در طرد جنگجویی مهاجم و دفع و اسیر ساختن اوست. از این رو باید در این پیکار سلاح برگیرد و برای مؤمن، اسلحه ای جز خواری در پیشگاه خدا و بندگی او نیست که به شکل گریه  بر خویشتن بروز می کند. چنان که علی علیه الاسلام در نیایشی که به کمیل آموخت  فرمود:  "و سلاحه البکاء." بنابراین کسی که نه بر تنگی لحد می گرید و نه بر تاریکی قبر اشک می ریزد و نه در دوری مسافت و کمی توشه و جز این ها گریه می کند که همه دهشت زا و وحشت آفرینند، سلاحی در جنگ با شیطان که در قلب او وسوسه می کند ندارد اما اگر سلاح برگیرد،  مناجات با خدا او را نجات می دهد و گریه وی را رهایی می بخشد تا به دژ محکم و استوار توحید و ولایت وارد شود و چون داخل گردید از عذاب ایمن خواهد  شد.

تنها شناخت مصیبت بزرگ مرگ، گریه آور است و مصیبت بزرگ تر پس از مرگ - عذاب قیامت و خواری آن - که جز با عقل مؤیّد به نقل و نقل همدستِ با عقل شناخته نمی شود مگر در مواردی که عقل را راهی به آن نیست.

هر نماز تو نماز وداع باشد

از چیزهایی که از اهمیت نماز پرده برمی دارد، روایتی است که درباره حق نماز بر نمازگزار رسیده به گونه ای که بر نمازگزار لازم می کند چنان که با اخلاص و خضوع نماز گزارد که گویا در حال وداع و دیدار آخر با نماز است زیرا اقتضای وداع، اخلاص و حضور است و همان طور که روایت خاص درباره وداع با طوف و روزه رسیده درباره عموم نمازها نیز روایت وداع آمده است. پس هر نمازی نماز وداع است.  پیامبر  اسلام صلّی الله علیه و آله و سلّم به مرد ثقفی فرمود:  بالای دو ابرویت را به خاک بیالای و نمازی به جای آورد که گویا آخرین نماز است: "و عفِر جبینیک فی التّراب و صلّ صلاه مودّع."  امیرالمؤمنین علیه السلام نیز فرمود:  هرگاه  یکی از شما به نماز ایستد،  باید نمازی به جای آورد که گویا وداع می کند: "اذا قام احدکم الی الصّلاه فلیصلّ صلاه مودّع."  امام صادق علیه السلام نیز می فرماید: هرگاه نماز واجب می گذاری در وقت بخوان،  نماز خداحافظی،  نماز کسی که می ترسد دوباره بدان  بازنگردد .. بدان تو در برابر کسی می ایستی که تو را می بیند و تو او را نمی بینی.